صاحبخبر - محمدرضا ستاری
محمد مرسی نخستین رئیسجمهوری پس از انقلاب سال 2011 مصر و تنها غیرنظامیای که توانست به ریاست دولت این کشور برسد، روز دوشنبه و در هنگام حضورش در دادگاه قاهره، از حال رفت و پس از مدتی درگذشت.
مرگ مرسی که با یک انتخابات آزاد پس از سقوط حکومت حسنی مبارک به قدرت رسیده بود، مانند زندگی سیاسی وی به صورت تراژیک رقم خورد. مرسی که حدود یک سال زمامدار دولت در مصر بود، سرانجام با یک کودتای نظامی توسط عبدالفتاح السیسی سرنگون و روانه زندان شد. وی ابتدا با اتهاماتی از قبیل جاسوسی برای ایران، قطر، حزبالله و حماس و کشتار شهروندان مصری به اعدام محکوم شد؛ امری که پس از آن به حبس ابد تقلیل یافت.
نخستین رئیسجمهوری غیرنظامی مصر که از نفرات کلیدی اخوانالمسلمین و حزب آزادی و عدالت مصر محسوب شده و توانسته بود آرزوی 80 ساله اخوانالمسلمین را پس از سالها سرکوب برای کسب قدرت برآورده کند، در طول شش سال گذشته همواره از وضعیت زندان خود شکایت داشت و به صراحت در جلسات دادگاه عدم رسیدگی و شرایط سخت زندان را به صورت فریاد و علنی بیان میکرد. او عصر روز دوشنبه نیز در آخرین جلسه دادرسیاش پس از چند دقیقه سخنرانی بهیوش شد و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت. در همین راستا دادستانی مصر با انتشار بیانیهای اعلام کرد: زمانی که مرسی در قفس اتهام بود، بیهوش شد و پس از انتقال به بیمارستان مشخص شد که علایم حیاتی ندارد. این نهاد تصریح کرد که هیچ نوع علائم جراحت و آسیبدیدگی در جسد مرسی دیده نشده است.
این در حالی است که بنا بر گزارش خبرگزاری یورونیوز، عبدالله مرسی پسر محمد مرسی به خبرگزاری رویترز گفته که مقامات مصر اجازه دفن پدرش را در گورستان خانوادگی نداده و حتی خانواده او از محل نگهداری جسد نیز اطلاعی ندارند.
رئیسجمهور بحران
محمد مرسی پس از پیروزی انقلاب مردم مصر علیه حسنی مبارک در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری در سال 2012 توانست ضمن پیروزی بر ژنرال احمد شفیق، به ریاست جمهوری مصر برسد. زمامداری مرسی اما از همان ابتدا با چالشهای مختلفی روبهرو بود. نخستین چالش وی، دولت برآمده از انقلاب و نابسامانیهای پس از آن بود که دولت مرسی را در روندی فرسایشی قرار داد. از سوی دیگر محمد مرسی از زمان روی کار آمدنش دائماً با نظامیان بلندپایه مصری درگیر و آنها را متهم به دخالت در امر سیاسی میکرد. او بارها تاکید کرده بود که وظیفه ارتش صیانت از خاک مصر است نه فعالیتهای سیاسی. به همین دلیل با بروز ناآرامیهای مجدد در قاهره و تشدید اختلاف میان مرسی و نظامیان مصری که خواستار کنارهگیری وی از قدرت و برگزاری انتخابات زودهنگام بودند، به طور ناگهانی 8 عضو دولت او استعفا کرده و ارتش نیز به موازات این اقدام ضمن اعلام ضربالاجلی دو روزه، طومار حکومت مرسی و اخوانیهای مصر را درهم پیچید.
در مورد دوران مرسی و سیطره اخوانالمسلمین بر مصر که پس از 80 سال حضور مستمر و پرفراز و نشیب در مصر و منطقه خاورمیانه، بار دیگر با روی کار آمدن ژنرال السیسی تحت فشار و پیگرد قرار گرفت، دو جنبه از تحلیل وجود دارد. نخست اینکه برخی منتقدان معتقدند که هر چند مرسی رئیسجمهوری برآمده از انتخاب مردم مصر بود، اما رویکردش در مدت زمامداری کوتاه در مقام ریاست جمهوری توام با اعمال نظرهای جناحی و نیز نادیده گرفتن خواست جامعه مدنی مصر دنبال شد و به همین دلیل مردم بلافاصله دست حمایت خود را از پشت او برداشته و از سرنگونی دولتش استقبال کردند.
از سوی مقابل برخی دیگر از ناظران معتقدند که با توجه به کارشکنیهای صورت گرفته توسط نهادهای ریشهدار مطلقگرایی در مصر، دوران ریاستجمهوری مرسی مانند فردی بود که در یک دفتر در ساختمانی چند طبقه، امکان اعمال نفوذی در سایر بخشها را نداشت و سرانجام چرخه معیوب و بسته تمرکزگرایی در مصر روند تحکیم قدرت نظامیان را بازتولید کرد.
در همین راستا، عبدالفتاح السیسی مانند اسلاف خود یعنی ناصر، سادات و مبارک طی کودتایی نظامی ضمن برکنار کردن مرسی، توانست در طول کمتر از سه سال پایههای قدرت خود را آنچنان مستحکم سازد که چند ماه قبل با برگزاری یک همهپرسی معنادار، حضورش در راس قدرت مصر را تا سالهای آتی تضمین کند.
مرسی و ایران
از سوی دیگر سقوط دولت مرسی و برآمدن مجدد نظامیان در مصر در حالی صورت گرفت که او و خاستگاهش یعنی اخوانالمسلمین مورد حمایت برخی از مهمترین کشورهای منطقه و حتی اروپایی قرار داشت. رجب طیب اردوغان که خود یکی از نمادهای نواخوانی در ترکیه است از حامیان جدی مرسی بود و روز گذشته پس از مرگ رئیسجمهوری سابق مصر، وی را به عنوان شهید قلمداد کرد. همچنین امیر قطر نیز به عنوان یکی دیگر از حامیان جدی اخوانالمسلمین از مرگ محمد مرسی ابراز تاسف عمیق کرد.
ایران نیز از ابتدای روی کار آمدن مرسی در سال 2012، از این امر استقبال کرده و بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که دوران مرسی میتواند مهر پایانی بر روابط سرد چندینساله میان تهران و قاهره باشد. هر چند در این میان تلاشهای جهت پیوند و نزدیکی دوباره میان دو کشور صورت گرفت، اما آنچنان که انتظار میرفت، مرسی همگام و همراستا با ایران نبود. کشتار شیعیان در قاهره، برگزاری کنفرانس یک گروه جداییطلب عرب در مصر و نیز سخنرانی معنادار مرسی در تهران که با ستایش از سه خلیفه اول مسلمین صورت گرفت، از جمله نشانههایی بود که منجر به کاهش سرعت عادیسازی روابط میان دو کشور شد. با این حال پس از مرگ ناگهانی و ابهامآمیز محمد مرسی، وزارت امورخارجه کشورمان در پیامی درگذشت محمد مرسی رئیسجمهوری سابق و برآمده از نخستین انتخابات بزرگ مردمی بعد از پیروزی نهضت مردمی مصر را موجب تاثر و تاسف خواند و اعلام کرد: ایران ضمن احترام به دیدگاه های ملت بزرگ و رشید مصر، درگذشت محمد مرسی را به مردم، خانواده و بازماندگان و دوستداران وی تسلیت میگوید.∎