ساعت 08:15 روز جمعه مورخه 06/05/1396 ، از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره نزاع و درگیری در خیابان بهشتی به کلانتری 132 نبرد اعلام شد
با وجود اقدامات درمانی ، در همان تاریخ 06/05/1396 به کلانتری 132 نبرد اعلام شد که فرد مجروح به علت شدت جراحات وارده فوت نموده است ؛ بلافاصله پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" تشکیل و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .به گزارش رکنا، با حضور مأمورین در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد مردی 42 ساله ، به شدت از ناحیه سر و صورت مورد اصابت ضربات جسم تیز قرار گرفته که بلافاصله هماهنگی های لازم انجام و به بیمارستان منتقل شد .
شاهدان صحنه جنایت در اظهاراتی مشابه عنوان داشتند جوانی با قد متوسط و ملبس به لباس آبی چهارخانه را دیده اند که مقتول را مورد اصابت ضربات چاقو قرار داده و پس از آن از محل متواری شده است ؛ یکی از شاهدان صحنه جنایت در خصوص مشاهداتش به کارآگاهان گفت : " حدود ساعت 08:10 صدای کمک کمک [ مقتول ] را شنیدم . به سرعت جلوی پنجره آمدم ؛ دیدم جوانی با قد متوسط ، با پیراهن آبی چهارخانه در حال ضرب و شتم مقتول است ؛ این شخص با چاقو چند ضربه به مقتول زد و پس از آن به سرعت از محل فرار Escape کرد ؛ مقتول با خون شدیدی که از سرش می رفت ، روی زمین افتاد و بیهوش شد که بلافاصله با پلیس و اورژانش تماس گرفتیم " .
همسر مقتول با حضور در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " در منزل به همراه دو فرزند خود بودم که تلفن خانه زنگ زد . برادرشوهرم بود ؛ از من خواست تا خودم را به بیمارستان برسانم ؛ من نیز با مادرم تماس گرفته و بهمراه او به بیمارستان رفتیم " .
همسر مقتول در توضیح علت خروج همسرش در روز جمعه از منزل ، به کارآگاهان گفت : " همسرم بهمراه شریکش یک مغازه آپاراتی دارد ؛ همسرم با شریکش هماهنگ کرده بود تا روزهای جمعه یک نفر از آنها به مغازه برود ؛ یک جمعه همسرم استراحت داشت و یک جمعه شریکش ؛ این جمعه ( 06/05/1396 ) نوبت همسرم بود که به محل کارش ( مغازه ) برود . حدود ساعت 08:00 صبح همسرم از منزل خارج شد ؛ بعد از حدودا یک ساعت تلفن خانه زنگ خورد ؛ برادرم شوهرم بود ؛ به من گفت که همسرم زخمی شده و از من خواست تا به بیمارستان بروم . به پدرم زنگ زدم اما تلفنش در دسترس نبود ؛ به مادرم زنگ زده و با او به بیمارستان رفتم ".
در شرایطی که شواهد اولیه حکایت از آن داشت که فرد یا افرادی به قصد سرقت Stealing و زورگیری به مقتول حمله ور شده و او را مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار داده اند ، کارآگاهان با حضور در محل جنایت موفق به شناسایی چندین دوربین مداربسته در محدوده ی وقوع جنایت شدند ضمن آنکه در بررسی اموال مقتول نیز مشخص شد که هیچگونه سرقت وجه نقد و یا گوشی تلفن همراهی صورت نگرفته است .
با بررسی تصاویر دوربین های مداربسته ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که قاتل The Murderer با طرح و برنامه قبلی و با اطلاع از زمان خروج مقتول از محل سکونتش ، در محل حاضر شده ، مقتول را تعقیب کرده ، به او حمله ور شده و طی یک درگیری او را به قتل رسانده است .
با توجه به شواهد و قرائن بدست آمده ، کارآگاهان تحقیقات خود را بر روی اعضای خانواده ی مقتول متمرکز کرده نهایتا با اعترافات همسر مقتول بنام "آذر . ت" ( متولد 1355 ) اطلاع پیدا کردند که او از چند ماه پیش و از طریق شبکه های مجازی با شخصی بنام "جمشید . م" ( متولد 1366 ) آشنا شده است .
آذر . ت در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " مدتی قبل در حین جستجو در گروه های مختلف شبکه های مجازی با شخصی بنام جمشید آشنا شدم ؛ پس از گذشت مدت کوتاهی ، جمشید چندین بار عنوان کرد که قصد کشتن Killing همسرم را دارد اما به حرف های او اهمیت نمی دادم تا اینکه روز جمعه ( روز جنایت ) طی تماسی عنوان داشت که همسرم را به قتل رسانده است " .
با شناسایی متهم پرونده بنام "جمشید . م" ، وی در محل سکونتش در محدوده میدان شهدای هفتم تیر و در زمان ورود به ایستگاه مترو ، در مورخه 08/05/1396 دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد .
"جمشید . م" پس از مواجه حضوری با همسر مقتول و اطلاع از اعترافات صریح وی ، به ناچار لب به اعتراف گشود اما در اظهاراتش عنوان کرد که جنایت را به درخواست همسر مقتول انجام داده است .
جمشید در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : " بنده چند ماه پیش از طریق شبکه تلگرام Telegram با آذر . ت آشنا شدم ؛ پس از گذشت مدت کوتاهی صحبت های ما حالت خصوصی پیدا کرد تا اینکه آذر در خصوص شوهرش صحبت هایی را مطرح کرد ؛ آذر به من می گفت که شوهرش او را اذیت می کند و آرزو دارد که یک روز خبر مرگش را بشنود تا اینکه به من گفت : "ساعت 08:00 روز جمعه همسرم به سرکار می رود " ؛ با اطلاع از زمان دقیق خروج مقتول از خانه اش در محل حاضر شدم تا اینکه مقتول از خانه خارج شد ؛ دنبالش کردم ؛ پس از طی چند کوچه ، چاقو را از جیب در آوردم ؛ می خواستم او را از پشت سر بزنم که مقتول برگشت و متوجه ی من شد ؛ با یکدیگر درگیر شدیم ؛ پس از زدن ضربه ی اول ، زمانیکه مقتول روی زمین افتاد چند ضربه دیگر به او زده و به سرعت از محل فرار کردم ؛ پس از آنکه به خانه رسیدم ، با آذر تماس گرفته و به او گفتم که کار همسرش را تمام کردم " .
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گرفت : " با توجه به اعترافات صریح هر دو متهم به مشارکت در جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر و متهمین جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند "
ركنا
نظر شما