بحران صندوقهای بازنشستگی بسیاری از کشورها را گرفتار خود کرده و از عوامل اصلی به زانو درآمدن شوروی سابق و دولت یونان بوده و کشورهای فرانسه، ژاپن، آلمان و کشورهای متعدد دیگر را در تنگنای شدید اقتصادی در برههای قرار داده است و اکنون این باتلاق بزرگ در برابر دولت ایران قرار دارد و اگر چارهای عاجل نیندیشیم، دولت را به درون خود خواهد کشید.
در حال حاضر پرداختی صندوقهای بازنشستگی از بودجه دولت سالانه به ۷۰ هزار میلیارد تومان میرسد و طی ۵ سال آینده پیشبینی میشود این رقم معادل ۴۰ درصد بودجه کل کشور شود و با این شرایط دشوار دولت توان پرداخت چنین هزینهای را نخواهد داشت.
اگر همچون کشورهای ژاپن، آلمان و فرانسه به سرعت برای این بحران چارهاندیشی نکنیم، دولت در باتلاقی فرو خواهد رفت که توان خروج از آن را نخواهد داشت و این بحران بزرگ اقتصادی به ورشکستگی دولت هم منجر خواهد شد؛ به طوری که در سایر کشورهای بحران زده هم این اتفاقات رخ داده و موجب زمین خوردن برخی دولتها شده است.
بحران صندوقهای بازنشستگی قاعدتاً به دلیل اختلاس و دزدی از بودجه دولت ایجاد نشده است، حتی اگر حاشیه سود شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی به ۱۵ درصد هم میرسید، این بحران به وجود میآمد، چرا که تاکنون مجلسها و دولتهای گذشته بدون مطالعه دقیق با مصوبات هزینهزای خود بار مالی زیادی بر دوش صندوقهای بازنشستگی گذاشتند و از طرف دیگر ورودی صندوقهای بازنشستگی با کاهش شدیدی مواجه شده و خروجی آنها یعنی تعداد بازنشستهها افزایش زیادی داشته است. در شرایط کنونی کشور ما، میانگین سن بازنشستگی به ۵۲ سال رسیده و امید به زندگی هم حدود ۷۵ سال است. لذا لازم است براساس شرایط فعلی برنامهریزی و تدبیر شود تا صندوقهای بازنشستگی از این باتلاق خودساخته خارج شوند.
با بررسی این معضل در سایر کشورها مشاهده میکنیم که کشورهای دیگر هم با یک برنامهریزی دقیق توانستهاند چارهای بیندیشند تا از این بحران بزرگ خارج شوند. حال برای عبور از این بحران موارد زیر که حاصل کار کارشناسی درباره مشکلات صندوقهای بازنشستگی است پیشنهاد میشود:
۱ـ افزایش میانگین سن بازنشستگی به ۶۵ سال طی مقطع ۵ ساله. البته برای مشاغل مختلف این میانگین متفاوت لحاظ شود. به طور مثال برای معلمها و کارکنان دولت ۶۵ سال و برای کارگران ۶۰ سال و برای پزشکان و قضات ۶۷ سال و سایر شغلها متناسب با پارامترهای سهم شغل سن بازنشستگی تعیین شود.
۲ـ محاسبه پرداخت مستمری بازنشستگی براساس ۱۰ سال آخر خدمت که این طرح هم طی دوره ۵ ساله باید اجرایی شود.
۳ـ محاسبه کسورات بازنشستگی کارکنان متناسب با دریافتی آنها یعنی کسی که ۲۰ میلیون تومان حقوق میگیرد کسورات بیشتری پرداخت کند.
در کنار این راهحلها لازم است، تدابیر اساسی برای افزایش بهرهوری شرکتهای سرمایهگذاری زیر مجموعه صندوقهای بازنشستگی و فروش سهام شرکتهای کم بازده و زیان ده اندیشیده شود، چرا که بخش قابل توجهی از شرکتهای واگذار شده به صندوقهای بازنشستگی کم بازده یا زیانده هستند و خود باری بر دوش صندوقها شدهاند. برای اصلاحات فوق نیاز است تا در قانون صندوقهای بازنشستگی بازنگری و اصلاحات اساسی از سوی مراجع ذیربط صورت بگیرد تا بتوان صندوقهای بازنشستگی را از بحران ورشکستگی فعلی خارج کرد. چنانچه اصلاحات یاد شده انجام نشود رئیسجمهوری فعلی یک دولت ورشکسته و کشتی به گل نشستهای را تحویل رئیسجمهوری بعدی خواهد داد.
ایمان وطندوست
∎
در حال حاضر پرداختی صندوقهای بازنشستگی از بودجه دولت سالانه به ۷۰ هزار میلیارد تومان میرسد و طی ۵ سال آینده پیشبینی میشود این رقم معادل ۴۰ درصد بودجه کل کشور شود و با این شرایط دشوار دولت توان پرداخت چنین هزینهای را نخواهد داشت.
اگر همچون کشورهای ژاپن، آلمان و فرانسه به سرعت برای این بحران چارهاندیشی نکنیم، دولت در باتلاقی فرو خواهد رفت که توان خروج از آن را نخواهد داشت و این بحران بزرگ اقتصادی به ورشکستگی دولت هم منجر خواهد شد؛ به طوری که در سایر کشورهای بحران زده هم این اتفاقات رخ داده و موجب زمین خوردن برخی دولتها شده است.
بحران صندوقهای بازنشستگی قاعدتاً به دلیل اختلاس و دزدی از بودجه دولت ایجاد نشده است، حتی اگر حاشیه سود شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی به ۱۵ درصد هم میرسید، این بحران به وجود میآمد، چرا که تاکنون مجلسها و دولتهای گذشته بدون مطالعه دقیق با مصوبات هزینهزای خود بار مالی زیادی بر دوش صندوقهای بازنشستگی گذاشتند و از طرف دیگر ورودی صندوقهای بازنشستگی با کاهش شدیدی مواجه شده و خروجی آنها یعنی تعداد بازنشستهها افزایش زیادی داشته است. در شرایط کنونی کشور ما، میانگین سن بازنشستگی به ۵۲ سال رسیده و امید به زندگی هم حدود ۷۵ سال است. لذا لازم است براساس شرایط فعلی برنامهریزی و تدبیر شود تا صندوقهای بازنشستگی از این باتلاق خودساخته خارج شوند.
با بررسی این معضل در سایر کشورها مشاهده میکنیم که کشورهای دیگر هم با یک برنامهریزی دقیق توانستهاند چارهای بیندیشند تا از این بحران بزرگ خارج شوند. حال برای عبور از این بحران موارد زیر که حاصل کار کارشناسی درباره مشکلات صندوقهای بازنشستگی است پیشنهاد میشود:
۱ـ افزایش میانگین سن بازنشستگی به ۶۵ سال طی مقطع ۵ ساله. البته برای مشاغل مختلف این میانگین متفاوت لحاظ شود. به طور مثال برای معلمها و کارکنان دولت ۶۵ سال و برای کارگران ۶۰ سال و برای پزشکان و قضات ۶۷ سال و سایر شغلها متناسب با پارامترهای سهم شغل سن بازنشستگی تعیین شود.
۲ـ محاسبه پرداخت مستمری بازنشستگی براساس ۱۰ سال آخر خدمت که این طرح هم طی دوره ۵ ساله باید اجرایی شود.
۳ـ محاسبه کسورات بازنشستگی کارکنان متناسب با دریافتی آنها یعنی کسی که ۲۰ میلیون تومان حقوق میگیرد کسورات بیشتری پرداخت کند.
در کنار این راهحلها لازم است، تدابیر اساسی برای افزایش بهرهوری شرکتهای سرمایهگذاری زیر مجموعه صندوقهای بازنشستگی و فروش سهام شرکتهای کم بازده و زیان ده اندیشیده شود، چرا که بخش قابل توجهی از شرکتهای واگذار شده به صندوقهای بازنشستگی کم بازده یا زیانده هستند و خود باری بر دوش صندوقها شدهاند. برای اصلاحات فوق نیاز است تا در قانون صندوقهای بازنشستگی بازنگری و اصلاحات اساسی از سوی مراجع ذیربط صورت بگیرد تا بتوان صندوقهای بازنشستگی را از بحران ورشکستگی فعلی خارج کرد. چنانچه اصلاحات یاد شده انجام نشود رئیسجمهوری فعلی یک دولت ورشکسته و کشتی به گل نشستهای را تحویل رئیسجمهوری بعدی خواهد داد.
ایمان وطندوست