وی افزود: خواندن تاریخ بیهقی از آن جهت که باید به ادبیات فارسی تسلط کامل داشت و با ادبیات عرب هم آشنا بود سخت است. باید در زمینه ادبیات و مطالعات سرمایهای داشته باشی تا بتوانی سراغ تاریخ بیهقی بروی.این پیشکسوت تئاتر از آغاز علاقه خود به کتاب هم گفته است: در کودکی ناچار به کار کردن بودم و شغل من کار در یک صحافی بود. در صحافی کتابها و مجلات زیادی از زیر دستم میگذشت و در مواقع استراحت بسیاری از آنها را مطالعه میکردم و گاهی آنقدر محو خواندن میشدم که به من ایراد میگرفتند. اکثر کتابها تاریخی بود و گاهی کتابهای نادر و کمیاب و از همین جا بود که من به کتاب علاقهمند شدم.
وی افزود: در خانه وقتی همه میخوابیدند چراغ نفتی را بالای سرم میگذاشتم و انار دانه شده با گلپر میخوردم و کتاب میخواندم و لذت اینگونه کتاب خواندن آن هم در آن سکوت عمیق هنوز برایم شیرین است و اینگونه بود که من به ادبیات علاقهمند شدم.
پورحسینی با اشاره به تاثیر مطالعه بر اندیشه خود گفته است: داستانهای ویکتور هوگو را میخواندم و با خود فکر میکردم چطور یک نفر ویکتور هوگو میشود و از خود کاری برجای میگذارد که تا این حد بر من و دیگران اثرگذار است و ناخودآگاه به این نتیجه رسیدم که باید در این دنیا اثری از خودم باقی بگذارم.این بازیگر ضمن مقایسه زمان گذشته و حال در خصوص کتاب و کتابخوانی افزود: در کودکی ما سرگرمیهای کمتری نسبت به امروز داشتیم و به همین دلیل کتابخوانی بیشتر بود و آدمها فرصت زیادی برای کتاب خواندن داشتند اما در حال حاضر سرگرمیهای متنوع وجود دارد و آنقدر آدمها گرفتار شدهاند و کار میکنند که زمان و حال کتاب خواندن ندارند. پورحسینی در پایان خاطر نشان کرد: سرگرمیهای ارزان قیمت جایگزین کتابخوانی شده که انسان را با خود میبرد؛ اما کتاب خواندن به انسان عمق میبخشد. انسانی که جامع است و وقتی در چشمهایش نگاه میکنی شعور و فهم و درایت را در آن میبینی و این است که انسان را زیبا میکند، نه آرایش زیبا و بینی عمل شده. جذابیت آدمها به چیزی است که از درونشانتراوش میکند.