فاجعه منا دوم مهرماه سال 94 برابر با ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵ میلادی و دهم ذیحجه ۱۴۳۶ قمری همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات در «خیابان ۲۰۴» نزدیک تقاطع آن با «خیابان ۲۲۳»، در منطقهٔ منا رخ داد.
تعداد جانباختگان ایرانی در این حادثه ۴۶۴ نفر اعلام شد که تمامی مفقودان حادثه تا شانزدهم دی ۱۳۹۴ شناسایی شده و ۴۲ قربانی دیگر در قبور الشهدای مکه دفن شدند.
از این واقعه به عنوان 'مرگبارترین رویداد تاریخ حج' یاد می شود.
جامعه قرآنی کشور نیز در این فاجعه غم انگیز نخبگانی را از دست داد که سهم استان خوزستان در این میان با سه جانباخته از همه بیشتر بود، ' امین باوی، محمدسعید سعیدی زاده و فواد مشعلی' از شهدای جامعه قرآنی کشور در منا بودند.
یکی از این شهیدان، «محمدسعید سعیدی زاده» سرپرست گروه تواشیح باقرالعلوم آبادان بود که سال گذشته همراه با کاروان نور به حج تمتع اعزام شد اما در فاجعه منا به دیدار حق شتافت.
«محمدسعید سعیدی زاده» سال 1358 در خانواده مذهبی در آبادان متولد شد.
از دوران کودکی به واسطه صدای زیبایش به تلاوت قرآن علاقه بسیاری داشت به همین دلیل از هر فرصتی برای تلاوت کلام وحی استفاده می کرد.
وی که کودکی خود را در دوران جنگ سپری کرده بود، همواره سعی می کرد قرآن را با صوتی زیبا تلاوت کند و بتواند دین اسلام را توسعه دهد.
سعیدی زاده در دوران نوجوانی با گروه تواشیح باقرالعلوم آشنا شد و از آن پس همواره سعی کرد در این راه به موفقیت ملی برسد.
وی همراه با همسرش در رشته ادبیات عرب در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می کرد و قرار بود پس از بازگشت از حج پایان نامه خود را دفاع کند، بی لیاقتی آل سعود باعث شد که ما یکی از اعضای کلیدی گروه تواشیح باقرالعلوم را از دست بدهیم.
«حمیده مطور عیدانی» همسر شهید سعیدی زاده در آستانه نخستین سالروز فاجعه منا سکوت را شکست و در گفت وگو با ایرنا، پیگیری همگانی به ویژه نهادهای بین المللی برای این فاجعه را خواستار شد.
*** شهید سعیدی زاده از فعالیت های قرآنی خسته و ناامید نشد
همانطور که خودش تعریف می کرد از کودکی به واسطه اینکه پدرش معلم قرآن بود، به فعالیت های قرآنی و تواشیح علاقه بسیاری داشت.
ایشان بسیار پر جنب و جوش و فعال بود به طوری که هیچ گاه از فعالیت در عرصه های قرآنی خسته نمی شد و هر چه بیشتر کار می کرد، مشتاق تر هم می شد.
وقتی هدفی را دنبال می کرد تمامی تلاش خود را به کار می گرفت تا بتواند به هدفش برسد.
البته برای رسیدن به مقصود بسیار منظم برنامه ریزی می کرد. وقتی که وارد گروه تواشیح باقرالعلوم شده بود همه تلاش خود را کرد تا بتواند گروه را بالا بکشد و به جایگاه مطلوبی برساند تا اینکه مسئولیت گروه را بر عهده گرفت.
محمدسعید به تواشیح اهمیت زیادی می داد به طوری که فعالیت های قرآنی بخشی از زندگی ما شده بود و می خواست نوآوری در تواشیح داشته باشد به همین دلیل بر روی نوع موسیقی، نحوه به کارگیری الحان تواشیح بسیار دقیق بود.
*** 20 سال تلاش برای کسب رتبه نخست مسابقات کشوری تواشیح
گاهی از ساعت 6 بعد از ظهر در حسینیه شهید باوی می رفتند و تمرین می کردند اما بیشتر در منزل ما جمع می شدند و تمرین ها را شبانه روز ادامه می دادند.
برای اینکه بتواند تواشیح های موفق و فاخر توسط گروه اجرا شود و الحان را به درستی به کار بگیرند با بیشتر اساتید ایران در ارتباط بود و از تجربیات آن ها استفاده می کرد، با وجود اینکه خودش در زمینه کاربرد الحان به نوعی استاد بود.
اگر در هر رقابتی شکست می خوردند ناامید نمی شد و به سایر اعضا هم روحیه می داد تا دوباره تلاش کنند در صورتی که بسیاری از دوستانش می گفتند تواشیح را کنار بگذار اما او مصمم بود و می گفت من باید به نتیجه برسم که خوشبختانه به نتیجه هم رسید.
وقتی گروه باقرالعلوم برای اجرا در مسابقات سراسری خود را آماده می کرد محمدسعید همه تلاش خود را می کرد تا مشکلی پیش نیاید و اجرای فاخری داشته باشند.
در روز رقابت ها اول هم خوانی و بعد تواشیح اجرا کردند که آنقدر زیبا و آهنگین اجرا شد که مجری هم گفت واقعا کار فاخری را شنیدیم.
در روز اختتامیه من هم در سالن مسابقات با استرس خاصی حضور داشتم اما بچه های گروه چون به کار و اجرای خود اطمینان داشتند بدون هیچ نگرانی و استرس نشسته بودند.
سال های قبل که در مسابقات شرکت می کردند استرس زیادی داشتند و من با نوع نگاه محمدسعید آشنا بودم اما این بار همه با خیال راحت منتظر بودند که رتبه اولی آن ها اعلام شود. وقتی که گروه باقرالعلوم به عنوان نفر اول اعلام شد بسیار خوشحال بودند و در مراسم اختتامیه اجرایی فاخر داشتند.
*** حضور در گلزار شهدا پس از کسب رتبه نخست مسابقات
محمدسعید در لباس فرمی که گروه پوشیده بودند مثل فرشته ها شده بود، پس از اختتامیه همه به گلزار شهدا رفتند.
محمدسعید می گفت ما به کمک شهدا توانستیم مقام اول را کسب کنیم؛ برای همین هم اول سر قبر پدر شهیدم رفت و بعد برای شهدا فاتحه ای قرائت کرد و گفت: ما هر چه داریم از شهدا داریم ان شاالله که در همه امور کمک مان کنند.
آن روز یکی از بهترین روزهای زندگی ما بود، محمدسعید خیلی خوشحال بود؛ زمانی که اعلام کردند قرار است گروه به حج اعزام شوند انگار دنیا را به او داده بودند.
** می خواست با کسب رتبه برتری، به حج برود
محمدسعید عاشق سفر به خانه خدا بود، در دوران دانشگاه اسمش برای سفر عمره درآمده بود اما انصراف داد که این اقدام ایشان تعجب همه را برانگیخت؛ چرا که تمام آرزوی او این بود که به خانه خدا برود اما محمدسعید انصراف داد و مصمم می گفت: من با اول شدن در مسابقات تواشیح به خانه خدا می روم.
البته ناگفته نماند زمانی که محمدسعید به همراه گروه موفق شد رتبه نخست رقابت های ملی را کسب کند، اشتیاقی وصف نشدنی داشت و می گفت که کار من تازه شروع شده است؛ چرا که باید آنچه که آموختم به دیگران هم یاد بدهم. برای همین هم می خواست گروهی دیگر به نام باقرالعلوم تشکیل دهد و به نوجوانان و علاقه مندان تجربه و آموخته های خود را منتقل کند.
*** روایت روزهای اعزام به سفر حج
یک روز که همراه با مادر محمدسعید بودیم از مادرش خواست که برایش دعا کند امسال به حج برود.
فردای همان روز حدوداً یک ماه قبل از اعزام تماس گرفتند و گفتند که گروه باقرالعلوم امسال به حج می روند.
آنها در عرض یک ماه آمادگی کسب کردند تا به حج اعزام شوند. آن روزها انگار محمدسعید بر روی ابرها حرکت می کرد.
*** ناراحتی از اعزام نشدن یکی از اعضای گروه تواشیح
البته محمدسعید در آن روزها از یک موضوع هم ناراحت بود چرا که گروه باقرالعلوم با 6 نفر موفق شده بود مقام نخست را کسب کند، اما 5 نفر از آن ها باید به حج اعزام می شد.
برای اینکه عدالت را رعایت کند جلسه ای با حضور اعضا گذاشت تا ببینند چگونه برای این موضوع تصمیم گیری کنند.
در ابتدا تصمیم گرفت خودش را کنار بکشد تا بقیه اعضای گروه در این سفر نورانی همراه باشند اما اعضا قبول نکردند و گفتند که بدون شما نمی توانیم جایی برویم و تصمیم دیگری بگیر.
واقعا سخت بود که یکی از اعضای گروه که همواره با هم تلاش می کردند برای اعزام به حج حذف شود چرا که در یک گروه تواشیح هر کدام از اعضا مسئولیت خاصی داشتند که مکمل دیگری محسوب می شدند.
در نهایت نفر ششم گروه تواشیح از حضور در کاروان نور بازماند و قرار شد سایر اعضای گروه بعد از این سفر نورانی برای او و همسرش با هزینه شخصی 2 فیش حج عمره بگیرند.
*** ارتباط لحظه به لحظه با شهید در حج
در سفر حج ما هر لحظه با هم در ارتباط بودیم و مرا از حال خودش باخبر می کرد. هر جایی بود می گفت که کجاست و قرار است چه کاری انجام دهد برای همین در حادثه سقوط جرثقیل هم نگران نشدم.
پس از اعلام خبر سقوط جرثقیل با هم صحبت کرده بودیم و گفته بود که مدینه است و هنوز به مکه نرفته است برای همین هم من نگران سلامتی اش نبودم. شبی که خبر این حادثه تلخ منعکس شد همه خانواده نگران بودند و با استرس به منزل ما آمدند که من هم از صحت و سلامتی محمدسعید آن ها را باخبر کردم.
محمدسعید برای تمامی روزهایی که نبود برنامه ریزی کرده بود و یادداشتی گذاشته بود و من هم هر روز برایش از کارهایی که انجام دادم، می گفتم.
چهارشنبه اول مهرماه 1394 از ساعت 11 شب تا حدود 3 بامداد با هم چت می کردیم و ارتباط داشتیم.
او از کارهایی که انجام داده بود و زیبایی های این سفر نورانی برایم تعریف کرد و گفت که به نیابت از تمامی اعضای خانواده و حتی پدر شهیدم اعمال حج را به جای آورده است تا اینکه ساعت 3 بامداد پنج نبه 2 مهرماه یعنی همان روزی که فاجعه منا رخ داد، به من گفت خسته شدی برو استراحت کن که چند ساعت دیگر عید قربان کار زیادی داری؛ بعد هم گفت که برای رفتن به منا با خودش گوشی نمی برد اما تا شنبه بازمی گردد و دوباره تماس می گیرد.
*** روایت روز حادثه
پنجشنبه روز عید قربان همه وسایل را آماده کرده بودم، تلویزیون روشن بود که ناگهان در اخبار بسته شدن مسیرهای زائران و کشته شدن برخی از حاجیان اعلام شد.
آن لحظه شک و تردید داشتم که نکند برای محمدسعید اتفاقی افتاده باشد اما به روی خودم نیاوردم تا دیگران را نگران نکنم.
پس از چند دقیقه طاقت نیاوردم و با تلفن همراه محمدسعید تماس گرفتم اما هیچ کسی پاسخگو نبود تا اینکه عصر آقای اطهری فرد مسئول کاروان نور جواب داد و گفت:دعا کنید بچه ها برگردند.
آن موقع بسیاری از اعضای گروه نیامده بودند، پس از این حرف ایشان دلهره شدیدی گرفتم چون فهمیده بودم که محمدسعید هم هنوز بازنگشته است.
خیلی روز و شب بدی را گذراندم و هر لحظه منتظر تماس محمدسعید بودم اما متأسفانه هیچ خبر نشد تا اینکه دو روز بعد یعنی شنبه 4 مهرماه شهادت محسن حاجی حسنی و امین باوی به تأیید رسید.
وقتی پیکر آقای باوی در سردخانه ای در منا شناسایی شد حس خیلی بدی داشتم اما همچنان امیدوار بودم که محمدسعید تماس بگیرد و خبر سلامتی اش را بدهد.
*** شهادت محمدسعید همه خانواده را زمینگیر کرد
انتظار، واقعا سخت و دردناک بود؛ ما نمی دانستیم چه اتفاقی برای سر محمدسعید افتاده است حتی زمانی که نام محمدسعید جزو مفقودان و پس از آن در لیست شهدای منا قرار گرفت واقعا باورم نمی شد و نمی توانستم قبول کنم که او دیگر بازنمی گردد. هر روز فکر می کردم شاید دستگیر شده یا در بیمارستانی باشد.
تا مدت ها بعد، خبری از شهدای فاجعه منا و همسرم نبود تا اینکه مطلع شدم که پیکر محمدسعید مشعلی شناسایی شده است و بعد از آن نیمه اول بهمن ماه مسئولان از شناسایی پیکر محمدسعید خبر دادند.
خانواده آقای مشعلی موافقت کردند که پیکر ایشان در مکه بماند اما ما ترجیح دادیم پیکر محمدسعید به آبادان بازگردد.
محمدسعید آخرین نفری بود که در بین شهدای قرآنی فاجعه منا به میهن بازگشت در نهایت پیکر او 129 روز پس از فاجعه منا در گلزار شهدا آرام گرفت.
*** اشک هایم تا لحظه حیات جاری است
پدر محمدسعید برایش مثل دوست و برادر بود برای همین ضربه سنگینی به آن ها وارد شد تا جایی که حتی پدر محمدسعید قلبش را عمل کرد و هم اکنون هم به سختی راه می رود.
*** جواب اشک های فرزندان شهید را چه بگویم؟
دیدن اشک های بچه ها خیلی سخت است، من نمی دانم خودم را باید آرام کنم یا آنها را.
پاسخگویی به سؤالات 'ریحانه' و بی قراری های 'محیا' از دستم خارج شده است.
وقتی محیا دخترم می پرسد بابا کی می آید نمی دانم دیگر چگونه جوابش را بدهم، اشک های بچه ها قلبم را به درد آورده واقعا داغ بزرگ و سختی است.
نخستین بار که با بچه ها به گلزار شهدا و سر قبر محمدسعید رفتیم برایم خیلی سخت بود چون جوابی برای آنها نداشتم و نمی دانستم چگونه باید به آن ها بگویم که پدرشان دیگر در این دنیای فانی نیست.
*** مسلمانان جهان اسلام در مقابل این فاجعه ساکت ننشینند
لازم است مسلمانان، با اتحاد و همدلی و همراهی یکدیگر اجازه ندهند خون شهدا پایمال شود و همه پیگیر علت وقوع این حادثه باشند.
اتفاقاتی که زمان برگزاری مناسک حج در سال گذشته رخ داد از جمله سقوط جرثقیل و همچنین فاجعه منا، دلیل بر بی کفایتی دولت آل سعود و عربستان در برگزاری مناسک حج ابراهیمی است.
وی از برخی صحبت ها در این خصوص که دولت ایران و عربستان غرامت به خانواده بازماندگان منا پرداخت کرده است، گلایه کرد.
بررسی علت حادثه و اعلام وقوع آن و اتفاقی که برای عزیزان، پدران و مردم مسلمان اتفاق افتاد، خواسته خانواده شهدای مناست که هنوز به صورت شفاف و دقیق برای ما بیان نشده است.
3015/6125
همسر شهید منا:خواسته خانواده شهدای منا، خواسته مقام معظم رهبری است
آبادان - ایرنا - همسر شهید 'محمدسعید سعیدی زاده» سرپرست گروه تواشیح باقرالعلوم آبادان، خواسته خانواده شهدای منا را خواسته مقام معظم رهبری خواند و گفت:این حادثه نباید فراموش شود و لازم است، کمیته حقیقت یاب تشکیل شده و این موضوع را پیگیری کند.
صاحبخبر -