برخی تحلیلها حکایت از آن دارد که اتفاقات جرابلس سپس حلب، نتیجه هماهنگی امنیتی سوریه و ترکیه بوده است. براساس این برآورد، اخبار و گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد مدتی است ترکیه و سوریه کانال امنیتی برقرار کرده و در حال تبادل اطلاعات و تفاهم امنیتی هستند. دمشق و آنکارا در آستانه رسیدن به تفاهمی امنیتی هستند که به تفاهم سیاسی منتهی میشود. تفاهم بیسابقهای که هنوز چارچوب و ارکان مهم آن آشکار نشده، اما اولین عنوان آن «بده بستان» است.
اساس این «بده بستان» عقبنشینی ترکیه از «حلب» و مسدود کردن گذرگاههای شمال مقابل برخی گروههای مسلح یا مهمترین آنهاست و در مقابل بازگذاشته شدن دست نیروهای ترکیه در زدن طرح کردی در سوریه یا به عبارت سادهتر، شهر حلب برای سوریه و جسد طرح کردی در سوریه برای تُرکها.
اعتراض دیپلماتیک سوریه
در حالی نگاه بده بستانی در روابط سوریه و ترکیه مطرح میشود که وزارت خارجه سوریه روز دوشنبه در دو نامه به شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه را نمایشی برای ارتکاب جنایتهای جدید از سوی اردوغان پس از جنگ علیه سوریه توصیف کرد.
به گزارش خبرگزاری سانا، وزارت خارجه سوریه در این دو نامه به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل و رئیس دورهای شورای امنیت، ترکیه را به ارتکاب جنایتهای ضد بشری متهم و عملیات سپر فرات را که نیروهای ترکیه از چهارشنبه گذشته در شمال سوریه آغاز کردهاند، جنگ علیه سوریه و اشغال اراضی این کشور توصیف کرد.
در این نامه آمده است: نیروی هوایی و توپخانه ارتش ترکیه با هماهنگی دستنشاندههای خود در گروههای تروریستی مسلح، روستاهای جب الکوسا و العمارنه در جنوب جرابلس را هدف حملات خود قرار دادند که در پی آن 35 غیرنظامی کشته و دهها غیرنظامی دیگر زخمی شدند.
با این شرایط دو رویکرد در این مسیر ترکیه قابل تحلیل است. یکی اینکه ترکیه با سوریه هماهنگی لازم را براساس همان رویکرد «بده بستانی» صورت داده که در این حالت باید اعتراض دمشق به سازمان ملل را صوری قلمداد کنیم یا اینکه بپذیریم آنکارا وارد بازی دیگری شده است که البته تصور دور از اعتباری نیست.
آیا ترکیه وارد بازی جدید شده است؟
روزنامه البناء لبنان در مطلبی در این باره تحت عنوان «چرا داعش در جرابلس نجنگید؟» مینویسد: بدیهی است که داعش بدون هیچ درگیری، جرابلس را به نیروهای ترک تسلیم کرد و این واقعه زمینه را برای این نتیجهگیری فراهم میکند که عملیات مذکور با هماهنگی داعش و ترکیه انجام شده است؛ اما سؤال آن است که انگیزه داعش از این اقدام چه بوده است؟
روزنامه البناء در ادامه آورده است: دو تفسیر در رابطه با علت مبارزه نکردن داعش در جرابلس وجود دارد؛ اولین تفسیر، دولت ترکیه را به همکاری با داعش متهم میکند که طی این همکاری، نیروهای داعش برای سهولت مقابله ترکیه با کردها، از منطقه جرابلس عقبنشینی کردند و دوم، تفسیری است مبنی بر محاسبات داعش درخصوص فکر ایجاد یک درگیری مستقیم بین کردها و ترکها؛ چراکه این برخورد شرایطی را فراهم میکند تا داعش بتواند استانهای شرقی سوریه و برخی روستاهای حلب را تحت اختیار خود درآورد؛ بویژه آن که درگیری کردها در این نبرد، آنها را مجبور میکند برای تقویت خود، نیروهایی از حسکه و الرقه را به مناطق نبرد با ترکها اعزام کنند؛ امری که به معنای برهم خوردن توازن نیروها در این دو استان است و به داعش فرصت میدهد باردیگر به این مناطق دستاندازی کرده و درصدد جبران خسارتهای خود برآید.
ترکیه و سناریوی تشکیل منطقه حائل در سوریه
برخی کارشناسان هدف دیگر ترکیه برای حمله به شمال سوریه را ایجاد یک منطقه حائل میدانند. بر پایه این برآورد اگرچه ایجاد یک منطقه حائل در بخشی از نوار شمالی سوریه، طرحی است که از همان ابتدای بحران سوریه در سال 2011 توسط دولت ترکیه مطرح شده بود، اما در شرایط کنونی اردوغان با جدیت بیشتری سعی دارد تا این طرح را عملی کند.
حمله ترکیه به جرابلس و همراهی آمریکا با ترکیه هم قابل توجه است. آمریکا به کردهایی که در قالب نیروهای دموکراتیک به غرب فرات وارد شده بودند، تذکر داد که در صورت تمایل به ادامه کمکهای واشنگتن به آنها، باید بسرعت این منطقه را ترک کنند؛ امری که با پذیرش کردها مواجه شد. این مساله بخوبی نشان میدهد که ترکیه توانسته آمریکا را نسبت به حساسیت فوقالعاده خود درخصوص یکپارچه نشدن حضور کردها در نوار شمالی سوریه، همراه سازد.
سعید ساسانیان، کارشناس «اندیشکده راهبردی تبیین» میگوید: اصرار ترکیه برای تشکیل منطقه حائل در شمال حلب، بیشتر از آنکه به گفته مقامات آنکارا برای کمک به روند حل بحران سوریه باشد، در جهت منافع ترکیه مطرح شده است. اردوغان با این طرح سعی میکند به سه هدفِ ممانعت از تشکیل نوار یکپارچه کردی در شمال سوریه، کاهش مشکلات ناشی از پناهندگان سوری ساکن در ترکیه و همچنین زمینهسازی برای حمایت و کمک بیشتر به تروریستهای همسو با خود دست یابد. طبیعی است که چنین طرحی میتواند پیامدهای راهبردیای در نظم کنونی منطقه فراهم کرده و با اعلام منطقه پرواز ممنوع، عملا تجزیه سوریه را با شعارهای انساندوستانه و البته غیرواقعی آنکارا همچون مبارزه با تروریسم و کمک به پناهجویان، عملیاتی سازد.