مسئله ادغام واحدهای معدنی و فولادی موضوع تازهای نیست. امروزه رکود کسبوکار و هزینههای رو به افزایش تولید در صنعت بهگونهای است که واحدهای تولیدی روز به روز زیر فشار بیشتری قرار میگیرند.
این امر بهویژه در بخش فولاد که یک صنعت راهبردی و بسیار تاثیرپذیر از متغیرهای بیرونی بهشمار میرود، مشهودتر است. بنابراین واحدهای فولادی و معدنی ناچارند در راهبردهای کسبوکار خود تغییرهایی بدهند. یکی از این راهبردها ادغام یا یکپارچگی است که میتواند منجی واحدهای تولید فولاد شود؛ اقدامی که شرکتهای بزرگ فولادی مانند آرسلورمیتال در چند سال گذشته بهدنبال آن بودهاند.
بهدلیل ماهیت صنعت فولاد و در بر داشتن حلقههای مختلف تولید و تامین از سنگ معدن تا محصول نهایی، راهبردهای یکپارچگی عمودی رو به پایین و رو به بالا، از مرسومترین راهبردها در چرخه تولید فولاد است. در این نوع ادغام هر یک از واحدهای تولید فولاد میتواند برای استفاده از مزیتهای متقابل، بخشی از زنجیره فولاد را تکمیل کند.
اکنون بیش از ۵۰طرح فولادی در بخشهای کنسانتره، گندلهسازی، احیا و ذوب در حال ساخت است که بسیاری از آنها در یک منطقه جغرافیایی مانند سنگان، کرمان، سیرجان، بندرعباس و... در مجاورت یکدیگر و با مالکیت سازمانها و هلدینگهای متفاوت قرار دارد. ادغام این واحدها در طول زنجیره فولاد میتواند تاثیر معنیداری در کاهش هزینههای ثابت داشته باشد. در هر صورت بسیاری از این طرحها بهویژه طرحهای کوچک دیر یا زود به حرکت بهسوی ادغام یا همکاری مشترک مجبور میشوند، زیرا در غیراین صورت امکان حذف آنها در فضای رقابتی تولید و فروش فولاد وجود دارد.
راهبردهای عمودی: شرایط زیر میتواند به اتخاذ راهبرد یکپارچگی عمودی رو به پایین از سوی سازمان منجر شود و بهطور طبیعی هرچه شمار بیشتری از این شرایط مهیا باشد موفقیت سازمان در انتخاب راهبردی بیشتر است:
- هنگامی که سازمان دارای سرمایه و منابع انسانی مورد نیاز برای راهاندازی حلقههای بعدی زنجیره تامین است.
- زمانی که شرکت قادر به تامین تجهیزات و فناوری تولید مراحل بعدی زنجیره تامین است.
- در شرایطی که شرکت به مرحله ثبات در تولید و عرضه محصولات کنونی رسیده است، زیرا میتواند از طریق گسترش فعالیتها و اجرای راهبرد یکپارچگی عمودی، بر میزان تقاضا برای محصولات خود بیفزاید.
- هنگامی که سازمانها از طریق تکمیل زنجیره تامین و در نتیجه کاهش قیمت تمامشده محصول نهایی به ثبات و دوام بیشتر مایلند.
نمونههایی از راهبرد عمودی ادغام را میتوان در واحد گندلهسازی با معدن سنگآهن مجاور، ساخت احیای مستقیم و تولید آهن اسفنجی در کارخانه گندلهسازی یا تولید آهن اسفنجی به روش کورههای روتاری در یک کارخانه ذوب و شمشریزی فولاد دید.
این راهبرد بهطور معمول در سازمانهای بزرگ یا مجموعه شرکتهایی اتخاذ میشود که بهصورت گروه یا هلدینگ اداره میشوند. نکته مهم هنگام تصمیمگیری برای مالکیت شرکتهای دیگر، بررسی دقیق و همهجانبه، دفترهای قانونی و صورتهای مالی، داراییهای مشهود و نامشهود و سوابق عملکردی آن شرکت در قالب یک مطالعه امکانسنجی و ارزیابی اقتصادی است. بهطور کلی در چنین تصمیمی بحثهای مربوط به مالکیت، سرمایهگذاری، ساختار سازمانی جدید، شیوه اداره و... باید بهطور بسیار شفاف بررسی و بازنگری شود و مورد توافق قرار گیرد. چالش دیگر بحث ایجاد تعادل در ظرفیتهای هر یک از شرکتهایی است که میخواهند با یکدیگر ادغام شوند. به این معنی که اگر یک شرکت گندلهسازی ۲میلیون تن توان تولید دارد، زنجیرههای بعدی تولید باید توان پذیرش این میزان از ماده اولیه برای ذوب یا مراحل بعدی را داشته باشند. در واقع باید ورودیها و خروجیهای تکتک واحدهای فعال در طرح ادغام در هماهنگی کامل با یکدیگر باشد.
راهبردهای افقی: بهطور کلی این شرایط میتوانند به اتخاذ راهبردهای افقی منجر شوند:
- هنگامی که پدیدهای بهنام «صرفهجویی به مقیاس» بهعنوان یک مزیت رقابتی به شمار میرود.
- زمانی که سازمان دارای سرمایه و منابع لازم باشد و بتواند سازمانی گسترده را به شیوهای موفقیتآمیز اداره کند یا هنگامی که خرید یک واحد تولیدی، از لحاظ اقتصادی موجهتر از ساخت و راهاندازی یک مجموعه جدید است.
- در شرایطی که شرکتهای رقیب به سبب نداشتن تخصص مدیریتی لازم، مشکل یا ضعفی داشته یا اینکه فاقد منابعی باشند که در اختیار این سازمان است. توجه کنید که اگر شرکتهای رقیب به سبب کاهش فروش کلی در صنعت، عملکردی ضعیف داشته باشند، بکارگیری راهبرد یکپارچگی افقی اثربخش نخواهد بود.
سیدمحمدرضا دانشگر
کارشناس صنعت فولاد
ادغام، راه بقای واحدهای معدنی و فولادی
ادغام یا یکپارچگی صنعت فولاد بهدلیل در بر داشتن حلقههای مختلف تولید و تامین از سنگ معدن تا محصول نهایی میتواند منجی این واحدها شود؛ اقدامی که شرکتهای بزرگ فولادی مانند «آرسلورمیتال» در چند سال گذشته بهدنبال آن بودهاند.
صاحبخبر -
∎