به گزارش گروه فرهنگ جهان نيوز،حامد زبیراوی، درباره امام حسن مجتبی (ع) و شخصیت، سیره، تاریخ و زندگی نامه وی بسیار نوشته و گفتهاند و زوایای مهمی از زندگی وی را به روی مردم گشودهاند. ولیکن درباره صلح آن حضرت با معاویه و علل و عوامل پذیرش آن، گرچه سخنهای زیادی گفته شده است، ولی این مبحث هم چنان باز است و جای بحث و بررسی بیشتری دارد. به ویژه در این عصر که طرح پرسشها و یا ایجاد شبههها در میان جوانان و نوجوانان، از سوی مغرضان و بدخواهان به صورت گسترده و همه گیر در جریان است و نیاز به پاسخهای تازهای دارد.
کلیپی کوتاه از آیت الله مجتهدی تهرانی در مورد امام حسن(ع) و گله حضرت فاطمه از مداحان در مورد امام حسن(ع)
دریافت.mp3
به نوشته مورخان در سال 41 ه .ق، در یكى از ماه هاى ربیع الاول یا ربیع الثانى و یا جمادى الاولى، معاویه به وسیله عبدالله بن عامر و عبدالرحمان بن سمره نامه اى به عنوان قرارداد صلح، براى حسن بن على(علیه السلام) فرستاد.
این نامه كاملا سفید بود و فقط در بالاى آن یك خط نوشته شده بود، ان اشترط فى هذه الصحیفة التى ختمت اسفلها ما شئت فهو لك، این نامه را در خصوص قرارداد صلح فرستادم. من آن را امضاء كرده ام هر شرطى را كه شما مى خواهید و صلاح مى دانید در آن بنویسید. مورد قبول من است.
مفاد صلح نامه امام حسن(ع) با معاویه
ماده اول: واگذار كردن حكومتبه معاویه به شرط آن كه بر اساس كتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره و روش خلفاى شایسته عمل كند.
ماده دوم: خلافت بعد از معاویه از آن حسن بن على(علیه السلام) است و چنانچه حادثه اى براى او پیش آمد و او موفق نشد، حكومت از آن حسین(علیه السلام) است و معاویه حق ندارد، بعد از خود جانشین تعیین كند.
ماده سوم: دشنام دادن و نفرین به امیرمؤمنان(علیه السلام) در قنوت نماز ترك شود و كسى از آن حضرت جز به نیكى یاد نكند،
ماده چهارم: همه مردم از هر رنگ و نژادى كه هستند و در هر جا زندگى مى كنند، باید از امنیت كامل برخوردار باشند و آنچه در گذشته انجام داده اند، مورد عفو قرار گیرد افراد به بهانه هاى واهى مورد تعقیب واقع نشوند و با مردم عراق به خشونت رفتار نگردد.
بند چهارم: بر بی تقوایى، ستمگرى و نژاد پرستى معاویه اشاره مى كند و از او تعهد مى گیرد امنیت را برقرار سازد و متعرض مردم، بویژه مردم عراق و علاقه مندان به اهل بیت(علیه السلام) نگردد، زیرا بسیارى از آنان حامى و یاور پدرش على(علیه السلام) بودند.
حامد زبیراوی
ماده پنجم: یاران و شیعیان على(علیه السلام) درهر جا هستند، در امان باشند و به آنها تعرضى نشود و جان و مال و ناموس و فرزند ایشان از امنیت كامل برخوردار باشد. معاویه باید از تعقیب و سوء قصد به آنها بپرهیزد، حقوق هر صاحب حقى را به خودش برساند و آنچه در دستیاران على(علیه السلام) استباز پس گرفته نشود.
صوت/ صلح امام حسن از زبان شهید مطهری
دریافت.mp4
ماده ششم: هرگز علیه امام حسن و برادرش امام حسین(علیه السلام) و هیچ یك از خاندان اهل بیت(علیه السلام) آشكارا و نهان توطئه اى نكند(ستمى و آزارى نرساند) و در هیچ نقطه اى از روى زمین براى آنان وحشتى ایجاد نكند.
ماده هفتم:در حضور معاویه اقامه شهادت نشود و معاویه حق ندارد خود را امیرمؤمنان بنامد.
ماده هشتم: از بیت المال كوفه، مبلغ پنج میلیون درهم مستثناست، آن مبلغ ربطى به قرار داد صلح ندارد. معاویه باید بدهى هاى بیت المال را بپردازد و بر اوست هر سال مبلغ دو میلیون درهم به برادرم حسین بدهد. بنى هاشم را در بخششها و عطاها بر بنى عبد شمس ترجیح دهد و هر سال یك میلیون درهم جهت فرزندان شهداى جنگهاى جمل و صفین و به آنانى كه در ركاب امیرمؤمنان(علیه السلام) به شهادت رسیده اند، داده شود، و این مبلغ باید از مالیات مربوط به دارابجرد باشد.
شروط فوق در نامه هاى رسمى امضاء نشده، رد و بدل گردید. معاویه از شام به مسكن آمد و قرارداد صلح در آنجا به صورت علنى و رسمى در حضور بسیارى از مردم، خوانده شد، بعضى از مورخان گفته اند: عقد صلح در «بیت المقدس» و یا «ادرح» اجرا گردید. این دو قول قوت چندانى ندارد، زیرا مسكن محل تجمع نیروهاى نظامى دو طرف بود و فرماندهان عالى رتبه نیز حضور داشتند.
توضیحى پیرامون مواد صلح نامه
بندهاى قرارداد مصالحه. كه از سوى سبط اكبر پیامبر مطرح شده، داراى امتیازات بسیارى است كه در هر زمان، جایگاه والاى سیاسى - الهى خود را باز مى كند و منشور اصلاح و انقلاب تدریجى را پى ریزى مى نماید. امام(علیه السلام )، در این قرارداد، كوشید پرده از چهره معاویه بردارد و تبلیغات دروغینى كه جهت تثبیت موقعیت اجتماعى او انجام گرفته، خنثى كند
جنس مظلومیت امام حسن مجتبی (ع) / حجت الاسلام سيد عبدالله فاطمی نیا
دریافت.mp3
مقتل خوانی امام حسن (ع)/ حاج میثم مطیعی
دریافت.mp3
رهبر انقلاب اسلامی: امام حسین(ع) در این صلح با امام حسن(ع) شریک بودند
در باب صلح امام حسن(ع) این مسأله را بارها گفتهایم و در کتابها نوشتهاند که هر کس حتی خود امیرالمؤمنین(ع) هم اگر به جای امام حسن مجتبی بود و در آن شرایط قرار میگرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن(ع) کرد، هیچ کس نمیتواند بگوید که امام حسن، فلان گوشه کارش سؤال برانگیز است، نه! کار آن بزرگوار، صد درصد بر استدلال منطقی غیرقابل تخلف منطبق بود.
در بین آل رسول خدا (ص) پرشورتر از همه کیست؟ شهادتآمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، چه کسی بوده است؟ حسین بن علی بوده است، آن حضرت(ع) در این صلح، با امام حسن(ع) شریک بودند. صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسین این کار را کردند؛ منتها امام حسن(ع) جلو بود و امام حسین(ع) پشت سر او بود.
امام حسین(ع) جزو مدافعان ایده صلح امام حسن(ع) بود، وقتی که در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک - از این پرشورها و پرحماسهها - به امام مجتبی(ع) اعتراضی کرد، امام حسین(ع) با او برخورد کردند: «وَ غَمَزَ الحُسینُ حُجر» هیچ کس نمیتواند بگوید که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، این صلح انجام نمیگرفت، نخیر، امام حسین(ع) با امام حسن(ع) بود و این صلح انجام گرفت و اگر امام حسن(ع) هم نبود و امام حسین(ع) تنها بود، در آن شرایط، باز هم همین کار انجام میگرفت و صلح میشد.
صوت/ سخنان ارزشمند مقام معظم رهبري درباره تحليل واقعه عظيم و تاريخي صلح امام حسن مجتبی (ع)
اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، تمام ارکان خاندان پیامبر را از بین میبردند و کسی را باقی نمیگذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد، همه چیز به کلی از بین میرفت و ذکر اسلام بر میافتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمیرسید.
دریافت.mp3
رهبر انقلاب اسلامی: امام حسن(ع) فاتح شد
و اما گروه مغلوب با گروه فاتح چه کردند؟ آنها استراتژیشان را این قرار دادند که در میان این فضای بسیار فتنهآمیز و غبارآلوده و بسیار خطرناک و مسموم، یک جریان حقی را سازماندهی کنند و شکل بدهند و به عنوان ستوان اصلی حفظ اسلام این جریان را پیش ببرند، حالا که نمیتوانیم که جامعه را در پوشش تفکر درست اسلامی قرار بدهیم، پس به جای روی آوردن به یک جریان رقیق و رو به زوال - که همان جریان عمومی است - یک جریان عمیق و اصیل را در اقلیت و در زیر پوشش نگه میداریم تا بماند و تضمین کننده حفظ اصالتهای اسلام باشد. این کار را امام حسن کرد.
یک جریان محدودی را به وجود آورد، یا بهتر بگوییم سازماندهی کرد که این جریان همان جریان یاران و صحابه اهل بیت است، جریان تشیع. که اینها در طول تاریخ اسلام، در طول دورانهای سیاه و خفقان آلود، ماندند و موجب شدند و تضمین کردند بقای اسلام را. اگر اینها نبودند به کلی همه چیز دگرگون میشد، جریان امامت و جریان بینش اهل بیت که تضمینکننده اسلام واقعی بود.
و اما فرجام؛ فرجام این شد که گروه غالبان و فاتحان و زورمندان شدند محکومان و مغلوبان و ضعیف شمردهشدگان شدند، حاکمان و فاتحان در ذهنیت جهان اسلام، امروز شما اگر نگاه کنید آن ذهنیتی که در دنیای اسلام وجود دارد، کما بیش ذهنیتی است که امام حسن مجتبی و امیرالمؤمنین(ع) آن را ترویج میکردند، نه ذهنیتی که معاویه و بعد از او یزید و بعد از او عبدالملک و مروان و خلفای بنیامیه ترویج میکردند. آن ذهنیت آنها به کلی شکست خورد و از بین رفت، در تاریخ دیگر نیست.
ذهنیت آنها را اگر بخواهیم ما اسمی رویش بگذاریم همان نواصبند، نواصب که یکی از فرق به حساب میآیند که امروز هم در دنیای اسلامی برافتادند، وجود خارجی ندارند ظاهراً، نواصب یعنی کسانی که دشنام میدادند به خاندان پیغمبر و اسلام آنها را قبول نداشتند که جریان ذهنی آنها آن بود، اگر قرار بود که معاویه فاتح و حاکم بشود امروز بایستی آن جریان بر دنیای اسلام حاکم باشد، در حالی که نخیر، امروز به عکس جریان فکری امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن در دنیا حاکم است.
اگر چه در برخی از فروغ و پارهای از عقاید درجه دو و دست دوم عیناً همانها منتقل نشده، اما مجموع جریان این است. امام حسن بنابراین فاتح شد و جریان او جریان پیروز بود، این یک خلاصهای از ماجرای صلح امام حسن(ع) از دیدگاه تأثیر آن در کل تاریخ اسلام بود.
تصاویرباکیفیت ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
اشعار ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
∎
کلیپی کوتاه از آیت الله مجتهدی تهرانی در مورد امام حسن(ع) و گله حضرت فاطمه از مداحان در مورد امام حسن(ع)
دریافت.mp3
به نوشته مورخان در سال 41 ه .ق، در یكى از ماه هاى ربیع الاول یا ربیع الثانى و یا جمادى الاولى، معاویه به وسیله عبدالله بن عامر و عبدالرحمان بن سمره نامه اى به عنوان قرارداد صلح، براى حسن بن على(علیه السلام) فرستاد.
این نامه كاملا سفید بود و فقط در بالاى آن یك خط نوشته شده بود، ان اشترط فى هذه الصحیفة التى ختمت اسفلها ما شئت فهو لك، این نامه را در خصوص قرارداد صلح فرستادم. من آن را امضاء كرده ام هر شرطى را كه شما مى خواهید و صلاح مى دانید در آن بنویسید. مورد قبول من است.
مفاد صلح نامه امام حسن(ع) با معاویه
ماده اول: واگذار كردن حكومتبه معاویه به شرط آن كه بر اساس كتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره و روش خلفاى شایسته عمل كند.
ماده دوم: خلافت بعد از معاویه از آن حسن بن على(علیه السلام) است و چنانچه حادثه اى براى او پیش آمد و او موفق نشد، حكومت از آن حسین(علیه السلام) است و معاویه حق ندارد، بعد از خود جانشین تعیین كند.
ماده سوم: دشنام دادن و نفرین به امیرمؤمنان(علیه السلام) در قنوت نماز ترك شود و كسى از آن حضرت جز به نیكى یاد نكند،
ماده چهارم: همه مردم از هر رنگ و نژادى كه هستند و در هر جا زندگى مى كنند، باید از امنیت كامل برخوردار باشند و آنچه در گذشته انجام داده اند، مورد عفو قرار گیرد افراد به بهانه هاى واهى مورد تعقیب واقع نشوند و با مردم عراق به خشونت رفتار نگردد.
بند چهارم: بر بی تقوایى، ستمگرى و نژاد پرستى معاویه اشاره مى كند و از او تعهد مى گیرد امنیت را برقرار سازد و متعرض مردم، بویژه مردم عراق و علاقه مندان به اهل بیت(علیه السلام) نگردد، زیرا بسیارى از آنان حامى و یاور پدرش على(علیه السلام) بودند.
حامد زبیراوی
ماده پنجم: یاران و شیعیان على(علیه السلام) درهر جا هستند، در امان باشند و به آنها تعرضى نشود و جان و مال و ناموس و فرزند ایشان از امنیت كامل برخوردار باشد. معاویه باید از تعقیب و سوء قصد به آنها بپرهیزد، حقوق هر صاحب حقى را به خودش برساند و آنچه در دستیاران على(علیه السلام) استباز پس گرفته نشود.
دریافت.mp4
ماده ششم: هرگز علیه امام حسن و برادرش امام حسین(علیه السلام) و هیچ یك از خاندان اهل بیت(علیه السلام) آشكارا و نهان توطئه اى نكند(ستمى و آزارى نرساند) و در هیچ نقطه اى از روى زمین براى آنان وحشتى ایجاد نكند.
ماده هفتم:در حضور معاویه اقامه شهادت نشود و معاویه حق ندارد خود را امیرمؤمنان بنامد.
ماده هشتم: از بیت المال كوفه، مبلغ پنج میلیون درهم مستثناست، آن مبلغ ربطى به قرار داد صلح ندارد. معاویه باید بدهى هاى بیت المال را بپردازد و بر اوست هر سال مبلغ دو میلیون درهم به برادرم حسین بدهد. بنى هاشم را در بخششها و عطاها بر بنى عبد شمس ترجیح دهد و هر سال یك میلیون درهم جهت فرزندان شهداى جنگهاى جمل و صفین و به آنانى كه در ركاب امیرمؤمنان(علیه السلام) به شهادت رسیده اند، داده شود، و این مبلغ باید از مالیات مربوط به دارابجرد باشد.
شروط فوق در نامه هاى رسمى امضاء نشده، رد و بدل گردید. معاویه از شام به مسكن آمد و قرارداد صلح در آنجا به صورت علنى و رسمى در حضور بسیارى از مردم، خوانده شد، بعضى از مورخان گفته اند: عقد صلح در «بیت المقدس» و یا «ادرح» اجرا گردید. این دو قول قوت چندانى ندارد، زیرا مسكن محل تجمع نیروهاى نظامى دو طرف بود و فرماندهان عالى رتبه نیز حضور داشتند.
توضیحى پیرامون مواد صلح نامه
بندهاى قرارداد مصالحه. كه از سوى سبط اكبر پیامبر مطرح شده، داراى امتیازات بسیارى است كه در هر زمان، جایگاه والاى سیاسى - الهى خود را باز مى كند و منشور اصلاح و انقلاب تدریجى را پى ریزى مى نماید. امام(علیه السلام )، در این قرارداد، كوشید پرده از چهره معاویه بردارد و تبلیغات دروغینى كه جهت تثبیت موقعیت اجتماعى او انجام گرفته، خنثى كند
جنس مظلومیت امام حسن مجتبی (ع) / حجت الاسلام سيد عبدالله فاطمی نیا
دریافت.mp3
مقتل خوانی امام حسن (ع)/ حاج میثم مطیعی
دریافت.mp3
رهبر انقلاب اسلامی: امام حسین(ع) در این صلح با امام حسن(ع) شریک بودند
در باب صلح امام حسن(ع) این مسأله را بارها گفتهایم و در کتابها نوشتهاند که هر کس حتی خود امیرالمؤمنین(ع) هم اگر به جای امام حسن مجتبی بود و در آن شرایط قرار میگرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن(ع) کرد، هیچ کس نمیتواند بگوید که امام حسن، فلان گوشه کارش سؤال برانگیز است، نه! کار آن بزرگوار، صد درصد بر استدلال منطقی غیرقابل تخلف منطبق بود.
در بین آل رسول خدا (ص) پرشورتر از همه کیست؟ شهادتآمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، چه کسی بوده است؟ حسین بن علی بوده است، آن حضرت(ع) در این صلح، با امام حسن(ع) شریک بودند. صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسین این کار را کردند؛ منتها امام حسن(ع) جلو بود و امام حسین(ع) پشت سر او بود.
امام حسین(ع) جزو مدافعان ایده صلح امام حسن(ع) بود، وقتی که در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک - از این پرشورها و پرحماسهها - به امام مجتبی(ع) اعتراضی کرد، امام حسین(ع) با او برخورد کردند: «وَ غَمَزَ الحُسینُ حُجر» هیچ کس نمیتواند بگوید که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، این صلح انجام نمیگرفت، نخیر، امام حسین(ع) با امام حسن(ع) بود و این صلح انجام گرفت و اگر امام حسن(ع) هم نبود و امام حسین(ع) تنها بود، در آن شرایط، باز هم همین کار انجام میگرفت و صلح میشد.
صوت/ سخنان ارزشمند مقام معظم رهبري درباره تحليل واقعه عظيم و تاريخي صلح امام حسن مجتبی (ع)
اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، تمام ارکان خاندان پیامبر را از بین میبردند و کسی را باقی نمیگذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد، همه چیز به کلی از بین میرفت و ذکر اسلام بر میافتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمیرسید.
دریافت.mp3
رهبر انقلاب اسلامی: امام حسن(ع) فاتح شد
و اما گروه مغلوب با گروه فاتح چه کردند؟ آنها استراتژیشان را این قرار دادند که در میان این فضای بسیار فتنهآمیز و غبارآلوده و بسیار خطرناک و مسموم، یک جریان حقی را سازماندهی کنند و شکل بدهند و به عنوان ستوان اصلی حفظ اسلام این جریان را پیش ببرند، حالا که نمیتوانیم که جامعه را در پوشش تفکر درست اسلامی قرار بدهیم، پس به جای روی آوردن به یک جریان رقیق و رو به زوال - که همان جریان عمومی است - یک جریان عمیق و اصیل را در اقلیت و در زیر پوشش نگه میداریم تا بماند و تضمین کننده حفظ اصالتهای اسلام باشد. این کار را امام حسن کرد.
یک جریان محدودی را به وجود آورد، یا بهتر بگوییم سازماندهی کرد که این جریان همان جریان یاران و صحابه اهل بیت است، جریان تشیع. که اینها در طول تاریخ اسلام، در طول دورانهای سیاه و خفقان آلود، ماندند و موجب شدند و تضمین کردند بقای اسلام را. اگر اینها نبودند به کلی همه چیز دگرگون میشد، جریان امامت و جریان بینش اهل بیت که تضمینکننده اسلام واقعی بود.
و اما فرجام؛ فرجام این شد که گروه غالبان و فاتحان و زورمندان شدند محکومان و مغلوبان و ضعیف شمردهشدگان شدند، حاکمان و فاتحان در ذهنیت جهان اسلام، امروز شما اگر نگاه کنید آن ذهنیتی که در دنیای اسلام وجود دارد، کما بیش ذهنیتی است که امام حسن مجتبی و امیرالمؤمنین(ع) آن را ترویج میکردند، نه ذهنیتی که معاویه و بعد از او یزید و بعد از او عبدالملک و مروان و خلفای بنیامیه ترویج میکردند. آن ذهنیت آنها به کلی شکست خورد و از بین رفت، در تاریخ دیگر نیست.
ذهنیت آنها را اگر بخواهیم ما اسمی رویش بگذاریم همان نواصبند، نواصب که یکی از فرق به حساب میآیند که امروز هم در دنیای اسلامی برافتادند، وجود خارجی ندارند ظاهراً، نواصب یعنی کسانی که دشنام میدادند به خاندان پیغمبر و اسلام آنها را قبول نداشتند که جریان ذهنی آنها آن بود، اگر قرار بود که معاویه فاتح و حاکم بشود امروز بایستی آن جریان بر دنیای اسلام حاکم باشد، در حالی که نخیر، امروز به عکس جریان فکری امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن در دنیا حاکم است.
اگر چه در برخی از فروغ و پارهای از عقاید درجه دو و دست دوم عیناً همانها منتقل نشده، اما مجموع جریان این است. امام حسن بنابراین فاتح شد و جریان او جریان پیروز بود، این یک خلاصهای از ماجرای صلح امام حسن(ع) از دیدگاه تأثیر آن در کل تاریخ اسلام بود.
تصاویرباکیفیت ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)
اشعار ویژه شهادت امام حسن مجتبی(ع)