شناسهٔ خبر: 15030100 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

آينه

صاحب‌خبر -

اعتماد
نه ظریف قوام است نه امروز سال ١٣٢٥

سعید لیلاز: من معتقد هستم رقابت منطقه‌ای بین ایران و ایالات متحده آمریکا، با برجام یا بدون برجام و با تحریم و بدون تحریم، به‌طور مداوم شکل عوض می‌کند اما ماهیت آن تغییر نمی‌کند. اگر شما به سخنرانی‌های من در سال ٩٢ مراجعه کنید می‌بینید که آنجا گفته‌ام توافق هسته‌ای در بهترین حالت، وضعیت رقابت ژئوپلیتیک بین تهران و واشنگتن را ممکن است به سال ٨٤ برگرداند اما به سال ٥٤ که برنمی‌گرداند. تازه در آن زمان نیز ایران و آمریکا با یکدیگر رقابت و دعوا داشتند. بنابراین، شکل رقابت‌ها عوض شده اما ماهیت آنها عوض نمی‌شود. پاسخ دقیق به پرسش شما این است که در آینده این رقابت‌ها ادامه خواهد داشت و بستگی دارد که ما چگونه بتوانیم قدرت ژئوپلیتیک خود که به نظر من نقطه محوری آن اقتصاد است را احیا کنیم و بهبود ببخشیم و در این مسابقه، نسبتا از آمریکا پیشی بگیریم یا او از ما جلو بیفتد. به اعتقاد من درحال‌حاضر نقطه محوری در رقابت بین ایران و آمریکا این است که اقتصاد ایران می‌تواند کارآمد شود یا خیر. چون اگر بتواند کارآمد شود ثروت تولید می‌کند، اگر ثروت تولید کند هم رضایت اجتماعی ایجاد می‌کند و هم پایه‌های نظام نیرومند می‌شود و هم می‌تواند هزینه‌های نظامی خود را افزایش دهد.

وطن امروز
نقشه آمریکایی برای مهندسی اجتماعی

مهدی محمدی: ادبیات فعلی مقام‌های آمریکایی نشان می‌دهد یکی از مهم‌ترین محاسبات شکل‌گرفته در ذهن آنها در همین مدت کوتاه این است که ایران فعلا از برجام خارج نخواهد شد اما نه به این دلیل که توان تحمل هزینه‌های خروج از این توافق را ندارد، بلکه به یک دلیل بسیار مهم‌تر و آن اینکه ایران اگرچه امیدی به گشایش‌های اقتصادی وعده‌شده در برجام ندارد اما منفعت ناشی از اثبات بدعهدی آمریکا به مردم خود را بسیار بیشتر از خسارت ناشی از صدمه‌دیدن برنامه هسته‌ای می‌داند. این چیزی است که مسلما آمریکایی‌ها به این شکل فکرش را نکرده بودند. تصور آمریکا این بود که برجام به‌عنوان یک عامل شتاب‌دهنده تغییرات اجتماعی غرب‌گرایانه در ایران عمل خواهد کرد که جامعه ایرانی را هرچه‌بیشتر شرطی کرده و مطالبه برجام‌های بیشتر را به یک گفتمان ملی در ایران تبدیل خواهد کرد اما آنچه عملا رخ داده - و به همین دلیل است که آمریکایی‌ها رهبر معظم انقلاب اسلامی را یک استراتژیست بسیار برجسته می‌خوانند- این است که سطح بی‌اعتمادی در جامعه ایرانی به آمریکا به‌شدت رشد کرده و به‌رغم همه تلاش‌ها، داده‌های تجربی به ما می‌گوید مردم ایران روز به روز بیشتر به این نتیجه می‌رسند که آمریکا عمدا تعهدات خود را اجرا نمی‌کند به این دلیل که اساسا ملت ایران را دشمن خود می‌پندارد و در این دشمنی جازم‌تر هم شده است.

ايران
ضرورت گفت‌وگوی اجتماعی مسئولان با مردم
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: تجارب داخلی و بین‌المللی نشان می‌دهد که آسیب‌های اجتماعی جز با حضور و مشارکت مردم امکان کنترل و کاهش ندارد. مسئله بااهمیت دیگر توجه به تغییر ماهیت آسیب‌های اجتماعی است. برای نمونه در تشریح علت بروز مسائلی نظیر اعتیاد و طلاق نمی‌توان به تحلیل‌های تقلیل‌گرانه کلاسیک بسنده کرد. با تغییر ماهیت آسیب‌ها، ماهیت مداخلات نیز به منظور کاهش و رفع آسیب‌های اجتماعی تغییر می‌کنند، زیرا مداخلات سنتی نمی‌توانند پاسخ‌گوی ماهیت نوین آسیب‌های اجتماعی باشند. تأکید بعدی این است که دوران کلی‌گویی گذشته است. دیگر نمی‌توان یک نسخه واحد برای آسیب‌های اجتماعی تجویز کرد. مسئله آسیب‌های اجتماعی چندوجهی و پیچیده شده‌اند و صورت مسئله این آسیب‌ها در هر منطقه متفاوت است و راه‌حل خاص خود را می‌طلبد. یک موضوع ممکن است در منطقه‌ای علت اصلی یک آسیب باشد و سایر علل آن را تشدید کنند اما در منطقه‌ای دیگر ماهیت موضوع متفاوت باشد. اقدام راهبردی که هم‌اکنون مبنای سیاست‌گذاری‌ها و مداخلات است این است که موضوع آسیب‌های اجتماعی به عرصه اجتماعی آورده شود و با منطقه‌گرایی و جزئی‌گرایی با آن مواجه شویم. اما مهم‌ترین بعدی که باید به آن توجه کرد این است که آسیب‌های اجتماعی باید در یک ساحت اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. «باری بوزان» از اندیشمندان مسائل امنیت ملی و از واضعان مکتب «کپنهاگ» در سفری که سالیان گذشته به ایران داشت این موضوع را مطرح می‌کرد که یکی از دلایل پیچیدگی مسائل در ایران ادغام ساحتی است. وی بر این باور بود در کشورهایی که مسائل فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به‌سرعت رنگ و بوی امنیتی می‌گیرند، امنیت ملی شکننده خواهد شد. من فکر می‌کنم با اینکه مسائلی نظیر اعتیاد ابعاد امنیتی نیز دارند اما برای مواجهه با آنان باید آنها را در ساحت اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار داد و مداخلات نیز در این ساحت انجام پذیرد. به عبارت دیگر مواجهه با آسیب‌های اجتماعی جز در ساحت اجتماعی نتیجه‌ای جز شکست سیاست‌ها نخواهد داشت.