سایت خبری تحلیلی هنگام Hengamnews.com:
∎
غلامحسین محسنیاژهای در همایش نقش و تأثیر مرکز امور وکلای قوه قضائیه در حوزه وکالت گفت: از اهداف همه پیامبران و مصلحان جهان در طول تاریخ، تحقق عدالت است. امر قضا نقش مهمی در تحقف عدالت دارد. در آیات قرآن توجه زیادی به حکم بر مبنای حق و عدم پیروی از هوای نفس در قضاوت تاکید شده است. در امر «قضای به حق»، نقش وکیل و کارشناس در بسیاری از امور و پروندههای قضایی یک نقش بیبدیل است. اگر وکیل و کارشناس نباشد در مواردی قاضی نمیتواند قضای به حق داشته باشد.
وی ادامه داد: افعال ما بعضا فقط دارای اثر فردی است اما پارهای از افعال و اعمال اینگونه نیست و آثار اجتماعی و بعضا آثار سیاسی دارد. عمل قاضی و وکیل جزو اعمالی است که دارای آثار گوناگون است. اگر قاضی و وکیل به درستی عمل کنند، سبب ایجاد امنیت و اعتماد در کشور میشود. وقتی وکالت یا قضاوت به حق انجام گرفت، مظلومان و ناتوانان از نگاه قانونی و نگاه مالی، اعتمادشان بیش از پیش میشود و ظالمین و متجاوزان به حقوق مردم به مخاطره میافتند. اگر یک مظلومی به دست ظالمی به ناحق مورد ستم قرار گرفت، اطمینان دارد به محض رهایی از ظلم به وکیل مراجعه کرده و احقاق حق میکند. بنابراین ما قدر و ارزش کار خودمان را باید بدانیم. اگر مردم امیدوار باشند و نسبت به مسئولان و حکومت، نگاه دیگری پیدا میکنند اما اگر احساس کند کسی به فکر او نیست و کمک نمیکند، حال دیگری پیدا میکند.
معاون اول قوهقضاییه گفت: برخی، قاضی و وکیل را دو بال فرشته عدالت دانستهاند، اگر این دو بر خلاف انصاف و سوگند خود اقدام کنند و به خطا بروند، جامعه وکلا و قضات مخدوش میشود و اعتماد مردم از این دو جامعه سلب میشود و در مردم یأس و تزلزل به وجود میآید.
محسنیاژهای با اشاره به آفتهای کار قاضی و وکیل، گفت: وکلا و قضات کافی نیست که فقط به طرف گناه نروند زیرا گاهی گناه را به سمت آنها هل میدهند و ما باید توان پس زدن آن را داشته باشیم. برخی به شکلهای مختلف وسوسه میکنند و این وسوسه با وسوسههایی که برای سایر شغلها ایجاد میشود، متفاوت است. یک وکیل کافی نیست که فقط صلاحیت علمی داشته باشد. وکیل خوب کسی است که دارای استعداد، ذکاوت، دقت نظر و احساس مسئولیت بالا باشد. مرکز وکلای قوهقضائیه و کانون وکلا جمعا حدود 60 تا 70 هزار وکیل دارند اما آیا این تعداد برای جمعیت کشور ما کافی است ؟ اگر این میزان کم است، باید برای سهولت دسترسی به وکیل ترتیباتی اتخاذ شود.
نکته دوم این است که افراد صاحب صلاحیت از ابعاد مختلف را جذب کنند. آیا واقعا صلاحیت علمی صرف برای وکالت در جمهوری اسلامی و احقاق حق، کفایت میکند. حتما باید نظارت باشد. مگر می شود بدون نظارت بود. مگر نظارت بد است. مگر چکار می کنیم که از نظارت می ترسیم؟
سخنگوی قوهقضاییه گفت: در دادگاه انقلاب همواره جز کسانی بودم که اصرار داشتم وکیل حضور داشته باشد. برخی میگفتند وکیل مزاحم می شود؛ پاسخ میدادم که مگر چکار می خواهیم بکنیم که وکیل مزاحم شود. وکیل به قاضی در قضای به حق کمک میکند و همیشه دنبال این بودم وکیل در پروندهها حضور داشته باشد. بنابراین وکلا و کارشناس از نظارت باید استقبال کنند.
محسنیاژهای با بیان اینکه یکی از گرفتاریهای الان مربوط به کارشناسیهای متعدد با اختلاف نظرهای فراوان است ادامه داد: برخی وکلا هستند که مراجعات زیادی دارند و حق وکالت گزاف میگیرند و برخی هم اصلا مراجعه ندارند. آیا همه کسانی که مراجعه زیاد دارند و در یک پرونده 10 میلیارد میگیرند، براساس توانایی و استعداد شخصی مراجعه دارند؟ قطعا مرکز وکلای قوه قضائیه و کانون وکلا میتوانند در این حوزه موثر باشد و یک تعادلی ایجاد کنند.
مرکز وکلای قوه و کانون وکلا باید سازوکاری داشته باشند تا به افراد نیازمند به نحوی کمک کنند.
وی ادامه داد: افعال ما بعضا فقط دارای اثر فردی است اما پارهای از افعال و اعمال اینگونه نیست و آثار اجتماعی و بعضا آثار سیاسی دارد. عمل قاضی و وکیل جزو اعمالی است که دارای آثار گوناگون است. اگر قاضی و وکیل به درستی عمل کنند، سبب ایجاد امنیت و اعتماد در کشور میشود. وقتی وکالت یا قضاوت به حق انجام گرفت، مظلومان و ناتوانان از نگاه قانونی و نگاه مالی، اعتمادشان بیش از پیش میشود و ظالمین و متجاوزان به حقوق مردم به مخاطره میافتند. اگر یک مظلومی به دست ظالمی به ناحق مورد ستم قرار گرفت، اطمینان دارد به محض رهایی از ظلم به وکیل مراجعه کرده و احقاق حق میکند. بنابراین ما قدر و ارزش کار خودمان را باید بدانیم. اگر مردم امیدوار باشند و نسبت به مسئولان و حکومت، نگاه دیگری پیدا میکنند اما اگر احساس کند کسی به فکر او نیست و کمک نمیکند، حال دیگری پیدا میکند.
معاون اول قوهقضاییه گفت: برخی، قاضی و وکیل را دو بال فرشته عدالت دانستهاند، اگر این دو بر خلاف انصاف و سوگند خود اقدام کنند و به خطا بروند، جامعه وکلا و قضات مخدوش میشود و اعتماد مردم از این دو جامعه سلب میشود و در مردم یأس و تزلزل به وجود میآید.
محسنیاژهای با اشاره به آفتهای کار قاضی و وکیل، گفت: وکلا و قضات کافی نیست که فقط به طرف گناه نروند زیرا گاهی گناه را به سمت آنها هل میدهند و ما باید توان پس زدن آن را داشته باشیم. برخی به شکلهای مختلف وسوسه میکنند و این وسوسه با وسوسههایی که برای سایر شغلها ایجاد میشود، متفاوت است. یک وکیل کافی نیست که فقط صلاحیت علمی داشته باشد. وکیل خوب کسی است که دارای استعداد، ذکاوت، دقت نظر و احساس مسئولیت بالا باشد. مرکز وکلای قوهقضائیه و کانون وکلا جمعا حدود 60 تا 70 هزار وکیل دارند اما آیا این تعداد برای جمعیت کشور ما کافی است ؟ اگر این میزان کم است، باید برای سهولت دسترسی به وکیل ترتیباتی اتخاذ شود.
نکته دوم این است که افراد صاحب صلاحیت از ابعاد مختلف را جذب کنند. آیا واقعا صلاحیت علمی صرف برای وکالت در جمهوری اسلامی و احقاق حق، کفایت میکند. حتما باید نظارت باشد. مگر می شود بدون نظارت بود. مگر نظارت بد است. مگر چکار می کنیم که از نظارت می ترسیم؟
سخنگوی قوهقضاییه گفت: در دادگاه انقلاب همواره جز کسانی بودم که اصرار داشتم وکیل حضور داشته باشد. برخی میگفتند وکیل مزاحم می شود؛ پاسخ میدادم که مگر چکار می خواهیم بکنیم که وکیل مزاحم شود. وکیل به قاضی در قضای به حق کمک میکند و همیشه دنبال این بودم وکیل در پروندهها حضور داشته باشد. بنابراین وکلا و کارشناس از نظارت باید استقبال کنند.
محسنیاژهای با بیان اینکه یکی از گرفتاریهای الان مربوط به کارشناسیهای متعدد با اختلاف نظرهای فراوان است ادامه داد: برخی وکلا هستند که مراجعات زیادی دارند و حق وکالت گزاف میگیرند و برخی هم اصلا مراجعه ندارند. آیا همه کسانی که مراجعه زیاد دارند و در یک پرونده 10 میلیارد میگیرند، براساس توانایی و استعداد شخصی مراجعه دارند؟ قطعا مرکز وکلای قوه قضائیه و کانون وکلا میتوانند در این حوزه موثر باشد و یک تعادلی ایجاد کنند.
مرکز وکلای قوه و کانون وکلا باید سازوکاری داشته باشند تا به افراد نیازمند به نحوی کمک کنند.
نظر شما