رقابتهای سیاسی همواره در بزنگاههای انتخابات شکل تازهای به خود میگیرد و تمام گروهها و جبهههای سیاسی برای آنکه پیروز میدان باشند از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و هر چه روزها سپری میشود و فاصلهها تا انتخابات کم میشود تحرکات جریانهای سیاسی بیشتر میشود. هر چند پیشبینی انتخابات در ایران کار دشواری است و بارها اثبات شده در آخرین لحظات نتیجهای دیگر رقم میخورد اما با توجه به رفتارهایی که طی سالهای گذشته اصولگرایان از خود نشان دادهاند اقبال مردم به آنها ضعیف به نظر میرسد؛ به عبارت دیگر تندرویهای حزبی خاص منجر شد تا جبهه اصلاحات آسیب ببیند و از این رو کرسیهای مجلس هفتم به بعد در اختیار اصولگرایان قرار گیرد امروز نیز اتفاقی مشابه و حتی بسیار فراتر از آن برای اصولگرایان رخ داده است. به عبارت دیگر جبهه پایداری با تندرویها و موضع گیریهای خود ضربهای چند برابر حزب تندرو اصلاحطلبان به اصولگرایان وارد کرده و از این روست که احتمال میرود مردم سخت به این جناح اعتماد نمایند. البته ناگفته نماند مدتی است زمزمه هایی مبنی بر وحدت اصولگرایان به گوش میرسد؛ وحدتی که اکثریت شرکت کنندگان در جلسات موسوم به آن را طرفداران احمدینژاد تشکیل میدهند و گویی خیزی برای مجلس دهم برداشتهاند، اما سوال اینجاست آیا پایداریها قادر به وحدت با گروهی دیگر هستند؟! پاسخ روشن است. آنها نمیتوانند با غیر خود سر یک میز بنشینند. با تمام این تفاسیر به نظر میرسد ترکیب مجلس دهم با مجالس هشتم و نهم بسیار متفاوت باشد. به عبارت دیگر از آنجا که اقبال مردم نسبت به اصولگرایان و حامیان احمدینژاد کاهش یافته پیشبینی میشود اغلب کرسیهای مجلس آینده در اختیار میانهروهای متمایل به طیف چپ قرار خواهد گرفت مضاف بر آنکه این احساس در میان مردم وجود دارد نمایندگانی را به مجلس بفرستند که تنها به دنبال منافع ملت باشند و نه منافع جناحی خود که یا از در مخالفت با دولت درآیند و به بهانههای واهی مانعی سر راه آن باشند یا با بیتفاوتی از کنار تخلفات دولت بگذرند و آنها را نادیده بگیرند.
* نماینده مجلس نهم
∎
نظر شما