پاورقی نوکرهای بیجیره و مواجب!
گروه های چپ در ایران (بخش چهل و یکم)
صاحبخبر - با بحرانیتر شدن اوضاع کردستان، هیئتی به سرپرستی زندهیاد «آیتا... سیدمحمود طالقانی» و تنی چند از مسئولان، راهی سنندج شد تا ضمن بررسی اوضاع و گفتوگو با معترضان، راهکاری برای برون رفت از بحران بیابد. هیئت پس از ورود به سنندج، با گروههای مخالف جلسهای برگزار کرد. «غنی بلوریان» از اعضای حزب دموکرات که از حاضران در این جلسه بودهاست، در خاطراتش مینویسد:«[در این جلسه] مسائل مختلفی مورد بحث قرار گرفت. هنگامی که صدیق کمانگر[از اعضای چریکهای فدایی خلق] شروع به صحبت کرد، طالقانی گفت: صدای شما خیلی به گوشم آشناست، شما کی هستید؟ کمانگر گفت: من از جانب شورای شهر آمدهام. طالقانی گفت: شورای شهر منتخب مردم است؟ کمانگر گفت: خیر، کومهله و چریکهای فدایی آن را تشکیل دادهاند. طالقانی گفت: ما شما را نماینده مردم نمیشناسیم. آنگاه نواری را توی ضبط صوت گذاشت. صدای کمانگر از نوار پخش میشد که مردم را به جانب پادگان فرا میخواند. طالقانی از کمانگر پرسید: این صدای شماست؟ کمانگر گفت : بله! طالقانی با عصبانیت گفت: شما با اجازه کی مردم را تحریک کردید و جنگ به راه انداختید؟» با تلاش «آیتا... طالقانی» و هیئت همراه، انتخابات شورای شهر سنندج برگزار شد و التهاب مردم، اندکی فروکش کرد. اما این پایان ماجرا نبود. تداوم درگیریها حزب دموکرات که اصولاً ادامه حیات خود را در گرو تداوم بحران در کردستان میدید، دست به ایجاد نمایندگی در نقده زد؛ شهری که در آن، کُردها در اقلیت بودند و بخش مهمی از مردم شهر را آذریها تشکیل میدادند. این اقدام و برگزاری میتینگهای مسلحانه و ترویج قومگرایی، باعث بروز درگیریهای متعددی در نقده شد. دموکراتها که توانستهبودند شرایط را مطابق میل خود تغییر دهند، کنترل مبادی ورودی شهر را به دست گرفتند و مانع از ورود ارزاق عمومی به شهر شدند. این درگیریها به سرعت سراسر کردستان را فرا گرفت و مریوان، سقز، پاوه و دیگر شهرها و مناطق این استان، به صحنه جنگ تبدیل شد. در این میان، چریکهای فدایی خلق، همسو با جریان ضدانقلاب، در کنار کومهله و حزب دموکرات ایستادند و عملاً با جداییطلبان همصدا شدند. مدتی بعد، در مردادماه سال 1358، دولت مرکزی، دکتر مصطفی چمران و سرتیپ فلاحی را برای فیصله دادن غائله مریوان، به این شهر فرستاد. این دو، پس از گفتوگو با معارضان محلی، به توافقی برای آتشبس و پایان دادن به درگیریها دست یافتند؛ توافقی که باعث شادمانی اهالی مریوان شد. اما چریکهای فدایی خلق و نیروهای کومهله با این توافق مخالفت کردند و به درگیریها ادامه دادند. جالب اینجاست که چریکها طی اطلاعیهای مدعی شدند: «دولت مرکزی سعی دارد جنگ خونین دیگری را به ملت کُرد تحمیل کند!» چریکها خواستار خروج نیروهای سپاه پاسداران از منطقه بودند و اصرار داشتند که 40 زندانی که توسط این نیروها بازداشت شدهبودند، آزاد شوند؛ اما مدتی بعد مشخص شد که یکی از بازداشتشدگان، از شکنجهگران معروف ساواک است که به نیروهای حزب دموکرات خدمت میکند. چریکهای فدایی خلق، همسو با کومهله، دست به انتشار بیانیههایی علیه حضور سپاه پاسداران و نظام جمهوری اسلامی زدند و مدعی شدند که حکومت مرکزی در پی احیای نظام فئودالی در منطقه کردستان است. فعالیتهای چریکهای فدایی خلق به انتشار اطلاعیه و بیانیه در حمایت از ضدانقلاب محدود نشد. آنها در جریان محاصره شهر پاوه، به حمایت مسلحانه از گروههای جداییطلب پرداختند. چریکها در برخی قتلعامهای شهر پاوه حضوری فعال داشتند و با سرقت اسلحه و مهمات و تحویل آنها به دموکراتها، در این توطئه آشکار، نقش مهمی را برعهده گرفتند. پلنوم نخست و بحران کردستان سیاست اتخاذ شده از سوی اعضا و هواداران چریکها در کردستان که به طور عمده متمایل به گروه اقلیت بودند، مورد انتقاد شدید اعضای گروه اکثریت قرار گرفت. آنها این اقدامات را ضربه مهلکی به وجهه عمومی چریکها میدانستند. در نخستین پلنوم چریکهای فدایی خلق که در آبانماه سال 1358 برگزار شد، سیاستهای سازمان در کردستان، مهم ترین بحث نشست بود. بخشی از اعضای کادر مرکزی سازمان، با حضور مسلحانه در غائله کردستان به شدت مخالف بودند، اما این گروه، توان مقابله با طرفداران فعالیتهای مسلحانه را نداشت. در نهایت، پلنوم نخست تصویب کرد که سازمان، به فعالیت بینام مسلحانه در کردستان بپردازد؛ اقدامی که به تعبیر برخی از اعضای کادر مرکزی، نوکری بیجیره و مواجب برای حزب دموکراتی بود که با حزب بعث عراق مراودات آشکار و پنهان فراوانی داشت.∎