آیینهای هفته گرامیداشت کتاب و کتابخوانی در شرایطی برگزار شد که این حوزه فرهنگی مانند سالهای اخیر، همچنان با مشکلات جدی دست به گریبان است، ریزش و افت سرانه مطالعه در کشور، سقوط تیراژ کتابها، دلسردی ناشران و گرایش برخی از آنها به سمت و سوی دیگر مشاغل و دور شدن افراد جامعه از کتاب خواندن، برخی از مسائلی است که در پی کم توجهی به «یار مهربان» به وجود آمده است. با این حال شاید بتوان برگزاری رویدادهایی مانند هفته و نمایشگاه کتاب را اتفاق خوشایندی در این وادی قلمداد کرد که باعث شود به کالبد نیمهجان کتابخوانی، جان تازهای بخشیده شود. یکی از اتفاقاتی که در جریان برگزاری مراسم بیست و پنجمین هفته کتاب روی داده، این است که امسال بوشهر به عنوان پایتخت کتاب ایران انتخاب شده است. در سالهای گذشته نیز هر بار یکی از استانهای کشور به فراخور فعالیت و قابلیتهایی که در عرصه کتاب و کتابخوانی داشته، به عنوان پایتخت کتاب انتخاب شده است.
افت سرانه مطالعه
مجید غلامی جلیسه ـ مدیرعامل خانه کتاب یکی از کسانی است که مهمترین مشکلاتی که در حال حاضر در حوزه کتاب وجود دارد و باعث افت سرانه مطالعه در کشور ما شده است را در تیراژ نابسامان کتابها میداند. او به این مسئله اشاره میکند که اگرچه مردم در سالهای اخیر به دلیل داشتن دغدغههای معاش نتوانستهاند آن طور که باید بر مطالعه آزاد متمرکز شوند، ولی نمیتوان فقط آنها را مقصر اصلی منزوی شدن کتابها دانست.
مدیرعامل خانه کتاب بر این باور است در این سالها و به طور مشخص از اواسط دهه هشتاد، عواملی سبب شد تا افراد جامعه از کتاب خواندن فاصله بگیرند که یکی از آنها، سهلانگاری وزارت آموزش و پرورش نسبت به کتاب خواندن دانشآموزان بوده است. غلامی هم مانند بسیاری از اهالی فرهنگ، بر این نکته تأکید دارد که اگر امروز میبینیم افراد در لایههای گوناگون جامعه، تمایلی به مطالعه ندارند، به این دلیل است که کتابخوانی از دوران مدرسه در آنها نهادینه نشده است، در حالی که در دیگر کشورها آموزش کتاب خواندن و اساسا مطالعه آزاد، به مراتب زودتر از ما آغاز میشود و فرد از دوران کودکی میآموزد که مطالعه کتابهایی در حوزههای شعر و ادبیات داستانی، یکی از ضرورتهای زندگی به شمار میرود که میبایست در کنار پرداختن به مباحث درسی، به این نوع مطالعه نیز توجه کند.
ارج و قرب کتاب
غلامی جلیسه همچنین به دیگر معضلات کتاب و کتابخوانی در شرایط فعلی اشاره میکند و میگوید: با آن که در سالهای اخیر با رشد و رقابت کتابهای دیجیتال و الکترونیک مواجه بودهایم، اما باور دارم هیچ کدام از اینها نمیتواند جایگزین کتابهای کاغذی شوند. درست است که کتابهای کاغذی در حال حاضر مورد بیمهری قرار گرفته است و نه فقط مخاطبان به دلایلی که به اجمال به آن اشاره کردم، بلکه برخی از ناشران هم نسبت به آن کم توجه و دلسرد شدهاند، ولی معتقدم دگربار دورانی خواهد رسید که کتابهای کاغذی و داشتن کتابخانه در هر خانه، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار خواهد شد. البته امروز هم کتاب نزد آن دسته از کسانی که همیشه به مطالعه پایبند بودهاند، ارج و قرب زیادی دارد.
تقویت پایههای کتابخوانی
از مدیرعامل خانه کتاب میپرسم که آیا با وجود تمامی معضلاتی که در حال حاضر بر سر راه کتابخوانی قرار گرفته است، باز هم میتوان به ارائه راهکارهایی در این زمینه امید داشت، که در پاسخ میگوید: آنچه مسلم است، این است که کتابخوانی مطلوب یک شبه شکل نخواهد گرفت و به طور قطع اگر میخواهیم به چشمانداز دلخواهی در عرصه کتابخوانی دست یابیم، در درجه نخست باید به تقویت پایههای آن در جامعه بپردازیم. مهمترین راه کار در این زمینه این است که نقش آموزش را در کتابخوانی جدی بگیریم، زیرا همان طور که اشاره کردم، اگر امروز شاهد بروز مشکلات جدی و ایجاد فاصله میان مردم و کتاب هستیم، فقط به این دلیل است که نقش آموزش کتابخوانی را جدی نگرفتهایم، هر چند این آسیب بیشتر به نقش کمرنگ آموزش و پرورش در این میان برمیگردد. واقعیت این است که آموزش و پرورش در این سالها عملاً هیچ تلاشی برای علاقهمند کردن افراد جامعه به سمت کتاب خواندن نکرده است و نه فقط در زمینه ترغیب کودکان و نوجوانان به کتابخوانی حرکتی از سوی این وزارتخانه صورت نگرفته است، بلکه در سالهای اخیر شاهد بودهایم که حتی زنگهای انشاء و آیین نگارش هم در مدارس رنگ باخته است و به آن شکلی که باید، به آنها توجه نمیشود. در حالی که شالوده شخصیت هر فرد از کودکی شکل میگیرد. تردیدی نیست اگر نهادهای آموزشی مانند مدرسه از دوران کودکی، ضروت مطالعه را به فرد بیاموزند، دیگر با مشکل کتاب نخواندن افراد جامعه مواجه نمیشویم. ولی متاسفانه آموزش و پرورش طی ۱۲ سال تحصیل و بهترین سالهای مفید برای فراگیری، به آن شکلی که باید نتوانسته است در علاقهمند کردن دانشآموزان به کتاب خواندن نقش داشته باشد. البته در این میان نقش خانواده در تشویق فرزندان نسبت به کتاب خواندن را هم نمیتوان نادیده گرفت.
غلامی جلیسه در نشست خبری
بیست و پنجمین هفته کتاب هم به این موضوع اشاره کرده بود که در ۳ سال گذشته با توجه به تمهیدات سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، چند نگاه ویژه در خصوص هفته کتاب طرح و برنامهریزی شده بود و ما هم با همین رویکرد سعی کردیم چشماندازها را عملیاتی کنیم و این که بتوانیم هفته کتاب را به عنوان یک روز ملی در کشور و حتی دنیا مطرح سازیم. روند اجرای این برنامه هم به گونهای بوده است که توانستهایم تا حدقابل قبولی این مسیر را با جدیت دنبال کنیم.
زنگ کتابخوانی در مدارس
به گفته غلامی جلیسه، سال گذشته بیش از ۱۰ هزار برنامه در هفته کتاب برگزار شده است و امسال هم دست اندرکاران خانه کتاب در این خصوص برنامههایی را اجرا کردهاند.
از دیگر برنامههای خانه کتاب در روزهای گرامیداشت هفته کتاب و کتابخوانی اجرای ۵۰۰ برنامه زنگ کتابخوانی در مدارس و کتاب فروشیها بوده است.
در این برنامه بسیاری از نویسندگان و شاعران تراز اول کشور با حضور در مدرسهها و کتاب فروشیها، برنامههای کتابخوانی داستانخوانی، جشن امضا و گپ و گفت را اجرا کردند. همچنین روز ۲۴ آبان ماه به برگزاری کمپینی اختصاص داده شد که به تجهیز کتابخانههای نابینایان، اختصاص داشت.
افت شمارگان کتابها
گفتههای مجید غلامی جلیسه پیرامون وضعیت بازار کتاب و کتابخوانی در حالی است که پیش از او، اغلب نویسندگان و مترجمان نسبت به نقائصی که در حال حاضر در حوزه کتاب وجود دارد، مطالبی عنوان کرده بودند. یکی از این نویسندگان، محمد میرکیانی است. او با اشاره به این که در دهههای شصت و هفتاد، شمارگان کتابها در رده بالایی قرار داشت و آثار برخی از نویسندگان مانند خود او بعد از انتشار به تیراژهای بالا دست مییافت، میگوید: تصور میکنم یکی از مواردی که از آن به عنوان مشکل اصلی حوزه کتاب و کتابخوانی میتوان یاد کرد، سقوط تیراژ کتابها است. اگر در سالهای گذشته کتابهایی با شمارگان ۵ هزار و ۳ هزار نسخه منتشر میشد، امروز متاسفانه عملاً با کتابهایی مواجه هستیم که شمارگان آنها به ۱۰۰ نسخه هم کاهش یافته که طبعاً ادامه این روند برای بازار کتاب فاجعه است، به خصوص این که ملت ما از پیشینه غنی و پرباری در عرصههای فرهنگ و هنر برخوردار است. گنجینه ادبیات فارسی در حوزههای کلاسیک و معاصر به خوبی گواه این ادعاست که اساساً ما در طول تاریخ به کتاب خواندن اهمیت زیادی دادهایم و حالا این که چرا و چطور با داشتن چنین قدمتی در کتابخوانی به این نقطه رسیدهایم، جای بحث دارد و نیاز است به واکاوی و آسیبشناسی بیشتر آن پرداخته شود.
توجه نویسندگان به نیازهای روز جامعه
میرکیانی درباره این که چگونه میتوان شمارگان کتابها را افزایش داد، میگوید: به نظر میرسد در خصوص افت سرانه مطالعه نمیتوان به یکی دو دلیل بسنده کرد. این خلاء و نقصان دلایل زیادی دارد و تصور میکنم نویسندگان و اصولا اهالی فرهنگ و قلم هم میتوانند در تشویق مخاطبان به کتابخوانی، نقش مهمی داشته باشند. در واقع پرداختن به موضوعهای روز جامعه و دور نبودن از دغدغههای مخاطبان، میتواند باعث شود کتابهای منتشر شده برای آنان هم جذابیت زیادی داشته باشد. به ویژه در حوزه آثار مربوط به نوجوانان که به نظر من جای کار بسیار دارد و نویسندگان میتوانند در این وادی به فعالیتهای بیشتری بپردازند. اساسا ادبیات کودک و نوجوان به لحاظ ظرفیتهای گستردهاش، از این قابلیت برخوردار است که طیف مخاطباناش را بیش از پیش به سمت خود جلب کند. اگرچه در سالهای اخیر بر تعداد نویسندگان این حوزه افزوده شده و به تبع، آن آثار ارزشمندی نیز وارد بازار کتاب شده است، ولی واقعیت این است که موج آثار ترجمه شده همچنان بر کارهای تالیفی غلبه دارد. به شخصه هر وقت به نگارش کتابی در حوزه ادبیات نوجوان پرداختهام. تلاش کردهام پیش از هر کار به نیازسنجی مخاطبان این گروه سنی بپردازم و اثری ارائه کنم که از ذهن و زبان آنها دور نباشد. شاید یکی از دلایل این که کتابهایم حتی در شرایط فعلی که اوضاع تیراژ نابسامان است، با فروش و شمارگان بالا منتشر میشود نیز در این نکته باشد. با این حال برخی از نویسندگان به دلیل نادیده گرفتن این مولفه، نمیتوانند در نگارش کتابهای جذاب برای جوانان موفق باشند، به خصوص آن که امروز بیتردید سطح سلیقه و ذهنشان به نسبت نسلهای قبل، تفاوت کرده است.
توصیه به نویسندگان جوان
نویسنده کتاب «تن تن و سندباد» اضافه میکند: تصور میکنم نویسندگان جوان که تازه قصد دارند به عرصه ادبیات داستانی پا بگذارند و فعالیتهای خود را در این حیطه شروع کنند، ضرورت دارد دامنه مطالعات خود را وسعت بخشند و با نگاه موشکافانه و
جامعه شناسانه به نگارش آثاری در حوزه ادبیات نوجوان بپردازند. این امر باعث میشود علاوه بر این که حوزه ادبیات نوجوان پربارتر از گذشته شود، کتابهایی در این زمینه تولید و منتشر شوند که با نیازهای روز جامعه منطبق باشند و مخاطبی که به خواندن این آثار میپردازد، با این کتابها ارتباط بیشتری برقرار کند.
کتابخانههای خالی، کتابداران ناآگاه
محبوبه نجفخانی، مترجم و نویسنده اما از نقطه نظر دیگری به مقوله کتاب اشاره میکند. او با بیان این که برگزاری هفته کتاب به شکل یک بار در سال نمیتواند باری از مشکلات این حوزه را کم کند، میگوید: مهمترین موضوعی که در حال حاضر وجود دارد، نبود کتابداران متخصص و زبده در مدارس کشور است و اگر بخواهیم
واقع بینانه نگاه کنیم، باید بگوییم که امروز شاید به تعداد انگشتان دست هم کتابخانه به معنای واقعی در یک مدرسه وجود دارد. مدرسهها در شرایط فعلی یا از داشتن کتابخانه بیبهرهاند و یا اگر هم کتابخانهای دارند، به کتابهای به روز مجهز نیستند. من سالها به عنوان مترجم و مشاور در برخی از مدارس حضور داشتم و از رهگذر این فعالیتها تلاش کردم از همان تعداد کتابخانههایی که در مدارس وجود دارند، محیطی شاد و پویا بسازم. ولی واقعیت این است که با یک گل بهار نمیشود و این حرکت نیازمند عزم جدی سیاستگذاران فرهنگی است. تا زمانی که اهمیت و ضرورت داشتن کتابخانه در مدارس جدی گرفته نشود، نمیتوان امید داشت که نسل امروز به جای سرگرم شدن در محیطهای مجازی، به کتاب خواندن بپردازند. البته تجربه نشان داده است که اگر زمینه کتابخوانی در جامعه و به خصوص مدرسه فراهم باشد، کودکان و نوجوانان مشتاق خواندن کتابهای متنوع در حوزه ادبیات داستانی ایران و دیگر کشورها هستند، ولی مسئله این است که امروز مدارس از فقر کتابخانههای جامع و به روز رنج میبرند. از اینها گذشته، بارها دیدهام کتابدارانی در کتابخانههای برخی مدارس به کار گرفته شدهاند که عملا دانش و اشرافی نسبت به کتاب ندارند. حتی یک بار به کتابداری برخوردم که در طول عمر خود یکی دو کتاب بیشتر نخوانده بود! طبیعی است چنین آدمی نمیتواند در ایجاد گرایش و علاقه کودکان و نوجوانان به کتابخوانی، عملکرد موثری داشته باشد. از این رو به نظر میرسد اگر سیاستگذاران فرهنگی میخواهند کتابخوانی در جامعه احیاء شود، باید به فکر تجهیز کتابخانههای مدارس و کتابخانههای شهری باشند. در درجه نخست، کتابهایی مطابق با نیازهای روز مخاطبان را در این کتابخانهها قرار دهند و به استخدام کتابدارانی بپردازند که واقعا دلسوز این عرصه هستند و میتوانند مخاطبان را به درستی در انتخاب کتابهایی که میخواهند بخوانند، راهنمایی کنند. ولی تا زمانی که آموزش و پرورش نسبت به داشتن کتابخانههای مجهز بیتوجهی میکند و از دستاوردهای وجود کتابخانههای خوب در مدرسهها مطلع نیست، نمیتوان انتظار داشت که برگزاری هفته کتاب به خودی خود بتواند دردی از دردهای حوزه فرهنگ را مرتفع سازد.
برنامههای باغ کتاب
امسال هم به تبع سالهای اخیر، دیگر نهادهایی که به نوعی با مقوله کتاب و کتابخوانی مرتبط بودهاند، به برنامهریزی در این ارتباط پرداختهاند. یکی از این نهادها، «باغ کتاب» است که به مناسبت بیست و پنجمین هفته کتاب برنامههایی را ترتیب داده بود که از جمله به اختصاص یک روز از هفته کتاب، به فروش ویژه کتاب، میتوان اشاره کرد: در این برنامه افراد مورد علاقه مردم مانند نویسندگان و شاعران و بازیگران و کارگردانان معروف سینما و تلویزیون، یک روز در باغ کتاب تهران حضور مییافتند و علاوه بر فروش کتاب و امضای آن برای دوستداران خود، درباره کتابهای مورد نظر توضیحاتی میدادند.
رونمایی از طرح «صد رمان» نیز از دیگر برنامههای «باغ کتاب» در هفته کتاب بود که در این مجموعه، رمانهای برتر در قالب فیلمهای ۲۰ دقیقهای معرفی شد. همچنین رونمایی از مجموعه ۱۷جلدی با موضوع «علم برای کودکان»، از دیگر برنامههای
بیست و پنجمین هفته کتاب به شمار میرفت. علاوه بر آن شمار قابل توجهی از دانشآموزان از مجموعه «باغ کتاب» تهران بازدید کردند تا از این رهگذر تعامل و ارتباط سازندهای میان باغ کتاب و نسل جوان کتابخوان، برقرار شود.
آزاده صالحی
نظر شما