نیاوران میزبان «شهر سفالی صلح»
شرق: نمایشگاه مجموعه آثار سفالی محسن رامه با عنوان شهر سفالی صلح، در گالری شماره ٢ فرهنگسرای نیاوران برپا شد. 12 تابلو نصبشده روی دیوار این نمایشگاه که هرکدام عکس اجزای سازنده این شهر را بهطور جداگانه نمایش میدهند، در کنار ماکت اصلی این شهر سفالی، امکان بررسی جزءبهجزء این سازه را در اختیار بیننده قرار میدهد. در کنار هر تابلو توضیحاتی درباره همان بخش از شهر نوشته شده که منظور خالق اثر از ساخت آن را به تفصیل توضیح میدهد. از دیدگاه محسن رامه، سازنده این آثار، «شهر سفالی صلح» آرمانشهری است که عشق بین انسان، طبیعت و همه موجودات، در آن دیده میشود: «مخاطب با دیدن آن متوجه میشود که انسان با رفتن به طرف صنعت چقدر از طبیعت و سرزندگی و شادی دور شده است و اینکه صنعت باعث شده همه چیزهایی که طبیعت به ما هدیه داده، به نابودی کشیده شوند». محسن رامه در ادامه میافزاید: «در کنار این اثر سفالی، ١٢ عکس در رابطه با آن نیز به نمایش گذاشته شده است. در این اثر آرمانشهر سفالی، عجایبی چون قفس، قفل و درخت قطعشده وجود دارد. ساکنان این شهر حتی برای هدرنرفتن آب باران نیز تلاش میکنند». رامه از هنرمندان حوزه تئاتر و نمایش از شهرستان سمنان است. او که متولد سال 1360 است، علاوه بر سفال و مجسمهسازی، دستی بر موسیقی و بهویژه آواز ایرانی دارد.
واکنش انجمن هنرمندان نقاش
شرق: هیأتمدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران درباره وقایع چهار ماه اخیر هنرهای تجسمی بیانیهای منتشر کرد. در این بیانیه آمده است:
هجمه بیسابقه به ساحت هنرهای تجسمی و وظایف وزارت ارشاد در قبال هنرمندان: در چهار ماه اخیر هجمهای غیرمنطقی، غیرکارشناسانه و توهینآمیز از سوی برخی سایتهای سیاسی نسبت به نمایش آثار در گالریها صورت گرفته که حتی منجر به دخالت پلیس و دستگیری هنرمند و گالریدار شده است. سؤال ما این است که احراز مجرمانهبودن اثر هنری برعهده کدام نهاد است؟ این هجمه ناگهانی به دلیل عدم حمایت وزارت ارشاد از هنرمند و گالریدار همچنان ادامه دارد و این سؤال را برمیانگیزد که چرا وزارت ارشاد و معاونت هنری آن درباره اتفاقات پیشآمده در حوزه تجسمی و پیشامدهای آن سکوت میکنند.
چیستی نقش موزه هنرهای معاصر تهران: مورد مهم بعدی اتفاقات عجیبی است که در موزه هنرهای معاصر تهران برنامهریزی و اجرا میشود مثل برگزاری نکوداشتی که بهراحتی میتوانست در یک فرهنگسرا یا گالری اجرا شود، یا برپایی نمایشگاه انفرادی عکس که سؤالهای بسیاری را برای اهالی تجسمی به وجود آورده است. چرا موزه با برپایی نمایشگاههای انفرادی از هنرمندانی تجلیل میکند که در تاریخ هنر ایران از جایگاه مهمی برخوردار نیستند؟ آیا موزه قرار است استعدادیابی کند؟ آیا جامعه هنری و مردم نباید بدانند که سیاستهای موزه درباره نمایش آثار در مکانی که متعلق به آنهاست چیست؟ «موزه» تعریف مشخصی دارد؛ جای کلانی است و برای ایفای نقشش محتاج به سیاستگذاریهای کلان است. ما واقعا و صمیمانه مایلیم بدانیم که سیاستهای موزه دراینباره چیست؟ دلایل تحلیلی و کارشناسیشده برای اخذ این سیاستها کدامند؟ مشاوران موزه در این زمینه چه کسانی هستند؟ و اگر اصولا نظرات تخصصی دیگران برای مدیر موزه اهمیت دارد، چگونه میخواهد از نظرات مشورتی دایره بزرگتری از صاحبنظران استفاده کند؟
ارسال آثار موزه هنرهای معاصر تهران به خارج: در ادامه معمای فهرست اموال گنجینه که هنوز از طرف مدیریت موزه حلنشده باقی مانده است، ماجرای ارسال آثار موزه به خارج از کشور نگرانیهای مضاعف و جدیای را برای اهالی تجسمی کشور فراهم آورده است و متأسفانه همه اینها ریشه در عدم شفافسازی مدیریت موزه دارد. معلوم نیست این پنهانکاریها تا کی قرار است ادامه یابد. چرا فهرست این آثار اعلام نمیشود و مسئله ارسال آنها در جلسه مشترکی میان هنرمندان مهم و مطرح و اعضای انجمنهای فرهنگی و هنری کشور طرح نمیشود و تنها به انتشار اخبار آن از طریق خبرگزاریها بسنده میشود؟ چه تضمینی وجود دارد که این آثار اصلا سالم به کشور بازگردند؟ چه تضمینی وجود دارد که این آثار کلا با رأی یک دادگاه خارجی به نفع کشورهای دیگر مصادره نشوند؟ مگر این بلا بارها و بارها بر سر اموال ایران در خارج از کشور نیامده است؟ پس چرا مدیریت موزه در شرایط و روابط کنونی منطقهای و بینالمللی دارد دست به چنین قمار بزرگی میزند؟ و در این قمار بزرگ قرار است چه چیزی عاید چه کسی بشود؟ با وجود این همه ابهامات در این مسئله آیا سؤالات و نگرانیهای جامعه هنری درباره ارسال آثار موزه به خارج از کشور غیرمنطقی هستند؟ ما اینطور فکر نمیکنیم. هیأتمدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران انتظار دارد برخلاف بیانیههای قبل که بیجواب ماندهاند، این بار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سؤالهای هنرمندان هنرهای تجسمی کشور را پاسخ داده و نسبت به فضای هنرهای تجسمی احساس مسئولیت کند».