شناسهٔ خبر: 15082749 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

قطعه ای از آسمان، نگاهی به مناطق عملیاتی شمالغرب کشور

تهران - ایرنا - سال های نه چندان دور حماسه و ایثار در هشت سال دفاع مقدس سرشار از فداکاری های بزرگ و مجاهدت های خاموش رزمندگان سرافراز اسلام در رویارویی با گروهک های ضد انقلاب و دشمن غاصب بعثی در مناطق عملیاتی شمالغرب کشور است، مناطقی که با تقدیم شهدای بی شمار قطعه ای از آسمان هستند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار اعزامی ایرنا به مناطق حماسی جبهه شمالغرب (کردستان و آذربایجان غربی) این مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس سرشار از عطر و بوی خوش لحظه های وصال هستند و هنوز هم می توان لحظه به لحظه مقاومت، استقامت و مردانگی شهیدان والامقامی همچون محمود کاوه (فرمانده تیپ ویژه شهدا)،علی صیاد شیرازی (فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء)،ناصر کاظمی (مهتاب کردستان)،محمد بروجردی (مسیح کردستان)،مهدی زین الدین، حاج احمد متوسلیان، مصطفی چمران،ولی اله فلاحی،احمد کاظمی،امیرحسین شهرام فر، حاج حسین خرازی،عباس ورامینی، مصطفی ردانی پور و علیرضا موحد دانش را در گوشه و کنار این جبهه های حق علیه باطل دید و حضور آنان را به عنوان راست قامت انقلاب اسلامی در این مناطق حس و لمس کرد.
هر زائر و بازدیدکننده هنگام حضور و بازدید از این مناطق عملیاتی و حماسی در شمالغرب کشور به یاد این غزل معروف سعدی شیرازی می افتد که بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران، کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران، هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد، داند که سخت باشد قطع امیدواران، با ساربان بگویید احوال آب چشمم، تا بر شتر نبندد محمل به روز باران.
آری هنگامی که با چشم دل وارد این مناطق می شوی به ناخودگاه با خود نجوا می کنی که ای شهیدان، به داد ما برسید.ای تمام کسانی که هر چه گفتید،همان کردید؛به قول تان عمل کنید.ما شفاعت نمی خواهیم،امروز به فریادمان برسید.ما را از درون شعله های سوزان آتش جهل و سستی برهانید،همین جا شفاعت مان کنید.
آه ای شهیدان والامقام جبهه های شمالغرب، آه ای مسافران بهشت،مامی خواهیم درهمین دنیا آدم شویم.اگر قرار باشد که حیوان وارد محشر شویم، همان بهتر که خود را به لهیب نارالله بسپاریم.ای اجساد یخ زده در سرمای کشنده ماووت، به داد ما جسدهای یخ زده در سرمای کشنده مادیت و راحتی برسید.
ای سرداران و ای امیران بی نشان، ای بسیجیان و ای پیشمرگان کُرد مسلمان، ای سربازان صدیق پیر جماران و ای خط شکنان شیردل آن شب های خوف و رجاء، خوب ببینید که ما در این شب ها از شکستن حتی خط نفس مان عاجزیم.
ای عارفان پاک و ای سالکان کوی دوست، شما در آن دل شب ها چه به خدا گفتید که این گونه تحویل تان گرفت، به ما هم بگویید که سخت به آن محتاجیم.ای شهیدان، قدیم ها می گفتند که دل اگر به دل راه داشته باشد.این دنیا و آن دنیا نمی شناسد؛ نا سلامتی ما هم دلان شما بوده و هستیم و اکنون در این دنیا تنها مانده ایم؛ به همین زودی یادتان رفت؟ تا چشم تان به عزیز فاطمه افتاد، دیگر پشت سرتان را هم نگاه نکردید؟
کجا می روید، پس ما چی؟ برگردید، برگردید سر ما را به زانو بگیرید، با همان لطافتی که حسین(ع) سرتان را به زانو گرفت، دست بر سرمان بکشید، ما را نوازش کنید، دلداری مان بدهید،بعد سرتان را جلو بیاورید و آرام آرام، طوری که به گوش هیچ نامحرمی نرسد، از آن چه دیده اید، برایمان بگوید.از نتیجه در صحنه ماندن ها، نبریدن ها، استقامت ها، زخم زبان شنیدن ها، از حرف های حسین(ع)، از لبخندهایش، از زینب (س) و از رضایتش و بعد مثل کسانی که مدت هاست گریه نکرده، از ما بخواهید که حرف بزنیم؛ از هر چه که بر دلمان سنگینی می کند، بگویم.
ای شهیدان سرافراز شمالغرب کشور، این روزها دلمان گرفته است. بیاید و به همه بگویید همه این دینا به اندازه لبخند یک شهید برافراز ارتفاعات این سرزمین نمی ارزد. بگویید تمام صحنه های دل انگیز و پر شور این دنیای فانی، به زیبایی صحنه جان دادن یک شهید نیست. بگویید که ای فریفتگان زورق دنیا، شما سرتان کلاه رفت که نبودید و ببینید که در ارتفاعات پوشیده از برف ماووت، چگونه با تحمل سختی ها، با چکمه های گل آلودمان، دنیاتان را زیر پا گذاشتیم و گذشتیم. ما محتاج شماییم، ای شهیدان.
در این نوشتار سعی شده که با توضیحی مختصر در مورد جغرافیایی مناطق عملیاتی شمالغرب کشور گوشه ای از فداکاری ها، حماسه ها و مردانگی رزمندگان اسلام در استان های کردستان و آذربایجانی غربی از جمله سنندج(باشگاه افسران)، جاده سنندج به مریوان، دزلی، دالانی و ته ته، بانه، مریوان، والفجر4، شهدای غریب سیران بند، بوالحسن، دارساوین، سردشت، بلفت و دوپازا، جنگل آلواتان، یادمان شهید ناصر کاظمی، زندان دولتو، سقز، مهاباد، شهدای تمرچین(حاج عمران)، یادمان شهید محمد بروجردی و یادمان شهید حسن آبشناسان به صورت مختصر و مفید روایت شود.

** سنندج:
سنندج مرکز استان کردستان است، این شهر از شمال با دیواندره، از شرق با قروه، از جنوب با کامیاران و از غرب با سروآباد و مریوان همسایه است.
در اردیبهشت سال 1359 «باشگاه افسران» سنندج در محاصره 2 هزار نفر از نیروهای ضد انقلاب و تجزیه طلب قرار گرفت که بعد از تحمل 22 روز اسارت و گرسنگی از سوی 40 تا 50 نفر از رزمندگان اسلام، بالاخره عملیات پاکسازی سنندج در پنج محور انجام شد و محاصره ی باشگاه افسران در هم شکست.
مزار مطهر پنج شهید و شقایق عاشق که از شبنم اشک حضرت زهرا(س) جان گرفتند و با خون حسین (ع) در مناطق عملیاتی شلمچه(عملیات کربلای 5)، طلائیه (عملیات خیبر) و فکه(والفجر مقدماتی) جاودانه به همراه پیکر پاک و مطهر شهیدان عدنان مردوخی از پیشمرگان مسلمان کُرد و محمدرشید احمید از درجه داران ارتش جمهوری اسلامی ایران که در تاریخ هشتم اردیبهشت 1359 براثر مقاومت دلیرانه در مقابل ضد انقلاب به شهادت رسیدند در این مکان مقدس قرار دارد.
همچنین«بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس کردستان» هم، در این مکان مستقر است.

**جاده سنندج به مریوان:
در طول این جاده 125 کیلومتری سنندج به مریوان چند نقطه زیارتی و حماسی وجود دارد که روستای «نگل» در 60 کیلومتری غرب سنندج، به دلیل وجود یک جلد کلام الله مجید بسیار زیبا که با خط کوفی و تزیینات آب طلا بر روی پوست آهو نوشته شده و متعلق به صدر اسلام است، در منطقه شهره شده است.
روستای «قلعه جی» در 22 کیلومتری شهر مریوان، طی دو مرتبه در اسفند سال 66 و بهار سال 67 هدف بمباران شیمیایی دشمن بعثی قرار گرفته است.
نیروهای ضد انقلاب در پشتیبانی از دشمن بعثی در 15 کیلومتری جاده مریوان چندین مرحله به نیروهای رزمنده کمین زدند که با فرماندهی حاج احمد متوسلیان و عثمان فرشته یکی از پیشمرگان کُرد مسلمان از سپاه مریوان این جاده آزاد شد.
سه راهی دزلی به مریوان که یکی از مسیرهای عملیاتی لشکر محمدرسول الله(ص) و عملیات کربلای 10 می باشد به سه راهی حزب الله معروف شده است.

**دزلی:
روستای دزلی در فاصله 29 کیلومتری شهر مریوان و 120 کیلومتری سنندج قرار دارد که بعد از پاکسازی مریوان، ضدانقلاب پایگاه اصلی خود را به دزلی منتقل کرد.
در اواخر آذر1359، تعداد 200 نفر از نیروهای بومی و اعزامی تحت امر«حاج احمد متوسلیان»، شبانه به مواضع ضد انقلاب در این نقطه هجوم بردند و این روستا را پاکسازی کردند.
آنها با دور زدن تنگه دربند و دزلی که از سوی ضد انقلاب تله گذاری شده بودتمامی نقاط حساس را گرفتند که در نتیجه آن این روستا آزاد و شماری از سران حزب دمکرات کشته شدند.
مقام معظم رهبری در هفتم اردیبهشت 1360 به همراه گروهی عازم این روستا شدند؛ به محض خروج ایشان از روستا به واسطه ی گزارش جاسوسان، دزلی آماج بمباران هوایی عراق قرار گرفت و افراد زیادی در این واقعه به شهادت رسیدند. برای گرامیداشت یاد شهدای دزلی و حضور مقام معظم رهبری در این روستا، یادمانی احداث گردیده است.

**دالانی و ته ته
دالانی ارتفاعاتی مرزی در 35 کیلومتری جنوب مریوان و 6 کیلومتری جنوب غربی روستای دزلی است. نزدیکترین شهرعراق به این ناحیه یعنی شهر خرمال و سید صادق عراق در 10 کیلومتری این ارتفاعات واقع شده است.
این منطقه در تاریخ 6 دی 1359 به همت نیروهای ارتش، سپاه و پیشمرگان مسلمان کُرد از دست ضد انقلاب خارج شد.
«ته ته» یکی از پیچیده ترین ارتفاعات مرزی است که با همت شهید « حسینعلی قجه ای» در شرایط سخت زمستان از دست ضد انقلاب آزاد شد.
ارتفاعات دالانی و ته ته یکی از محورهای مهم عملیات های «والفجر 10» و «محمد رسول الله (ص)» بود.

**مریوان:
منطقه مریوان مرکز شهرستانی مریوان درغرب استان کردستان است. این شهر از شمال و غرب با عراق و از جنوب با شهر سروآباد ایران همسایه است.
مردم مسلمان کُرد مریوان از همان اول انقلاب به دفاع از انقلاب اسلامی پرداختند و در حادثه 23 تیر 1358 در حمله ضد انقلاب به سپاه مریوان 8 تن از آنان به شهادت رسیدند.
مریوان در تاریخ سوم تیر 1359 با حضور حاج احمد متوسلیان و نیروهای سپاه مریوان و پیشمرگان کُرد مسلمان از حضور ضد انقلاب پاکسازی شد.
دریاچه زریوار در فاصله 3 کیلومتری غرب این شهر قرار دارد که در سمت شرقی آن و در نزدیگی سنگرهای رزمندگان اسلام مزار مطهر چهار شهید گمنام دفاع مقدس از اماکن زیارتی زائران جبهه های شمالغرب است.
مریوان 119 بار بمباران و 517 بار گلوله باران شد که تعداد 700 نفر از مردم مسلمان کُرد به شهادت رسیدند.

** والفجر 4
در نوار مرزی مریوان در شمال و شمالغربی این شهر، دره شیلر که یکی از مناطق مهم مرزی می باشد قرار دارد.
عملیات والفجر 4 از دو محور بانه و مریوان برای آزادسازی این مکان از سوی یگان های مانوری سپاه لشکر 8 نجف اشرف و عاشورا با فرماندهی شهید حاج احمد کاظمی و لشکر امام حسین(ع) و کربلا با فرماندهی شهید حاج حسین خرازی در سال 62 انجام پذیرفت که این مکان آزاد شد و در ادامه عملیات لشکر 27 حضرت رسول(ص) تا ارتفاعات کانی مانگا پیش روی کرده و تلفات و خسارات سنگینی را به ارتش بعثی صدام وارد کرد.
در این عملیات تعدادی از فرماندهان لشکر 27 محمدرسول الله(ص) عباس ورامینی(رئیس ستاد) اکبر حاجی پور(فرمانده تیپ عمار)، مهدی خندان(معاون تیپ عمار)، علی اصغررنجبران(معاون تیپ سوم ابوذر)، ابراهیم علی معصومی(فرمانده گردان کمیل) و مجید زادبود(جانشین اطلاعات) به شهادت رسیدند و زمینه برای سلسله عملیات بعدی فراهم شد.
عملیات والفجر در زمانی انجام شد که در محورهای جنوبی امکان عملیات وجود نداشت و این امر باعث انهدام یگان های عمده ای از ارتش عراق شد.

** قوچ سلطان:
ارتفاعات قوچ سلطان بر روی شهر پنجوین عراق و شهر مریوان ایران دید و تیر مناسبی دارد.
این منطقه در سال 1359 توسط ارتش بعثی صدام اشغال و از سوی نیروهای حاج احمد متوسلیان و شهید عبادت با انجام چندین مرحله عملیات انجام شد که در اوایل سال 1360 طی یک عملیات متهورانه از دشمن بعثی پس گرفته شد و سرگرد رسول عبادت فرمانده تیپ ارتش جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید.
از مسیر منطقه قوچ سلطان عملیات های والفجر 4 و والفجر 9 و بیت المقدس 5 انجام گرفت.

**بانه:
بانه شهرستانی در شمال غربی استان کردستان است، این شهر از شمال شرق با شهر سقز، از شمال غرب با شهر سردشت و در غرب با شهرهای استان سلیمانیه عراق از جمله «ماووت» همسایه است.
این شهرستان از جنوب (دره شیلر) با کشور عراق هم مرز است و دارای حدود 73 کیلومتر مرز با این کشور می باشد.
این شهر پس از سیاست های غلط هیات حسن نیت در اواخر سال 1358 از نیروهای سپاه تخلیه شد و به تسلط ضد انقلاب در آمد و پادگان بانه در محاصره ضد انقلاب قرار گرفت که از فروردین سال 1359 نیروهای ارتش و سپاه که در این پادگان بودند جوانمردانه مقاومت کردند.
بعد از آزاد سازی جاده سقز به بانه، شهر بانه نیز توسط یک گروه رزمی از ارتش و سپاه به فرماندهی شهید ان صیاد شیرازی و شهید محمد بروجردی در تاریخ 6 خرداد 1359 از دست و حضور ضد انقلاب آزاد و پاکسازی شد.

**بمباران 15 خرداد:
در 15 خرداد سال 1363، مردم بانه به همراه تعدادی از رزمندگان اسلام، بعد از برگزاری راهپیمایی به مناسبت سالگرد 15 خرداد سال 1342، در پارک شهر آن روز و «پارک 15 خرداد» امروز بانه، اجتماع کرده بودند؛ مراسم به نیمه نرسیده بود که بمباران دشمن شروع شد.
در پی این جنایت وحشتناک نزدیک به 590 نفراز شهروندان بانه و رزمندگان حاضر در راهپیمایی، شهید و حدود 400 نفر مجروح شدند.
بانه در طول جنگ تحمیلی حدود 77 بار بمباران شد و تعداد زیادی از مردم بی دفاع این شهر به شهادت رسیدند.

**شهدای غریب سیرانبند:
سیرانبند نام روستایی مرزی در 24 کیلومتری جنوب شرقی بانه است که در آن شهدای غریب و گمنام سیران بند همچون عقیق سرخ و زیبا خودنمایی می کند.
یادمانی زیبا و تاثیر گذار که در وردی آن این جمله که اینجا قدمگاه شهیدان است، با وضو وارد شوید چشم هر بازدید کننده ای را خیره کرده و جایگاه و قداست این یادمان حماسی را به آنان گوش زد می کند.
با دقت به فضا سازی پیرامونی این یادمان دفاع مقدس از سوی زائران بر در و دیوار این یادمان این جمله که شهادت یک کلام بی بدیل است، شهادت عشق را تنها دلیل است را می توان مشاهده کرد.
در قسمت پایینی این یادمان که در ارتفاع نسبتا' بلندی از سطح زمین قرار دارد، چشمه ای با آبی زلال، خنک و گوارا که از کوه های بالای این یادمان جاری است کام تشنه هر زائری را خنک و گوارا می کند.
روایت این یادمان، قصه عشق، ارادت و اسارت است، روایان حاضر در این یادمان داستان این مکان مقدس و روحانی را اینگونه روایت می کنند: گروهک های ضد انقلاب که 10 نفر از رزمندگان اسلام را به اسارت گرفته بودند و قصد داشتند آنها را از مرز این روستا عبور دهند؛ در هنگام گذر از مرز به دلایلی نا معلوم از ادامه راه باز ماندند و اسرا را در نزدیکی همین روستا به شهادت رساندند.
شهدای که با نظاره به اسامی آنان خواهی فهمید که آنان از پیشمرگان کُرد مسلمان و پاسداران انقلاب اسلامی به اسامی سید توفیق حسینی، محمد صالح احمدی، اقبال سعیدی، شکور اقبال سعیدی، عطاء الله حسینی، اسعد رضایی، محمود احمدی، فرهاد عباسی، هوشنگ گشکی، احمد کلاطیبه و حاج قاسم نصرالهی هستند که مزار این شهدای غریب، در سیرانبند، از جمله نقاط زیارتی مناطق عملیاتی شمالغرب کشور است.
این یادمان در مجاورت دره شیلر و منطقه مرزی گرمه پنجوین عراق و در 24 کیلومتری جنوب شرقی بانه قرار گرفته است.

**بوالحسن:
بوالحسن نام روستایی در 27 کیلومتری غرب شهر بانه و 12 کیلومتری رودخانه ی مرزی چومان است. این منطقه در سال 1362 توسط تیپ قدس سپاه و پیشمرگان کُرد از لوث وجود ضد انقلاب پاکسازی شد و نیروهای ارتش در این منطقه استقرار یافتند.
این مسیر یکی از محورهای اصلی عملیات «کربلای 10» بوده است.
در اغلب عملیات های برون مرزی انجام گرفته در ارتفاعات ماووت عراق (نصر4 و8 - بیت المقدس2 و3)، رزمندگان اسلام با عبور از این ناحیه و گذر از رودخانه «چومان»، توانستند به نقاط هدف خود، دسترسی پیدا کنند.
گذر از این مناطق صعب العبور و رودخانه چومان، فقط به اراده خداوندی و به واسطه حضور توانمند عزیزان جهاد سازندگی(با ساخت پل و جاده) میسر بود.
برای بازگشایی جاده مرزی بانه تا سردشت چهار مرحله اقدام شد و در سال 62 در عملیات بعثت توسط سپاه و ارتش بوقوع پیوست که امیرحسین شهرام فر فرمانده دلاور ارتش در سه راهی زوار به شهادت رسید.

**دارساوین:
دارساوین نام روستایی در 22 کیلومتری شهر سردشت (در جاده بانه به سردشت)؛ در مرز استان های کردستان و آذربایجان غربی است.
این منطقه به خاطر موقعیت خاص اقلیمی و جغرافیایی خود، محل بسیار مناسبی برای کمین عناصر ضد انقلاب بود به طوری که در این روستا 52 نفر از پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1358 و همچنین برادران شهید، زین الدین در سال 63، در همین مکان گرفتار کمین ضد انقلاب شده و به فیض شهادت نائل آمدند.
در این همین نقطه ستون نظامی شهید صیاد شیرازی که برای پاکسازی جاده بانه به سردشت به این منطقه گسیل شده بود، برای چندمین بار گرفتار کمین ضد انقلاب شد و در نهایت عملیات با پیروزی رزمندگان اسلام به پایان رسید.
در سال 1359 ضد انقلاب باتمام توان و پشتیبانی رژیم بعثی صدام در جاده بانه به سردشت با نیروهای خودی درگیر شد که پس از 30 شبانه روز نبرد سنگین توسط یگان های سپاه و ارتش این مسیر پاکسازی شد.

**سردشت:
شهرستان سردشت در جنوب غربی استان آذربایجان غربی از شهرهای کردنشین این استان می باشد.
سردشت در شروع انقلاب مورد هجوم ضد انقلاب قرار گرفت و امکانات و تجهیزات ژاندارمری غارت شد در سال 1358 توسط شهید چمران شهر آزاد و پادگان سردشت فعال شد ولی در اواخر همان سال هجوم ضد انقلاب به پادگان افزایش یافت و جاده های مواصلاتی تحت کنترل آنها قرار گرفت.
در ابتدا جنگ، فرمانده سپاه سردشت حاج علی اکبری و برادر 13 ساله اش به شهادت رسیدند، سردشت بیش از دو سال در محاصره ضد انقلاب بود و فقط از طریق هوا به مردم شهر کمک رسانی می شد.
در سال 60 و 61 جاده بانه به سردشت آزاد شد و مصطفی طیاره فرمانده سپاه سقز نزدیک پل فلزی سردشت به شهادت رسید.
این شهردر هفتم تیر 1366 مورد حمله شیمیایی جنگنده های رژیم بعثی صدام قرار گرفت که در این فاجعه 108 نفر از ساکنان شهر در دم شهید و صدها نفر مجروح و مصدوم شدند.
عراق قبل از این بارها جبهه های جنگ را بمباران شیمیایی کرده بود؛ اما سردشت نخستین شهر مسکونی ایران بود که مورد حمله شیمیایی هواپیماهای عراقی قرار می گرفت.

**بلفت و دوپازا:
ارتفاعات مرزی بلفت و دوپازا در 15 کیلومتری غرب شهر سردشت و 20 کیلومتری شرق شهر قلعه دیزه عراق واقع شده است که در سال 1362 توسط تیپ قدس آزاد شد.
در آزادسازی این ارتفاعات مرزی، نیروهای رزمنده 48 ساعت در محاصره ضد انقلاب و از طرفی مورد هجوم آنها قرار داشتند.
همزمان عراق اقدام به تک کرد که با مقاومت سرسختانه رزمندگان اسلام مواجه شد و تیپ ویژه شهدا به تک بعثیون پاسخ کوبنده دادند.
همزمان با عملیات والفجر 4 در دره شیلر، این منطقه از لوث وجود ضد انقلاب پاکسازی شد.
این منطقه محل اصلی انجام عملیات نصر 7 در سال 66 بود.
هواپیمای جنگی «شهید عباس بابایی» در آسمان همین منطقه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و ایشان را برای همیشه آسمانی کرد.

**جنگل آلواتان:
جاده سردشت به پیرانشهر از پیچیدگی های خاصی برخوردار است و شیارهای عمیق پوشیده از جنگلهای انبوه بلوط در جوار ارتفاعات مرزی قندیل قرار دارد.
جنگل و روستای مرزی آلواتان در شمالغربی سردشت و در 5 کیلومتری جنوب غربی شهر میرآباد از شهرستان سردشت واقع شده است.
پس از عبور 30 کیلومتری از طرف پیرانشهر به سردشت انبوه جنگلهای آلواتان به حساسیت این مسیر می افزاید و به دلیل این شرایط راههای نفوذی متعدد به داخل خاک عراق، نیروهای ضد انقلاب، این مکان را به عنوان دژ مستحکم و غیر قابل نفوذ قرار داده بودند و از بدو استقرار در آنجا و مناطق اطراف آن، مخفیگاه های نسبتا' امنی را در آن منطقه بر پا کرده بود.
در سال 1361 شهید ناصر کاظمی و شهید بروجردی طرح پاکسازی جاده سردشت، پیرانشهر را با همراهی دلیر مردانی همچون شهید محمود کاوه و شهید محمد امین احمدی از فرماندهان ایل منگور به اجرا در آوردند و آن منطقه را پاکسازی کرده و ضربه ای کوبنده به ضد انقلاب وارد کردند که در پاکسازی این مسیر، پیشمرگان کُرد مسلمان سردشت و پیرانشهر و توپخانه ارتش و هوانیروز نقش حائز اهمیت و تعیین کننده ای داشتند.

**روستای دوله تو(زندان دولتو)

روستای دوله تو در شمال غربی سردشت و جنوب غربی منطقه ی آلواتان در بین جاده سردشت به پیرانشهر واقع شده است.
در این روستا زندانی با همین نام وجود داشت، که تحت کنترل حزب دموکرات کردستان ایران بود که حزب دموکرات حدود 280 نفر از نیروهای سپاه، ارتش، ژاندارمری، پیشمرگان کُرد مسلمان، بسیج و مردم مسلمان کُرد طرفدار نظام اسلامی را به عنوان اسیر در آن نگهداری می کرد.
این اسرا در روز 17 اردیبهشت 1360 در حال بیگاری در محوطه زندان بودند که دو فروند هواپیمایی عراقی آن مکان را بمباران کردند و پس از آن با هماهنگی حزب دموکرات، چند فروند بالگرد عراقی با راکت و تیربار، مجروحان را مورد هدف قرار دادند که در نتیجه بیش از 80 تن از زندانیان شهید و 100 نفر نیز مجروح شدند.
پس از این بمباران جنایتکارانه، حزب دموکرات در اثر فشار مردم، مجروحان و شهداء را توسط آنها به سردشت و پیرانشهر فرستاد.

**یادمان شهید کاظمی:

شهید ناصر کاظمی در سال 1359 همزمان مسئولیت فرمانداری شهرستان پاوه و فرماندهی سپاه این شهر را به عهده داشت و پس از آن به فرماندهی سپاه کردستان منصوب شد.
وی در تاریخ 6 شهریور 1361 در حالی که همزمان فرماندهی تیپ ویژه شهدا را نیز برعهده داشت، در محور پیرانشهر به سردشت در نزدیکی روستای بادین آباد در 8 کیلومتری پیرانشهر توسط ضد انقلاب به شهادت رسید.
از ویژگی های بارز شهید کاظمی، عشق و ارادت به مردم کُرد و شجاعت و اخلاق حسنه در فرماندهی بوده است. یکی از جملات معروف ایشان در ارتباط با مردم مسلمان منطقه این که تکه کلام او بود این است: باید صفوف ضدانقلاب از مردم جدا شود. با ضدانقلاب با قاطعیت و با مردم محروم و مستضعف کرد، با مهربانی هرچه تمامتر رفتار شود.
شهید کاظمی اهمیت ویژه ای برای نیروهای بومی کردستان قائل بود و در بکار گیری آنان حداکثر تلاش را می کرد.
وی یکی از نیروهای وفادار به شهید محمد بروجردی(مسیح کردستان) بود.

**سقز:
شهر سقز در 187 کیلومتری شمالغربی سنندج و در مسیر اصلی سنندج به ارومیه قرار دارد.
این شهر سه استان مرزی را به هم متصل می کند و از حساسیت بالایی برخوردار است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گروه های ضدانقلاب دمکرات و کومله با فضای بوجود آمده به مراکز ژاندارمری و شهربانی حمله کردند، آنرا به سقوط کشاندند و مردم مسلمان را تحت فشار قرار دادند.
در انتخابات جمهوری اسلامی به رغم رای گیری مردم، ضد انقلاب صندوق های رأی را به آتش کشیدند و شهر را در اختیار خود درآوردند.
پس از فرمان امام(ره)برای تعقیب ضدانقلاب، نیروهای کمکی سپاه و ارتش در جهت جلوگیری از سقوط پادگان ارتش در پل ورودی شهر درگیر شدند و بیش از 50 نفر از نیروهای سپاه به شهادت رسیدند و شهر از اشغال گروهها خارج شد.
پس از دو ماه با روند حرکت هیات حسن نیت، شهر به دست ضد انقلاب افتاد که تا خرداد 1359 آنها تسلط داشتند و دوباره با درگیری شدیدی شهر آزاد شد و نیروهای سپاه در شهر و نیروهای ارتش در پادگان مستقر شدند.
در جریان درگیری سال 1358 فرمانده تیپ ارتش سرهنگ فراشاهی به شهادت رسید و در سال های 61تا 68به دلیل اهمیت استراتژیک شهر سقز و روستا های اطراف، فرماندهان سپاه این شهر، شهید حسینی، شهید مصطفی طیاره فرماندهان عملیاتی سپاه سقز، شهید حاج محسن زهتاب(محور سلامت)و شهید مهدی نمازی زاده(محور سقز- پوکان) و شهید سید منصور بیانیان (روستای آیچی)به شهادت رسیدند.
ضدانقلاب مرتکب جنایاتی از جمله شهادت مریم امین پور همسر پیشمرگ مسلمان کُرد و فرزند خردسال امام جمعه موقت سقز شد.
در اثر تلاش رزمندگان اسلام در شهر سقز با همکاری پیشمرگان مسلمان کرد به مرور زمان امنیت افزایش یافت و شهدای گرانقدری تقدیم انقلاب کردند.

**مهاباد:
شهرستان مهاباد از شمال به میاندوآب و شمالغربی به ارومیه متصل می گردد و در 120کیلومتری ارومیه قراردارد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی حزب دمکرات و کومله سعی کردند با تحریک مردم، صحنه مبارزات را به عهده بگیرند.
آنها در اوضاع آشفته روزهای اول انقلاب با توطئه ای در روز 29 بهمن 1357پادگان مهاباد را اشغال و تمامی سلاح و تجهیزات آنها را به یغما بردند.
به رغم حضور هیات های مختلف از طرف دولت موقت و امام (ره) برای جلوگیری از ناامنی نتیجه ای حاصل نشد و گروههای ضدانقلاب با توسل به عملیات نظامی سعی در تحمیل اراده خود کردند.
درتاریخ دوازدهم شهریور 1358شهر یک مرحله پاکسازی شد ولی دوباره با کوتاهی هیات حسن نیت، بدست ضدانقلاب افتاد و پس از 8 ماه توسط سپاه و ارتش شهر آزاد شد.
در سال 1361 با تشکیل تیپ شهدا در محور مهاباد به ارومیه و تیپ110 شهید بروجردی در سال 62 در محور مهاباد به میاندوآب امنیت کامل در مهاباد برقرار شد.
در مهاباد مردم مسلمان و عشایر ایل منگور به دفاع از انقلاب پرداختند و شهدای زیادی تقدیم انقلاب کردند. تیپ شهدا با فرماندهان شهید محمود کاوه و علی قمی و تیپ 110 شهید بروجردی به فرماندهی شهید حاج اکبر آقابابایی به همراه پیشمرگان مسلمان کُرد از جمله شهید محمد امین احمدی رئیس عشیره منگور در تثبیت امنیت این شهرتلاش زیادی کردند.
**شهدای تمرچین (حاج عمران)
حاج عمران نام پادگانی است در 12 کیلومتری مرز ایران و عراق (در کشور عراق) که در جاده مواصلاتی پیرانشهر به رواندوز(عراق) واقع شده است. این پادگان در عملیات والفجر 2 به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
در ارتفاعات این منطقه عملیات های زیادی اجرا شد که از آن جمله می توان به عملیات های کربلای 2،کربلای 7 و والفجر 2 اشاره کرد.در دامنه ارتفاعات مرزی این منطقه،یادمان شهدای گمنام تمرچین قرار گرفته است.
شهیدان محمود کاوه،مصطفی ردانی پور و علیرضا موحدی دانش در این منطقه به شهادت رسیده­اند.
در این منطقه ارتفاعات 2519 در نوار مرزی قرار دارد که لشکر 64 ارومیه در یک عملیات مقتدرانه این ارتفاعات را از دست بعثیون صدام خارج کرد.

** شهید محمد بروجردی:
شهید محمد بروجردی از پایه گذاران اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که با شروع غائله کردستان، گویی سرنوشت فرزند رشید خطه بروجرد، در عرصه ای دیگر رقم خورد؛ عرصه ای که در آن، از یک سو نبرد با چریک های فدایی و کوموله و حزب دموکرات و دیگر تجزیه طلبان بود و از سویی دیگر، خیانت عناصر دولت بنی صدر و کارشکنی هایی که هر انسانی از ادامه کار مأیوس می کرد.
او به قدری تلاش و مبارزه کرد و از جان مایه گذاشت که به بالاترین مقام دست یافت. این مقام، نه فرماندهی سپاه غرب و نه جانشینی قرارگاه حمزه سیدالشهداء و نه پایه گذاری تیپ شهدا بود؛ بلکه والاترین مقام را مردم مظلوم و زجر کشیده دیار کردستان به او دادند و آن، لقب (مسیح کردستان) بود.
محمد بروجردی در اول خرداد 1362 وقتی برای استقرار تیپ ویژه شهدا راهی مهاباد بود، در ساعت دوازده ظهر بر اثر انفجار مین در یکی از جاده های فرعی جاده مهاباد به نقده به شهادت رسید.
او در راه اندازی و سازماندهی پیشمرگان مسلمان کُرد نقش اساسی ایفا و در جهت امنیت منطقه در ابعاد مختلف تلاش کرد. توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی سرلوحه فعالیت های این شهید بزرگوار بود.

** شهید حسن آبشناسان
شهید امیر سرلشکر حسن آبشناسان از نخستین روزهای جنگ تحمیلی به منطقه جنوب اعزام شد و موفقیت های بسیاری در جنگ های نامنظم کسب کرد و نخستین نظامیان عراقی را به اسارت گرفت. چندی بعد در عملیاتی از ناحیه کتف مجروح شد ولی برای مداوا در بهداری توقف نکرد و از آن به بعد اهالی دشت عباس به وی لقب (شیر صحرا) را دادند.
وی به علت همین فداکاری و زحمت ها به فرماندهی قرارگاه حمزه سید الشهداء منصوب شد و با اتحاد صمیمانه ارتش و سپاه به پیروزی های چشمگیری دست یافت که پیام تاریخی امام برای رزمندگان قرارگاه را در پی داشت و در سال 1364 به فرماندهی لشگر23 نیروهای ویژه هوا برد منصوب شد.
شهید حسن آبشناسان در مدت کوتاه فرماندهی خود در این لشکر، تحولات بزرگی به وجود آورد و این یگان را منشاء خدمات بسیاری ساخت و سرانجام روح بزرگ و الهی شهید در عملیات قادر در تاریخ هشتم مهر 1364 به سوی معبود خود شتافت.
از: فرهاد شرف پور
اجتمام(5)**7029 ** 1418