سرویس ورزشی: با پایان یافتن سی و یکمین دوره بازیهای المپیک ۲۰۱۶ ریو اظهارنظر کارشناسان و دستاندرکاران ورزشی از ابعاد مختلف در مورد نتایج و عملکرد کاروان ورزشی کشورمان همچنان ادامه دارد. هر گروه از نگاه تخصصی خود به ماجرا ورود کرده است و به ارائه تحلیل و تفسیر در این باره میپردازد. با مروری اجمالی به این نقطهنظرات به این نتیجه میرسیم که برای موفقیت در المپیک عوامل متعدد و مختلفی نقش دارند.
در زیر نگاهی خواهیم داشت به این اظهارنظرها و تأثیر عوامل مختلف در پیروزی یا شکست یک ورزشکار در سطوح بینالمللی و به ویژه بزرگترین نمایش ورزشی جهان یعنی «المپیک».
از دیدگاه روانشناختی کارشناسان معترف هستند که اکثر ورزشکاران ما در ریو به علت نداشتن آمادگی روحی و روانی لازم در واپسین لحظات قادر به کنترل استرس و هیجان نبوده و به همین دلیل در حین برتری نتیجه را به حریف واگذار کردند. فرزان عاشورزاده تکواندوکار جوان ما اگر از نظر روحی و روانی در این مسابقات بهتر هدایت میشد میتوانست مزد زحمات خود را بگیرد.
روانشناسان معتقدند قسمتی از عدم موفقیت در کاروان قطعاً مربوط به مسائل آمادگی ذهنی و روانی است اما متأسفانه مسئولان برخی از رشتههای ورزشی مانند تکواندو پیش از اعزام در استفاده از روانشناس کاملا ابراز بینیازی کردند و معتقد بودند که تکواندوکاران ما که همه از قهرمانان برتر دنیا هستند نیازی به روانشناس ندارند اما همگان میدانند که المپیک هیچ شباهتی به مسابقات جهانی و آسیایی ندارد. لذا به کارگرفتن علم روانشناسی در کنار تیمهای ورزشی آنهم در المپیک یک مقوله جدی است که متأسفانه در ریو آن را جدی نگرفتیم.
یکی دیگر از ابعادی که از نگاه منتقدان مطرح میشود عدم توجه به تیمهای پایه است یعنی اینکه ما در زمینه استعدادشناسی، پرورش آنها و پشتوانهسازی چقدر پیشرفت و برنامهریزی داشتهایم؟ اگر نتایج کشتی و وزنهبرداری را کنار بگذاریم، در رشتههای پرمدال مثل دوومیدانی، ژیمناستیک و شنا کجای آسیا و جهان ایستادهایم و در المپیک ۲۰۲۰ توکیو در این رشتهها چگونه و با چه ورزشکارانی به مصاف حریفان حرفهای خواهیم رفت؟ متأسفانه،در اکثر رشتهها ریتم و ثبات پیشرفت و آیندهنگری نداریم و اگر هم برنامهای است ضرباهنگ آن آنقدر پایین و آهسته است که بعید میدانیم تا ۸ سال دیگر هم در المپیک به هدف برسیم.
این در حالی است که دوسوم مدالهای المپیک در همین ۳ رشته پایه (دوومیدانی، شنا و ژیمناستیک) توزیع میشود. در این رشتهها به ویژه در دوومیدانی دلخوش به «تکستارهها» هستیم که اگر ستارهای برحسب شانس و اتفاق روز درخشش وی بود مدال بگیریم و اگر نبود بحث روانی، مصدومیت، نبود امکانات و… مطرح میشود.
در جستجوی زوایای عملکرد کاروان ورزشی ریو گروهی دیگر از دستاندرکاران ورزشی به بحث ورزش قهرمانی اشاره دارند، دیدگاه این گروه از افراد حول این محور است؛ در همه جای دنیا ورزش قهرمانی «کلاببیس» یا همان باشگاهمحور است یعنی اگر ورزش ما به صورت حرفهای اداره شود، یک ورزشکار تربیت شده و در حد المپیک با کمترین خطا و لغزش به نتیجه و هدف از پیش تعیین شده میرسد.
در ورزش حرفهای دولتها کمترین نقش و درگیری را به عهده دارند و این اسپانسرهای مالی هستند که به عنوان حامیان معتبر با فدراسیونها وارد عمل میشوند و همکاری میکنند و بخش زیادی از مقوله «قهرمانپروری» را عهدهدار میشوند. در رشته بوکس، همچنان دچار مشکل هستیم که آیا این رشته ورزش باشد یا نباشد و تا چه حد مجاز به بسط، گسترش و تبلیغ این رشته هستیم؟ انتظار مدال از این رشته داریم اما برای پاسخ علاقهمندان بیشمار این رشته ساختمان، اردوی مناسب، مربی حرفهای و… را در نظر نمیگیریم. اکثر فدراسیونها در آستانه المپیک چشم به دست دولت و بودجه عمومی داشتند و این نیاز گاهی اوقات تا بدانجا بود که رؤسای فدراسیونها با شخص اول اجرایی کشور مکاتبه و وقت بیامان و انرژی زیادی را صرف تهیه پول برای اعزام، برگزاری اردو و… میکردند که این شیوه هم در دنیای حرفهای مرسوم نیست، چرا که در اکثر کشورها ورزش و باشگاهها به صورت حرفهای و از طریق بنگاههای مالی و برندهای معتبر حمایت میشوند. در ورزش ما فقط فوتبال لقب حرفهای را به دوش میکشد که همگان از احوال آن اطلاع دارند که دست باشگاهها همچنان در جیب دولت است. پیش از این و در پایان المپیک پکن قرار بر این بود که ۸ رشته کاملاً حرفهای شوند و مستقل عمل کنند. اما ۸ سال از المپیک پکن در سال ۲۰۰۸ گذشته و ورزش ما همچنان از بودجه دولتی ارتزاق میکند. نتیجه میگیریم که باید سازوکار ورزش حرفهای را مهیا کرد و برای رسیدن به موفقیت باید حرفهای فکر کرد و حرفهای عمل کرد. مادامی که بخش خصوصی ورود نکند، توسعه و پیشرفت جدی اتفاق نخواهد افتاد.
یکی دیگر از ارکان تأثیرگذار در جدول ردهبندی مدالهای المپیک ارتباط مستقیم با حضور بانوان ورزشکار دارد. با نگاهی به این جدول نتایج المپیک به این نکته میرسیم که حدود نیمی از مدالهای المپیک به ورزشکاران زن تعلق میگیرد و سهم ما از این گستردگی یک برنز است آنهم با درخشش یک ورزشکار خستگیناپذیر به نام کیمیا علیزاده. اما در رشته تیراندازی و قایقرانی و تنیس روی میز و یا پرتاب وزنه ورزشکاران ما نتوانستهاند به حد نصابهای خود برسند و دچار افت روحی و… شدند.
باید در زمینه ورزش بانوان نگاه جدید و جدی داشت با توجه به آموزههای دینی ما و فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی اگر خواهان حضور بانوان ورزشکار خود در صحنههای بینالمللی هستیم، آنان را بیش از این مورد توجه قرار دهیم. بیشک تأثیر مدال برنز کیمیا علیزاده را همگان دیدند که در جمهوری اسلامی ایران بانوان برای ایفای نقش خود تا چه حد استعداد و شجاعت دارند که با ریاضت و ممارست از سکوی المپیک بالا میروند.
تشکر و تفقّد مقامات ارشد نظام راه را به مسئولان ورزشی نشان داد که باید برای ورزش بانوان تعریف جدیدی داشت.
محور توسعه علمی با دانشگاهها و زمینه هرچه نزدیکتر کردن علم و ورزش از دیگر مواردی است که از نگاه تیزبین متخصصان دور نمانده است و این گروه بر این باور تثبیت شده اصرار دارند که از تلفیق علم و تجربه میتوان در ورزش به موفقیت رسید اینکه ورزشکاران ما در واپسین ثانیهها از نظر بدنی کم میآورند و تسلیم قدرت حریف میشوند، ارتباط مستقیم با علم تمرین و بدنسازی دارد اینکه کشتیگیر ما بعد از ۲ یا ۳ مبارزه با بدن خالی به روی تشک میرود یعنی باخت و از دست دادن مدال و نمونه بدتر آنکه در دوومیدانی یا دوچرخهسواری نهایت آمال ورزشکار ما عبور از خط پایان است! امروزه علم و تکنولوژی در خدمت ورزشکاران است و با استخراج آمار و ارقام صحیح به شما اوج بازدهی و پیک آمادگی را اعلام میکند. آیا در المپیک ریو از یافتههای علمی به طور صحیح و کامل استفاده کردیم؟ آیا رؤسای فدراسیونهای ما مثل جودو، تکواندو در این راه موفق بودند؟ مهمتر از اینها، مربیان ما در ریو تا چه حد از ظرفیت علمی برای پیشبرد کارهایشان استفاده کردند؟ بعید به نظر میرسد که این مهم «علم» در ریو نقش اساسی خود را ایفا کرده باشد.
همه موارد فوق و کمبودها و مشکلاتی که گریبان ورزش ما را در المپیکها میگیرد، ناشی از نبود یک برنامهریزی بلندمدت است برنامهای که در آن با تغییر دولتها فترت و سکون در امور ایجاد نشود. طرحی مدوّن و مکتوب که جنبه قانون دارد و هر رئیس و مدیری آمد باید آن را اجرا کند. مشکلاتی که امروز در ورزش ما وجود دارد مختص دولت فعلی نیست بلکه به ارث رسیده از دولت قبلی است، لیکن برطرف کردن آن و بهبود بخشیدن به امور از وظایف دولت فعلی است که در این راه نشان داده که به «برنامهریزی» و نیروی انسانی توجه جدی دارد، چرا که محور توسعه و پیشرفت نیروی انسانی و مدیرانی کاربلد هستند.
در هر حال امیدواریم مسائل و مشکلات المپیک ریو با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده نشود. اگر خواهان حضور موفق در عرصه ورزش هستیم باید سازوکار آن را آماده و کار را به طور جدی دنبال کنیم. وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در این میان نقش اصلی را برعهده دارند و این دو نهاد باید با تعامل و همکاری سازنده فرصت را براساس ضابطه و شایستگی در فدراسیونها به دست افرادی بسپارند که اهل کار و عمل هستند، مدیریت برخی از فدراسیونهای ما نیاز به خونی تازه دارد و کمی پایینتر از رؤسای فدراسیونها، این مربیان تیم ملی هستند که باید حرفهای و به روز باشند. به نظر میرسد که هنوز هم نمیتوان به این سؤال پاسخ قاطع و روشنی داد که ما در المپیک موفق بودیم یا خیر؟
علی قراخانلو