گروه بین الملل «نسیم آنلاین»، نشریه آمریکایی "فارین افرز" در مقالهای به بررسی گسترش فعالیت های تروریستی تحت عنوان "داعش" در پاکستان پرداخت و نوشت:
ممکن است در نگاه اول پاکستان مانند یک نقطه گسترش طبیعی برای داعش به نظر برسد. این کشور اغلب گرفتار نوعی بیثباتی سیاسی (اعم از ستیزه جویی مذهبی تا کودتاهای نظامی) بوده، عاملی که تا کنون به داعش اجازه داده است تا مناطقی در سایر کشورها مانند افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن، به تصرف خود درآورد. با این حال، ثابت شده است که گسترش چنین گروهی در کشوری که پر از سازمانهای جهادی است، مسئلهای چالش برانگیز خواهد بود.
به لحاظ ایدئولوژیکی، گرایش سلفی داعش، همراه با احساسات ضدغربی و ضد شیعه و روایت آن در مورد آزادسازی سرزمینهای مسلمان، استراتژی و اهداف بازیگران دیرینه در صحنه نظامی پاکستان، از جمله گروههایی که فعالانه با خود داعش مخالفت میکنند را منعکس میکند. به علاوه، اختلاف طبیعی بین داعش و رقبایش، در مبارزات گاه و بیگاهی که میان داعش و شاخههای طالبان در افغانستان و پاکستان صورت میگیرد، کاملا مشهود است.
داعش در مواجهه با بازاری که به شدت توسط رقبا اشباع شده بود، و بدون معرفی یک پیام ایدئولوژیکی متمایز، به شیوهای مشابه شرکتهایی که امتیاز نمایندگی خود را به دیگران واگذار میکنند، گسترش پیدا کرد تا سایر گروهها تحت امتیاز این گروه فعالیت کنند. این به معنای کشیدن بازیگران ضعیف محلی تحت «برند» خود و به داخل شبکه ناپایداری از بازیگران رادیکال است. در اواخر سال 2014، داعش در ابتدا به بخشی از بحث امنیتی در پاکستان تبدیل شد. در آن زمان نشریاتی که در شهر مرزی پیشاور منتشر میشدند، برای اولین بار در مورد حمایت از این سازمان، هشدار دادند. مدت کوتاهی پس از آن، نقاشیهای دیواری و ادبیات حمایت از داعش، در شهرهای مختلف پاکستان ظاهر شد. در ژانویه 2015، داعش، به گفته «ابو محمود العدنانی»، شعبه «خراسان» خود را راهاندازی کرد. این منطقه شامل افغانستان، پاکستان و گستره مبهمی از کشورهای نزدیک، به طور بالقوه شامل هند، بنگلادش، بخشهایی از چین و آسیای مرکزی بود.
از همان ابتدا، تاکید بر رهبری محلی و نیروی انسانی مشهود بود. از این رو، 11 نفر از 12 عضو شورای ولایتی خراسان، از جمله رهبران آن، از پاکستان بودند. حافظ سعید خان، یک شورشی سابق عضو «تحریک طالبان»، به عنوان رهبر محلی و فرماندار منصوب شد. با این حال، با وجود رهبر پاکستانی خود، گروه خراسان نتوانست به پناهگاه امنی در پاکستان دست پیدا کند. در آن زمان، عملیات نظامی دولت در مناطق قبیلهای فدرال پاکستان (FATA)، تجاوزات این گروه را محدود و از ورود شبه نظامیان داعش به پاکستان در شمار زیاد یا تقویت حضور آن، جلوگیری کرد.
در حالیکه که در بسیاری از کشورها، که ثبات سیاسی و قدرت نظامی، توانایی داعش را برای گسترش قلمرو سلب کرده، این سازمان همچنان اولین و مهمترین تهدید ایدئولوژیک باقی مانده است. خراسان داعش، نمی تواند به جلب مستقیم نیروی انسانی از سازمان مادر خود بپردازد، اما اکثر شبه نظامیان مرتبط با گروه ها و افراد ناراضی از سازمانهای ستیزه جوی محلی جذب داعش می شوند. در این رابطه، میتوان حمله تکان دهنده در ماه می 2015 به یک اتوبوس کارگران، در شهر کراچی، بزرگترین شهر پاکستان را مثال زد. در این حمله 44 نفر کشته شدند. مهاجمان که پیش از این به القاعده وابسته بودند اما از عدم فعالیت آن ناامید شده بودند، خود را اعضای داعش معرفی کردند.
با وجودی که حافظ خان در شماره ژانویه 2016 نشریه «دابق» (مجله داعش) مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت، هیچ ارتباطی بین مهاجمان و داعش پیدا نشد. به همین شکل، واحد دیگری از شبه نظامیان که در شمال شرقی پاکستان در شهر سیالکوت دستگیر شدند، خود را وابسته به داعش معرفی کردند اما هیچ ارتباط روشنی بین آنها و سازمان مادر پیدا نشد. درست مثل بسیاری از گروههای وابسته به داعش، واحد "سیالکوت"، از افرادی تشکیل شده بود که از گروههای محلی مبارز جدا شده بودند. در این مورد، "لشگر طیبه"، یک سازمان شبه نظامی غیرقانونی در جنوب آسیا بود که طرفدار ایجاد یک خلافت اسلامی و آزادسازی کشمیر از کنترل هند بود.
با این وجود، منظور ما این نیست که داعش تنها به عنوان یک نماد یا ایده مبهم در پاکستان وجود دارد. در عین حال که گروههایی در کراچی و سیالکوت در آرزوی دریافت نمایندگی داعش به سر میبرند، پیوندهای مستقیم دیگری بین داعش و افراد در پاکستان، با وضوح بیشتری آشکار شده است. در دسامبر 2015، اعضای یکی از واحدهای داعش در لاهور که بنا به گفته بعضی با شبه نظامیان داعش در سوریه ارتباط مستقیم داشتند، در نتیجه یک عملیات پلیسی کشف شدند. افراد پاکستانی بعدا به طور مستقیم در سپتامبر 2015، پاکستان را به مقصد سوریه ترک کردند. این واحد داعش، متشکل از 20 نفر، شامل مردان، زنان و کودکان بود. یک زن پاکستانی به نام «بشرا چیما» یکی از اعضای اصلی این واحد بود و 4 کودک را همراه خود به سوریه برد.
اخیرا وقتی که یک جناح از «حزب التحریر» (یک گروه رادیکال به اصطلاح اسلامی که خواهان برقراری مجدد خلافت اسلامی و بازگرداندن قانون شریعت است) با داعش پیمان وفاداری بست، توسط رهبری خراسان آموزش داده شد تا ارتباط بین پیروان مختلف داعش در پاکستان را توسعه دهد. در سطح فردی، شبه نظامیان محلی در نتیجه عملیات نظامی در کراچی و مناطق قبیلهای فدرال پاکستان، از سازمانهای موجود جدا شده و با فرار از پاکستان به افغانستان، مستقیما به داعش پیوستند. جذابیت داعش برای این مبارزان، کاملا بدیهی است. چرا که داعش به عنوان یک سازمان معتبرتر و قدرتمندتر با بودجه بسیار بهتر عمل میکند. گزارشها حتی نشان دادهاند که شبه نظامیان پاکستانی برای پیوستن به شعبههای محلی داعش که ماهانه 500 دلار دستمزد پرداخت میکنند، به افغانستان سفر میکنند.
عواقب این مسئله دولت پاکستان را در مخمصه انجام عملیات ضدتروریستی گیرانداخته است. اگرچه اقدام نظامی در متلاشی کردن سازمانهای شبه نظامی محلی و تولید افراد ناراضی موفق بوده، اما نتیجه نهایی آن، افزایش تعداد نیروی انسانی است که مشتاق فعالیت تحت برند داعش هستند و همچنین افزایش تلاشهای این سازمان برای گسترش نمایندگیهای تحت پوشش خود در کشور خواهد بود. در حالیکه که در بسیاری از کشورها، که ثبات سیاسی و قدرت نظامی، توانایی داعش را برای گسترش قلمرو سلب کرده است، این سازمان همچنان اولین و مهمترین تهدید ایدئولوژیک باقی مانده است (پیامهای رادیکال الهام بخش، از طریق تولیدات سمعی و بصری شفاف و رسانههای اجتماعی، موجب تسریع حملات «گرگ تنها» شده است).
به طور کلی، مخاطبان تولیدات داعش، دقیقا آنهایی هستند که با وعدههای نافرجام جامعه لیبرال دموکراتیک (نه تنها صرفا ستیزه جویان سابق، بلکه زنان، نوجوانان و افراد محروم از لحاظ اقتصادی) ناامید و دلسرد شدهاند. تنها با یک چشمانداز قوی جایگزین در آینده برای جوامع لیبرال دموکراتیک (که در آن تحمل، کثرت گرایی و فرصت اقتصادی ارزشهای تحققپذیر به شمار میروند)است که پاکستان میتواند به پایان یافتن جنایات داعش در داخل مرزهای خود، امیدوار باشد. تا آن زمان، پاکستان همچنان شاهد پیوستن شمار روزافزونی از شبه نظامیان داخلی و بومی به نمایندگیهای جهانی داعش (که حکومت و مشروعیت دولت را به چالش میکشند) خواهد بود.
∎