شناسهٔ خبر: 15089631 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه سیاست‌روز | لینک خبر

خط مشی نظام و مردم یا خط مشی خود

صاحب‌خبر -

 اصلاح‌طلبان از این که هنوز نتوانسته‌اند نقشی در قدرت داشته باشند، ناخرسند هستند، آنها تنها نقش نمی‌خواهند بلکه خود را بازیگری قهار می‌پندارند که تصور می‌کنند، حقشان در حاکمیت خورده شده است.
اصلاح‌طلبان، تنها خواهان اصلاحات نیستند بلکه درپی به دست آوردن قدرت آن هم از نوع مطلق آن هستند. تلاش بی‌وقفه آنها در دوران ۸ سال ریاست جمهوری آقای خاتمی، برای قبضه کردن قدرت، گرچه بی‌نتیجه ماند، اما کشور را دچار چالش و تنش کرد.
یکی از دلایل مهمی که باعث به وجود آمدن شرایط فتنه در سال ۷۸ شد، همین قدرت‌طلبی مطلق آنها بود. اگر بگوییم که اصلاح‌طلبان از خود کارنامه مثبتی در زمینه‌های مدیریت به جا نگذاشته‌اند، بی‌انصافی نکرده‌ایم. اصلاح‌طلبان در حالی توانستند دولت هفتم و هشتم را از آن خود کنند که جمهوری اسلامی ایران نیازمند اصلاحات اقتصادی، بهبود وضعیت معیشتی مردم، رونق تولید داخلی، خروج از رکود و مهار تورم بود، اما آنها اولویت خود را به اصلاحات سیاسی اختصاص دادند. اصلاحات سیاسی آنها با سیاست‌های ساختارشکنانه و تفرقه‌آمیز در نظام جمهوری‌اسلامی ایران همراه بود. چنین اقداماتی از سوی اصلاح‌طلبان در حالی انجام می‌شود که ذات انقلاب اسلامی اصلاح در همه ساختارهای به جا مانده از دوران رژیم شاه بود.
اصرار اصلاح‌طلبان بر تغییرات و اصلاحات سیاسی تا پایان دوران اصلاح‌طلبان ادامه داشت، در حالی که مردم از عملکرد اصلاح‌طلبان در ۸ سال دولت، رضایت نداشتند. بروز این نارضایتی به انتخاب آقای احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ انجامید. پیروزی او در مقابل نامزدهایی همچون آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی بود.
اصلاح‌طلبان از فتنه ۷۸ تا فتنه ۸۸ گرچه در لاک خود فرو رفته بودند اما، تدارک لازم را برای انتخابات سال ۸۸ برای شکست رقیب دیدند.
دور بودن از قدرت آن هم به خاطر عملکرد نامناسب اصلاح‌طلبان آنها را وادار به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی و غیرمعقول کرد و بار دیگر باعث شد تا فتنه‌ای در سال۸۸ شکل بگیرد که عوامل آن نامزدهای طیف اصلاح‌طلبان و رهبران این گروه سیاسی بودند.
ماجرای فتنه ۸۸ را همگان می‌دانند و نیازی به بازگو کردن آن در این نوشتار نیست، اما اصلاح‌طلبان در سال ۹۲، با اندکی درک سیاسی و منطق، خود را وارد بازی انتخاباتی کردند و با نداشتن یک چهره مقبول برای نامزدی در انتخابات، از آقای روحانی پشتیبانی نمودند.
پس از گذشت سه سال از دوران دولت تدبیر و امید، اصلاح‌طلبان پشیمان از حمایت خود از آقای روحانی هستند. دلیل این پشیمانی هم به خاطر آن است که اصلاح‌طلبان انتظارات و توقعاتی که از دولت تدبیر و امید و شخص آقای روحانی داشتند، برآورده نشده است.
برای همین است که فعالان سیاسی اصلاح‌طلب در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ که اردیبهشت‌ماه برگزار می‌شود، نوک پیمان حمله خود را به سوی دولت و شخص رئیس‌جمهور نشانه رفته‌اند.
یکی از شخصیت‌های سیاسی اصلاح‌طلب در همین زمینه گفته است، «اصلاح‌طلبان در انتخابات سال آینده نباید از شخصی حمایت کنند، ما نه از روحانی و نه از هیچکس دیگر نباید حمایت کنیم.»
اصلاح‌طلبان با ضعف شخصیت تأثیرگذار در عرصه انتخابات روبرو هستند به همین خاطر اقدامی که می‌توانند انجام دهند، حمایت از یک نامزد انتخاباتی است که با خط مشی آنها همخوانی داشته باشد. تفاوت هم نمی‌کند که تا چه اندازه این خط مشی همخوانی دارد.
به روشنی می‌توان در مواضع اصلاح‌طلبان درک کرد که آنها در پی دستیابی به خواسته‌های خود هستند نه منافع ملی.
همان شخصیت سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با یک روزنامه هم طیف خود گفته است؛ «اساساً اصلاح‌طلبان نباید از کسی حمایت کنند. آنان باید بازی خودشان را انجام دهند ... ما باید خط مشی خود را داشته باشیم و بعد ببینیم که چه کسی بهتر و مؤثرتر و عملی‌تر از همه می‌تواند در این خط مشی ایفای نقش کند.»
اصلاح‌طلبان ظرفیت‌های خود را با رفتارهای اشتباه از بین بردند، آنها می‌توانستند برای انقلاب اسلامی و نظام مثمرثمر باشند، اما قدرت‌طلبی و زیاده‌خواهی آنها، باعث شد تا هم از چشم مردم بیفتند و هم از چشم نظام اسلامی، حتی از فرصت‌های داده شده به آنها برای جبران و ندامت بهره نبردند.
راهبرد اصلاح‌طلبان اگر همچنان بر همین منوال باشد، نمی‌توانند امیدی به حضور در صحنه اجرایی و سیاسی کشور و تأثیر مثبت بر آن باشند. آنها می‌خواهند که دیگران را تابع عمل خود کنند، اما باید به این درک سیاسی برسند که باید تابع عمل حاکمیت و نظام اسلامی باشند.