چنانکه تنها در یک روزنامه صبح تهران گزارشی از آن درج شده است. حزب و اهمیت آن در توسعه سیاسی را دولت و اغلب گرایشهای سیاسی انکار نمیکنند و عبور از هیجانزدگی سیاسی و تبیین برنامه رقابتی برای جناحهای سیاسی را در شکلگیری واقعی و رسمی احزاب میدانند. اما در نگاه به تاریخ سیاسی ایران، تشکیل احزاب به صورت نمایشی و شکلی بوده است تا آنجا که در ادبیات عمومی از آن به عنوان تشکیلات «دار و دسته» خاص یاد میشود و یا اینکه «حزب» را همچون چماق زد و خوردهای قدرت بخصوص در فصول انتخاباتی آن هم در مرکز کشور (تهران) تجربه کردهاند. نگاه به این تاریخ نشان میدهد که تجربه واقعی و قوی حزبی در مسیر سیاسی دولتها و جامعه ایران آن هم به طور مستمر و طولانی هرگز وجود نداشته تا آنجا که حزب و سیاست در فرهنگ عمومی را «بازی» دورهای و ادواری میخوانند.
بسیاری از نویسندگانی که درباره مفهوم حزب و یا تجربه آن در ایران تحقیق کردهاند و مطالبی نوشتهاند، دلایل یا علتهای تثبیت نشدن احزاب در کشور را شمارش کردهاند که شکل نگرفتن مستقر طبقات اجتماعی و منافع هریک از این طبقات را از ریشههای اصلی و عمده آن دانستهاند.
از همین زاویه نگاه است که شکلگیری احزاب را در بخشی از نمایش روشنفکری سیاسی در ایران نقد کردهاند که همواره از اصل جایگاه و یا پایگاه مشخص اجتماعی به دور بوده است. روشنفکری سیاسی نیز بر سیال بودن استوار است. لاجرم «حزبی» اعلام میشد، جرقهای میزد و افول میکرد و برای همیشه بایگانی میشد. شاید دانستن این تجربه برای خوانندگان محک جالب باشد که ما از شهریور ۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد اعلام حزبی و البته نشریهای از حزب نیز داشتهایم که در کمتر از یک هفته بعد از اعلام رسمی، خبر انحلال آن داده شد! بگذریم که اغلب احزاب هم عمری بیش از چند سال نداشتند و به بایگانی تاریخ پیوستند. تجربه تشکیل حزب یا اساساً تاریخ تشکیل احزاب در کشور ما چنان تلخ است که دیگر کسی اعلام موجودیت آن را جدی نمیگیرد.
امروز اما، در افتتاح خانه جدید احزاب ایران در تهران، رئیس خانه احزاب ضمن تشکر از وزارت کشور و شهرداری تهران، ابراز امیدواری کرده که خانه احزاب در تمام مراکز استانهای کشور نیز دایر گردد. در همین جلسه یکی از نمایندگان مجلس که خود دبیرکل حزبی است، از نبود بودجه لازم برای تحرک و گسترش خانه احزاب در سراسر کشور یاد کرد و گفت: «… باید خانه احزاب با ارزیابی فعالیتهای احزاب همچون برخورداری از کنگرههای سالیانه و برگزاری جلسات شورای مرکزی و داشتن حداقل ۱۰ دفتر استانی و عضویت حداقل ۱۵ عضو در سراسر کشور و امثال آن ۲۴۰ حزب موجود کشور را در۵۰ـ۴۰ حزب خلاصه نمایند.» نگارنده نمیداند که رقم ۲۴۰ حزب موجود در کشور واقعیت دارد یا نه؟ و در این زمان که تشکیل و رسمیت داشتن «هیئتها» واقعیتر و شکوفاتر است آیا همان تعریف در ارائه ۲۴۰ حزب را دارد یا نه؟
در جلسه افتتاحیه خانه جدید احزاب، معاون وزیر کشور گفت: «.. کشور در شرایط خوبی از لحاظ سیاسی قرار دارد و وظیفه داریم از همه فعالیتهای قانونی احزاب پشتیبانی کنیم و امیدواریم در انتخابات آینده هم احزاب فعالانه حضور داشته باشند…»
مشکل مالی برای خانه احزاب در جلسه افتتاحیه آن برجسته بود و هنوز دولت و مجلس برای آن برنامه مالی و بودجهای در نظر نگرفتهاند. بنظرهم نمیآید که مشکلات مالی خانه احزاب از سوی دولت برطرف گردد و چنین تقاضایی خودنشان میدهد که اگر خانه احزاب نهادی دولتی نیست، پس اختصاص بودجه دولت به آن از کدام وجاهت قانونی برخوردار است؟ مگر آنکه بگوییم خانه احزاب هم در ردیف تخصیص بودجههایی است که برای چندین نهاد شخصی با بهانه کار فرهنگی اختصاص داده میشود و همهساله تخصیص اینگونه اعتبارات مالی به تشکلهای شخصی و بنام افراد خاص به بهانه فعالیتهای فرهنگی مورد اعتراض مردم است! بهرحال افتتاح خانه جدید احزاب مبارک است اما مردم انتظار معجزهای از آن ندارند. الا اینکه باکلید خوردن تشکیل احزاب، اندکی از بار سیاستبازی در مطبوعات کشور و پرخاشگریهای کینتوزانه و لمپن گونهای که رایج شده است، کاسته شود و نقش و بار علمی و واقعی مطبوعات بازسازیگردد.