به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این عکسی که در این چند روز در فضای مجازی پخش شده است تصویر شهید رضا حسینی است که سال ها مفقودالاثر شده و همسرش همیشه منتظر بود تا خبری از او برسد. از دیشب که این عکس را دیدهام خدا را شکر کردم که بالاخره پیکرش برگشت؛ اما مظلومیت این عکس قابل بیان نیست. از این دست شهدا زیاد داشتهایم. شهیدی را داشتهایم که موقع دفنش فقط سه نفر حاضر بودهاند.
به هرکس که بگویی این را باور نمیکند. شهدایی را میآورند که سر ندارند و هیچکسی هم نیست که خانوادهشان را همراهی کند یا گاهی خانوادههایشان در افغانستان هستند و شهدا مظلومانه به خاک سپرده میشوند. همه اینها نشان از غربت و مظلومیت این شهدا دارد. خیلی میشنویم که شهدای ما به خاطر پول رفتند. وقتی پسر خودم به سوریه رفت اولین حرفی که به من زد این بود که من هیچ وقت به خاطر وجه مالی به سوریه نرفتم؛ هدفم این نیست.
درست است که هزینهای را به ما میدهند اما اگر من شهید شدم حقوقم را به بچههای تیپ فاطمیون بدهید تا با این پول به آنها بیشتر رسیدگی شود. از این صحبتها زیاد شنیدهایم که میگویند اینها به خاطر پول و مادیات رفتهاند. یک بار کنار پسرم و مزارش بودم. شنیدم که یک نفر میگفت همه این شهدای افغانستانی که اینجا هستند روی دلار خوابیدهاند و باز هم بچههایشان را به خاطر دلار به سوریه میفرستند.
در حدی این حرف برای من سنگین تمام شد که حتی نمیتوانم الان این حرف را دوباره بزنم. اما حقیقت این است که مدافعان حرم افغانستانی روی عقیدهشان ایستادهاند و تمام مظلومیتشان هم این است که روی عقایدشان بسیار پابرجا هستند و کسی هم نمیتواند آنها را از اهل بیت و اعتقاداتشان دور کند. به شخصه برای شهیدم گریه نکردم. زمانی که گفتند پیکرش را آوردهاند برایش حنا بردم، شمع بردم و در یک کلمه بگویم برایش حنابندان گرفتم. خودم لحظهای فکر نمیکردم که چنین صحنهای را بتوانم تحمل کنم؛ حتی خبر را سراسیمه به من دادند و گفتند شما خواهر شهید بودید و از حالا به بعد مادر شهید هم هستید.
همانجا سجده شکر کردم و شکرگزار خدا شدم که فرزند مرا نیز در راه حسین و زینب قبول کرد. تمنایم در آن لحظات از خداوند این بود که من را پیش دوست و دشمن روسفید کند؛ جوری نباشم که فرزند شهیدم شرمنده شود. در کنار خرمایی که در مراسمش بود شیرینی هم پخش میکردم. همه این سختیها را تحمل میکنیم؛ اما گاهی برخی حرفها دل آدم را میسوزاند. اینکه افغانستانیها بچه زیاد دارند و برایشان فرقی ندارد که فرزندانشان از دست بروند برای همین آنها را به سوریه میفرستند حرف دیگری است که بهشدت دل خانواده شهدای مدافع حرم افغانستانی را میلرزاند.
اما این همه را نمیدانند که اگر انسان حتی 10 بچه هم داشته باشد هر 10 فرزند برای پدر و مادر عزیز هستند و از دست دادنشان دشوار است. بچههای ما میروند؛ چون عقایدشان محکم است؛ چون شیعه علیبن ابیطالب هستند و نمیتوانند ببینند به حرم دختر امامشان بیحرمتی میشود. هیچ کس محکمی عقیده بچههای مدافع حرم افغانستانی را درک نمیکند. درد ما زیاد است. اما نکته مهم اینجاست که شهدای ما نه به خاطر پول رفتهاند نه به خاطر دلار؛ بلکه برای هدف والایی رفتهاند که درکش برای مردم سخت است.