شناسهٔ خبر: 22615535 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

یادداشت/ حمیدرضا کریمیان روزنامه‌نگار

هدایت تحمیلی!

پس از تغییرات ایجاد شده در سیستم آموزشی مدارس در ایران و اجرای مجدد سیستم 6-3-3 به جای 5-3-4، سایر امور آموزشی نیز مصون از تغییرات نماندند. جدا از جبهه‌گیری‌های کلان درباره درستی یا نادرستی اجرای این تغییرات، یکی از تغییراتی که مشکلات فراوانی را برای خانواده‌ها و مدارس ایجاد کرد، تغییر در شیوه مشاوره و هدایت تحصیلی بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، انتخاب اصلی، مهم و حیاتی در طول زندگی هر فرد که سراسر زندگی او را دربر می‌گیرد، وجود دارد. در واقع این مجموعه انتخاب‌های انسان است که مسیر حرکت و آینده او را تعیین می‌کند. یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین انتخاب‌ها در زندگی بسیاری از افراد، انتخاب رشته در دوران دانش‌آموزی است؛ انتخابی که قطع به یقین ارتباط مستقیمی با آینده شغلی و اجتماعی آنها داشته و باید نظارت‌های فراوانی بر آن از سوی والدین و نظام آموزشی کشور برای هدایت دانش‌آموزان صورت بپذیرد. در نظام آموزشی ایران، دانش‌آموزان پس از به پایان رساندن مقطع تحصیلی در پایه اول متوسطه(سال نهم در نظام آموزشی جدید) با چالشی به نام انتخاب رشته تحصیلی مواجه می‌شوند. به لحاظ اهمیتی که این انتخاب در آینده شخصی و شغلی آنها خواهد داشت، فرآیندی به نام هدایت تحصیلی تعریف شده است. در گذشته، این فرآیند، شامل بررسی نمرات و سوابق تحصیلی دانش‌آموز بوده و پس از اعمال نظرات مشاور تحصیلی مدرسه، برگه‌‌ای تحت عنوان برگه هدایت تحصیلی در اختیار آنها قرار می‌گرفت. در این برگه ضمن ارائه نقاط قوت و ضعف تحصیلی، اولویت‌ها و محدودیت‌های آنها در انتخاب رشته نیز وجود داشت. دانش‌آموزان برای انتخاب رشته‌ای که میانگین نمرات بالایی برای آن کسب کرده و توانایی‌های فردی لازم را نیز برای کسب موفقیت در آن داشتند، تشویق شده و البته از انتخاب رشته‌هایی که حداقل میانگین را در آن کسب نکرده بودند، منع می‌شدند. در این بین نیز مشاوران می‌توانستند تحت همان اعمال نظر‌ها، این انتخاب را آسان‌تر کرده و بعضا به دانش‌آموزان در انتخاب رشته مورد علاقه‌شان نیز کمک کنند.

پس از تغییرات ایجاد شده در سیستم آموزشی مدارس در ایران و اجرای مجدد سیستم 6-3-3 به جای 5-3-4، سایر امور آموزشی نیز مصون از تغییرات نماندند. جدا از جبهه‌گیری‌های کلان درباره درستی یا نادرستی اجرای این تغییرات، یکی از تغییراتی که مشکلات فراوانی را برای خانواده‌ها و مدارس ایجاد کرد، تغییر در شیوه مشاوره و هدایت تحصیلی بود. در این شیوه جدید، حرف اول و آخر را میانگین نمرات دانش‌آموزان در دروس مورد نظر می‌زد و اختیارات مشاوران نیز تا حدود زیادی محدود شده بود. حال دیگر خبری از هدایت نبوده و همه چیز در اجبار خلاصه می‌شد؛ اجباری که در بسیاری از اوقات باب‌میل دانش‌آموزان و خانواده‌ها نبود.

درست به همان میزان که اختیار در انتخاب رشته دلخواه از دانش‌آموزان سلب شده بود به همان اندازه نیز این امر از طرف مسئولان تکذیب می‌شد اما چگونه!؟ حقیقت این بود که برگه هدایت تحصیلی به همان شکل و محتوای سابق در اختیار خانواده‌ها قرار می‌گرفت اما دانش‌آموز حق انتخاب رشته‌ای جز اولویت اولی که به دست آورده بود را فارغ از علایق و توانایی‌های فردی نداشت. تصور کنید فرزندتان علاقه شدیدی به تحصیل در رشته تجربی دارد و آرزو می‌کند در دانشکده پزشکی یکی از دانشگاه‌های برتر کشور تحصیل کند، همچنین او در دروس ادبیات و عربی میانگین نمره 19 و در دروس ریاضی و زیست‌شناسی میانگین نمره 18 را کسب کرده است. حال تکلیف انتخاب رشته چه می‌شود؟! جالب است بدانید سیستم جدید هدایت تحصیلی به او اجازه تحصیل در رشته‌ای به غیر از ادبیات و علوم انسانی را نمی‌دهد و دانش‌آموز بخت برگشته مجبور است روی آرزو‌های خود خط بطلان بکشد! همچنین در نظر گرفتن این موضوع که نمرات دریافتی دانش‌آموزان در سال اول دبیرستان(سال نهم در نظام آموزشی جدید)، براساس امتحانات یکسان و استاندارد نبوده و خصوصی یا دولتی بودن مدرسه نیز در کسب نمره تاثیر فراوانی دارد، بر دامنه این بی‌عدالتی‌ها می‌افزاید.

اما استدلال‌ها نیز به نوبه خود جالب است؛ از آینده‌نگری نسبت به بازار کار در کشور و هدایت دانش‌آموزان به سمت رشته‌هایی غیر از ریاضی و فیزیک و علوم تجربی، تا محدود کردن تصمیم‌گیری‌های والدین در این انتخاب. این اقدامات که ظاهرا همسو با نظام نوین آموزشی در ایران بودند، نتوانستند اهداف مدنظر را برآورده کنند.

نیت اما هر چه بود، نتیجه‌ای فاجعه‌بار به همراه داشت. در سال اول اجرای طرح، بسیاری از خانواده‌ها و دانش‌آموزان که روح‌شان نیز از وجود چنین طرحی خبر نداشت و عملا غافلگیر شده بودند، حتی پس از گذشت چند ماه از بازگشایی مدارس، سرگردان و بلاتکلیف به امید ثبت‌نام در رشته دلخواه خود از مدرسه‌ای به مدرسه دیگر و از سازمانی به سازمان دیگر می‌رفتند و بسیاری نیز بالاجبار رشته‌ای به غیر از رشته موردنظر خود را انتخاب کردند. اتفاقی که سرنوشت بسیاری از دانش‌آموزان را بازیچه دست تصمیمات عجولانه و بدون بررسی برخی از مسئولان کرد. حال پس از گذشت نزدیک به سه سال از این موضوع، هنوز هم تمهیدات لازم برای تصحیح این شیوه اندیشیده نشده و شاید بتوان گفت تنها اقدام صورت گرفته، بهانه تراشی‌های جدید و توقف موقت اجرای این طرح در برخی مناطق باشد. به هر حال باید پذیرفت که این طرح با شکست جدی مواجه شده و بهتر است هرچه سریع‌تر کلیات آن مورد بازنگری جدی قرار بگیرد تا باز هم شاهد این نابسامانی‌ها در سیستم آموزشی نباشیم.

نظر شما