به گزارش نامهنیوز، پایگاه اطلاعرسانی دولت به مناسبت هفته دولت و بررسی عملکرد دولت تدبیر و امید در حوزه سینما، پای صحبتهای رئیس سازمان سینمایی نشست.
در بخش اول این گفتوگو، اقدامات سازمان سینمایی در مورد نهادهای صنفی، اقتصاد سینما، توسعه زیرساختها، شورای نمایش، عدالت در سینما و ... بررسی شده است.
سه سال پیش سکان سینمای پرحاشیه ایران را به دست گرفتید، در این سه سال به کدام جهت حرکت کردید؟
من فکر کنم در بین مدیران فرهنگی جزو کم شانسترین مدیران هستم. من وارد فضایی شدم که سینما دوران بسیار پر تنشی را گذارنده بود، حتی ملهتبتر از دوران اوایل انقلاب. آن زمان بلافاصله حضرت امام(ره) از سینما دفاع کردند و مسئله حل شد. اما ما در دورانی وارد سینما شدیم که سینما گرفتار اختلافات داخلی فراوان و بیسابقه بود. سینما بر صندلی بدگمانی و اتهام نشسته بود. و این صندلی که اکنون من اینجا نشستهام، اتاق عملیاتِ بههم ریختن سینمای ایران بود. فضای درگیریها، بسته شدن خانه سینما، یاس و ناامیدی و عدهای که سینما را کلا رها کرده بودند.
چرا این مسئولیت را پذیرفتید؟
سینمای کشور ویترین تمدن، فرهنگ و چهره ما در دنیای اکنون است و هرکاری که برای سینما انجام دهیم، یک قدم بزرگ برای کشور است. آن موقع هم البته رییس سازمان اکو بودم، اما سینما را دنبال میکردم و وکیل تسخیری برخی سینماگران بودم. کنارشان بودم. از مناسبات و روابطی که داشتم برای حل مشکلاتشان در جاهای مختلف استفاده میکردم و از اوضاع آن روزهای فرهنگ و هنر و بهویژه سینما بسیار رنج میبردم. در جریان بسته شدن خانه سینما هم در حد توانم کوشیدم که این حادثه غمانگیز اتفاق نیفتد، اما موفق نشدم.
چه دورنمایی برای سینمای ایران متصور بودید؟
من به سینمای ایران ایمان داشتم، هم زمانی که رایزن فرهنگی در پاریس بودم، و هم وقتی که در اکو بودم از غرب و شرق و از بیرون به سینمای ایران نگاه کرده بودم و دیده بودم چطور با احترام و شگفتی به سینمای ایران می نگریستند. من همیشه از مذاکرات 5+ 1 مثال میآورم؛ نقطه مشترک این شش کشور سینما بود. ما جزو نوادر کشورهای جهان هستیم که صنعت سینما داریم. هم بازار دارد، هم مخاطب، و هم توسط یک عده ای با اشتیاق دنبال میشود. میدانستم سینمای ایران حقش این نیست. اما بدشانسیام این بود که، مدیرانی از اینجا رفتند اما دلشان همچنان اینجا بود. از همان ابتدا بارها این را گفتهام، یک سازمان سینمایی درسایه با ساختمان و امکانات و بودجه و... یکی از اهداف خود را اذیت و آزار مدیران سازمان سینمایی دولت تدبیر و امید تعریف کرده بودند.
اتفاقا بحث نهادهای موازی یکی از تنشهای صنف سینما بود.
دقیقا ما یک خانه سینما داشتیم که درِ آن بسته بود و یک خانه سینمای شماره دو که ما هنوز ساختمانی را که رهن کرده بودند هم نتوانستیم تحویل بگیریم. وجود صنفهای دولتساخته(سابق) درکنار صنفهای واقعی؛ از منظر سینماگران این اتفاق باعث عدم آرامش بود. اما امروز خانه سینمایی داریم که آرام و متین کارش را انجام میدهد، ملجاء و پناهگاه است، اختلافهای عمیق و ریشهدار بین سینماگران از بین رفته است، شورای عالی تهیهکنندگان به وحدت ویکپارچگی رسید و همه دیدند که وجود خانه سینما چقدر لازم است.
شما از آرامش در سینما گفتید، اما سینماگران گاهی گلایه هایی دارند و احساس میکنند مثلا در مورد اعلام اسامی شورای نمایش یا فیلمهایی که یک باره جلویشان گرفته میشود ابهام وجود دارد. چقدر این فشارها از داخل وزارتخانه است و چقدر از بیرون بر سینما به وجود میآید؟
چطوری می شود این را توضیح داد؟ واقعیت این است هنگامی که بر ما فشار وارد میشود ما باید توضیح دهیم و اگر شبههای وجود دارد، اگر تفاوت عقیدهای با برخی سازمانهای بیرون از سینما وجود دارد باید گفتگو کنیم، نباید راحت بپذیریم. مثلا درمورد فیلم «قصهها»ی خانم بنیاعتماد خیلی فشار بر ما بود؛ کمیسیون فرهنگی مجلس، اصل نود، قوه قضاییه و.... ما با هرکدام جلسههای متعدد داشتیم و با گفتگو مسئله حل شد. فیلمهایی که پیش از این به ناحق توقیف شدند که تعدادشان اتفاقا کم هم نیست در این دولت نمایش داده شدند. تعداد فیلمهایمان که تولید شده تقریبا دو برابر است و تعداد فیلمهایی که مشکل پیدا کردند خیلی کمتر از قبل است. بنابراین فکر میکنم کارنامه قابل دفاعی است.
در مورد شورای نمایش هم قرار بود بعد از جشنواره فیلم، اعضا تغییر کنند که یک مقدار طول کشید و حدود دوسوم اعضا هم عوض شدند و این در راستای سیاست چرخش نخبگان می تواند نفسیر شود. اما متاسفانه رسانهها این تغییر را به حاشیهها ربط دادند. ترکیب جدید این شورا، واقعا ترکیب جالبی است و اگر به این ترکیب نشود اعتماد کرد به هیچ شورایی در کشور نمیتوان اعتماد کرد.
به دو برابر شدن تعداد فیلمهای تولیدی اشاره کردید، فروش فیلمها هم امسال بیش از انتظار بود؛ آیا این یک موج موقتی است؟
ما همان سال اولی که سازمان را تحویل گرفتیم در نخستین سال فروش به 54 میلیارد رسید که بخشی از آن میوه دیجیتال شدن سینماها بود. سال بعد به 74 میلیارد و امسال در ماه چهارم 70 میلیارد را هم رد کردیم. پس ما طی سه سال یک روند صعودی و فزاینده داشتیم که نشان می دهد سینما از بحران بیرون آمده و راه ترقی را به سرعت می پیماید. استقبال از سینما پس از سالهای سال، به یک پدیده تبدیل شده و همچنان ادامه دارد. مردم بعد از سالها صفهای سینما را میبینند. این رونق کسب و کار سینما سبب شده است همین الان صد سالن سینما در حال ساخت داشته باشیم. روزهای اول موج تعطیلی سینماها بود و اکنون موج بازگشایی سینماها و نکته مثبت آن همکاری و حضور شرکتهای خصوصی است.
بعضی افراد، عملکرد شما را در زمینه توسعه زیرساختها مثبت نمیدانند. اما شما آمار خوبی از ساخت سالنهای سینمایی ارایه میکنید.
روزی که سازمان سینمایی را تحویل گرفتیم کمتر از 300 پرده داشتیم و در حال حاضر حدود 500 پرده سینمایی فعال داریم. از چندین سالن سینمایی در مجتمعهای تجاری معروف تهران تا مثلا سالنهای قدیمی در شهرهای مختلف که دوباره احیا یا ساخته شده است بهرهبرداری شد. در جشنواره فجر هم تعدادی از اینها رونمایی میشود. همچنین چندین درخواست ساخت سالن سینما داریم. یکی از اتفاقهای خیلی مهم اینکه ما از سینمای نگاتیو عبور کردیم و سینما در این دولت، دیجیتال شد. اتفاق زیرساختی و مهم دیگر این است که تمام سینمای ایران مکانیزه است. یعنی هر بلیتی که در سراسر کشور فروخته میشود در تهران ثبت و اعلام میشود. شاید به نظر اتفاق سادهای باشد اما آرامشی در سینما ایجاد کرد. تهیهکنندگان همیشه نگران بودند که از میزان فروششان اطلاع ندارند، اما حالا میدانند چقدر فروش واقعی داشتهاند. تحول زیرساختی دیگر سامانه نمایش درخواستی(سند) یا همانVOD است. 5-6 سال دیگر میتوان به عنوان انقلاب تصویر از آن یاد کرد؛ تمام زیر ساختهایش فراهم شده است.
مدرسه ملی سینما از منظر من یک کار زیرساختی مهم است، که با هدف پر کردن خلاء بحث آموزش و برای افزایش پژوهش و بالابردن دانش سینمایی جوانان، با سختگیری فراوان راه انداختیم. بخش بزرگی از اهالی سینما همراه آن هستند. فکر میکنم در سالهای بعد از این شجره طیبه یاد خواهد شد.
«هنر و تجربه» هم به نوعی اصلاح ساختاری موفقی بود.
آقای کیارستمی بارها به من گفته بودند، که « هرجای دنیا میروم پُز هنر و تجربه را میدهم». حتی حاضر بودند نامشان به عنوان هیات موسس هنر و تجربه به عنوان یک کار دولتی بیاید اما بیماری ایشان اجازه نداد. هنر و تجربه امید و نشاطی در بین اهالی سینما ایجاد کرد. فیلمهای ارزشمند هنری را از سیطره فیلمهای بدنه خارج کرد. سینمای بدنه هم نفس کشید، بخشی از رونق فروش را مدیون جدا شدن فیلمهای هنر و تجربه هستیم. این فیلمها با وقار و احترام در تمام کشور نمایش داده میشوند. تقریبا هر ماه هم یک سالن هنروتجربه افتتاح میشود. از طرفی هنر و تجربه فرصت نمایش را در اختیار بخش بزرگتری از تولیدات سالانه قرار میدهد و یک طرح عدالتمحور در سینما است. هرچند ما شعار عدالتخواهی را در بوق و کرنا نکردیم، اما در تقسیم یارانه های فرهنگی به جامعه متکثرتری معتقد بودیم و عمل کردیم. مثلا پیشتر، فروش تهران 90 درصد کل فروش بود در حالی که اکنون سهم شهرستانها حدود 45 درصد از آمار فروش فیلمها است. اکران فیلمها در تهران و شهرستان همزمان است. ما سال اول جشنواره فجر را تقریبا در تمام استانها برگزار کردیم، امسال هم دوست داریم این اتفاق بیفتد.
ولی حمایتهای مالی شما از بخشهای مختلف مثل تولید پروژههای بزرگ سینمایی خیلی زیاد نیست.
واقعا عرض میکنم، بودجه سازمان سینمایی خیلی جدی نیست. سینما صنعتی پرهزینه است و فیلم کالایی بسیار گران. همه میگویند چرا فیلم فاخر، فیلم دفاع مقدسی و ... تولید نمیکنید. درحال حاضر اگر بودجه ساخت فیلم دفاع مقدسی زیر 10 میلیارد باشد، اصلا به ما ارائه نمیدهند، وقتی بودجههایشان بالای این ارقام است به سراغ ما میآیند. آن وقت کل بودجه ما در فارابی حدود 14-15 میلیارد تومان است، تازه امسال که وضعمان خوب شده است. این واقعاً شوخی با سینما است. اما ما تلاشمان را کردهایم، بخش خصوصی را به کمک گرفتهایم، با سیلی صورتمان را سرخ نگه داشتهایم.
چه کسانی به کمک آمدهاند؟
بانکها و برخی نهادها در بخش خصوصی. فروش خوب فیلمها هم کمک کرده است که تهیهکنندگان با فراغ بیشتر به سراغ سینما بیایند. با همه این حرفها در این چند سال با فضای امیدوارکنندهای که ایجاد شده، سینماگران آمدند و درخشیدند. ما ظرفیت تولیدمان حداقل یک برابر و نیم شده است. تولید یعنی ایجاد شغل. گاهی بیکاری در سینما را به سازمان سینمایی نسبت میدهند، با قاطعیت این اتهام را رد میکنم. بیکاری در سینما به ما ارتباطی ندارد، در همه حوزهها تولیدات ما افزایش یافته است. اما از آن طرف تولید در تلویزیون کاهش یافته است. تلویزیون چندصد تله فیلم تولید میکرد در حالی که الان کاملا متوقف شده است. موج بیکاری از شمال به جنوب، از تلویزیون به سینما آمده است.
سینما تنها فیلمهای بلند و داستانی نیست. یکی از نهادهای بی بدیل سینمای ایران، انجمن سینمای جوانان است که در شصت نقطه کشور دفتر دارد. این انجمنها نقطه امیدی برای آینده سینمای ایران است. تحولات این عرصه همچنین اتفاقهای بسیار خوبی که در عرصه سینمای مستند و انیمیشن افتاده خود گفتوگوی دیگری میطلبد. در عرصه شبکه نمایش خانگی هم شاهد یک جهش بزرگ هستیم. یکی از نمونه های این موفقیت سریال شهرزاد است که همه از آن خبر دارید.
مهمترین برنامه ماههای آخر دولت یازدهم در حوزه سینما چیست؟
امسال باید مدرسه ملی را نهادینه کنیم. دکتر جنتی با جدیت مسائل مدرسه را دنبال میکنند و پشتیبان اصلی آن هستند. همچنین طرح بلند پروازانهای به نام سینما سلام داریم که مقدماتش فراهم شده است. سینماهای سیار با امکانات دیجیتال و ردگیری از طرق جیپیاس که امکان ارسال فیلم از طریق شبکه با ضریب اطمینان صددرصدی را دارد و مهندسین ایرانی با شیوه مهندسی معکوس طراحی کردهاند. امیدواریم در روز ملی سینما از این طرح رونمایی کنیم. این طرح، در راستای تحقق وعده وزیر محترم ارشاد و برنامههایی که در روز اول در مجلس مطرح کردند اجرا میشود.
البته راهاندازی وی او دی و همچنین ادامه ساخت و سازها سالنها، همچنان از کارهای باقی مانده این دوره از دولت تدبیر و امید است.
گاهی انتقادهای تندی به محتوای فیلمها میشود؛ چه پاسخی دارید؟
از نظر محتوا، درصد فیلمهای دینی، ارزشی، دفاع مقدس و اجتماعی امیدآفرین، که هم مردمپسند باشد و هم باکیفیت در این دوره به صورت چشمگیر افزایش یافته و اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست. دلیل این امر هم ایجاد فضای اعتماد، عملکرد مثبت شوراهای پروانه ساخت و نمایش خوب بوده است.
در بخش اول این گفتوگو، اقدامات سازمان سینمایی در مورد نهادهای صنفی، اقتصاد سینما، توسعه زیرساختها، شورای نمایش، عدالت در سینما و ... بررسی شده است.
سه سال پیش سکان سینمای پرحاشیه ایران را به دست گرفتید، در این سه سال به کدام جهت حرکت کردید؟
من فکر کنم در بین مدیران فرهنگی جزو کم شانسترین مدیران هستم. من وارد فضایی شدم که سینما دوران بسیار پر تنشی را گذارنده بود، حتی ملهتبتر از دوران اوایل انقلاب. آن زمان بلافاصله حضرت امام(ره) از سینما دفاع کردند و مسئله حل شد. اما ما در دورانی وارد سینما شدیم که سینما گرفتار اختلافات داخلی فراوان و بیسابقه بود. سینما بر صندلی بدگمانی و اتهام نشسته بود. و این صندلی که اکنون من اینجا نشستهام، اتاق عملیاتِ بههم ریختن سینمای ایران بود. فضای درگیریها، بسته شدن خانه سینما، یاس و ناامیدی و عدهای که سینما را کلا رها کرده بودند.
چرا این مسئولیت را پذیرفتید؟
سینمای کشور ویترین تمدن، فرهنگ و چهره ما در دنیای اکنون است و هرکاری که برای سینما انجام دهیم، یک قدم بزرگ برای کشور است. آن موقع هم البته رییس سازمان اکو بودم، اما سینما را دنبال میکردم و وکیل تسخیری برخی سینماگران بودم. کنارشان بودم. از مناسبات و روابطی که داشتم برای حل مشکلاتشان در جاهای مختلف استفاده میکردم و از اوضاع آن روزهای فرهنگ و هنر و بهویژه سینما بسیار رنج میبردم. در جریان بسته شدن خانه سینما هم در حد توانم کوشیدم که این حادثه غمانگیز اتفاق نیفتد، اما موفق نشدم.
چه دورنمایی برای سینمای ایران متصور بودید؟
من به سینمای ایران ایمان داشتم، هم زمانی که رایزن فرهنگی در پاریس بودم، و هم وقتی که در اکو بودم از غرب و شرق و از بیرون به سینمای ایران نگاه کرده بودم و دیده بودم چطور با احترام و شگفتی به سینمای ایران می نگریستند. من همیشه از مذاکرات 5+ 1 مثال میآورم؛ نقطه مشترک این شش کشور سینما بود. ما جزو نوادر کشورهای جهان هستیم که صنعت سینما داریم. هم بازار دارد، هم مخاطب، و هم توسط یک عده ای با اشتیاق دنبال میشود. میدانستم سینمای ایران حقش این نیست. اما بدشانسیام این بود که، مدیرانی از اینجا رفتند اما دلشان همچنان اینجا بود. از همان ابتدا بارها این را گفتهام، یک سازمان سینمایی درسایه با ساختمان و امکانات و بودجه و... یکی از اهداف خود را اذیت و آزار مدیران سازمان سینمایی دولت تدبیر و امید تعریف کرده بودند.
اتفاقا بحث نهادهای موازی یکی از تنشهای صنف سینما بود.
دقیقا ما یک خانه سینما داشتیم که درِ آن بسته بود و یک خانه سینمای شماره دو که ما هنوز ساختمانی را که رهن کرده بودند هم نتوانستیم تحویل بگیریم. وجود صنفهای دولتساخته(سابق) درکنار صنفهای واقعی؛ از منظر سینماگران این اتفاق باعث عدم آرامش بود. اما امروز خانه سینمایی داریم که آرام و متین کارش را انجام میدهد، ملجاء و پناهگاه است، اختلافهای عمیق و ریشهدار بین سینماگران از بین رفته است، شورای عالی تهیهکنندگان به وحدت ویکپارچگی رسید و همه دیدند که وجود خانه سینما چقدر لازم است.
شما از آرامش در سینما گفتید، اما سینماگران گاهی گلایه هایی دارند و احساس میکنند مثلا در مورد اعلام اسامی شورای نمایش یا فیلمهایی که یک باره جلویشان گرفته میشود ابهام وجود دارد. چقدر این فشارها از داخل وزارتخانه است و چقدر از بیرون بر سینما به وجود میآید؟
چطوری می شود این را توضیح داد؟ واقعیت این است هنگامی که بر ما فشار وارد میشود ما باید توضیح دهیم و اگر شبههای وجود دارد، اگر تفاوت عقیدهای با برخی سازمانهای بیرون از سینما وجود دارد باید گفتگو کنیم، نباید راحت بپذیریم. مثلا درمورد فیلم «قصهها»ی خانم بنیاعتماد خیلی فشار بر ما بود؛ کمیسیون فرهنگی مجلس، اصل نود، قوه قضاییه و.... ما با هرکدام جلسههای متعدد داشتیم و با گفتگو مسئله حل شد. فیلمهایی که پیش از این به ناحق توقیف شدند که تعدادشان اتفاقا کم هم نیست در این دولت نمایش داده شدند. تعداد فیلمهایمان که تولید شده تقریبا دو برابر است و تعداد فیلمهایی که مشکل پیدا کردند خیلی کمتر از قبل است. بنابراین فکر میکنم کارنامه قابل دفاعی است.
در مورد شورای نمایش هم قرار بود بعد از جشنواره فیلم، اعضا تغییر کنند که یک مقدار طول کشید و حدود دوسوم اعضا هم عوض شدند و این در راستای سیاست چرخش نخبگان می تواند نفسیر شود. اما متاسفانه رسانهها این تغییر را به حاشیهها ربط دادند. ترکیب جدید این شورا، واقعا ترکیب جالبی است و اگر به این ترکیب نشود اعتماد کرد به هیچ شورایی در کشور نمیتوان اعتماد کرد.
به دو برابر شدن تعداد فیلمهای تولیدی اشاره کردید، فروش فیلمها هم امسال بیش از انتظار بود؛ آیا این یک موج موقتی است؟
ما همان سال اولی که سازمان را تحویل گرفتیم در نخستین سال فروش به 54 میلیارد رسید که بخشی از آن میوه دیجیتال شدن سینماها بود. سال بعد به 74 میلیارد و امسال در ماه چهارم 70 میلیارد را هم رد کردیم. پس ما طی سه سال یک روند صعودی و فزاینده داشتیم که نشان می دهد سینما از بحران بیرون آمده و راه ترقی را به سرعت می پیماید. استقبال از سینما پس از سالهای سال، به یک پدیده تبدیل شده و همچنان ادامه دارد. مردم بعد از سالها صفهای سینما را میبینند. این رونق کسب و کار سینما سبب شده است همین الان صد سالن سینما در حال ساخت داشته باشیم. روزهای اول موج تعطیلی سینماها بود و اکنون موج بازگشایی سینماها و نکته مثبت آن همکاری و حضور شرکتهای خصوصی است.
بعضی افراد، عملکرد شما را در زمینه توسعه زیرساختها مثبت نمیدانند. اما شما آمار خوبی از ساخت سالنهای سینمایی ارایه میکنید.
روزی که سازمان سینمایی را تحویل گرفتیم کمتر از 300 پرده داشتیم و در حال حاضر حدود 500 پرده سینمایی فعال داریم. از چندین سالن سینمایی در مجتمعهای تجاری معروف تهران تا مثلا سالنهای قدیمی در شهرهای مختلف که دوباره احیا یا ساخته شده است بهرهبرداری شد. در جشنواره فجر هم تعدادی از اینها رونمایی میشود. همچنین چندین درخواست ساخت سالن سینما داریم. یکی از اتفاقهای خیلی مهم اینکه ما از سینمای نگاتیو عبور کردیم و سینما در این دولت، دیجیتال شد. اتفاق زیرساختی و مهم دیگر این است که تمام سینمای ایران مکانیزه است. یعنی هر بلیتی که در سراسر کشور فروخته میشود در تهران ثبت و اعلام میشود. شاید به نظر اتفاق سادهای باشد اما آرامشی در سینما ایجاد کرد. تهیهکنندگان همیشه نگران بودند که از میزان فروششان اطلاع ندارند، اما حالا میدانند چقدر فروش واقعی داشتهاند. تحول زیرساختی دیگر سامانه نمایش درخواستی(سند) یا همانVOD است. 5-6 سال دیگر میتوان به عنوان انقلاب تصویر از آن یاد کرد؛ تمام زیر ساختهایش فراهم شده است.
مدرسه ملی سینما از منظر من یک کار زیرساختی مهم است، که با هدف پر کردن خلاء بحث آموزش و برای افزایش پژوهش و بالابردن دانش سینمایی جوانان، با سختگیری فراوان راه انداختیم. بخش بزرگی از اهالی سینما همراه آن هستند. فکر میکنم در سالهای بعد از این شجره طیبه یاد خواهد شد.
«هنر و تجربه» هم به نوعی اصلاح ساختاری موفقی بود.
آقای کیارستمی بارها به من گفته بودند، که « هرجای دنیا میروم پُز هنر و تجربه را میدهم». حتی حاضر بودند نامشان به عنوان هیات موسس هنر و تجربه به عنوان یک کار دولتی بیاید اما بیماری ایشان اجازه نداد. هنر و تجربه امید و نشاطی در بین اهالی سینما ایجاد کرد. فیلمهای ارزشمند هنری را از سیطره فیلمهای بدنه خارج کرد. سینمای بدنه هم نفس کشید، بخشی از رونق فروش را مدیون جدا شدن فیلمهای هنر و تجربه هستیم. این فیلمها با وقار و احترام در تمام کشور نمایش داده میشوند. تقریبا هر ماه هم یک سالن هنروتجربه افتتاح میشود. از طرفی هنر و تجربه فرصت نمایش را در اختیار بخش بزرگتری از تولیدات سالانه قرار میدهد و یک طرح عدالتمحور در سینما است. هرچند ما شعار عدالتخواهی را در بوق و کرنا نکردیم، اما در تقسیم یارانه های فرهنگی به جامعه متکثرتری معتقد بودیم و عمل کردیم. مثلا پیشتر، فروش تهران 90 درصد کل فروش بود در حالی که اکنون سهم شهرستانها حدود 45 درصد از آمار فروش فیلمها است. اکران فیلمها در تهران و شهرستان همزمان است. ما سال اول جشنواره فجر را تقریبا در تمام استانها برگزار کردیم، امسال هم دوست داریم این اتفاق بیفتد.
ولی حمایتهای مالی شما از بخشهای مختلف مثل تولید پروژههای بزرگ سینمایی خیلی زیاد نیست.
واقعا عرض میکنم، بودجه سازمان سینمایی خیلی جدی نیست. سینما صنعتی پرهزینه است و فیلم کالایی بسیار گران. همه میگویند چرا فیلم فاخر، فیلم دفاع مقدسی و ... تولید نمیکنید. درحال حاضر اگر بودجه ساخت فیلم دفاع مقدسی زیر 10 میلیارد باشد، اصلا به ما ارائه نمیدهند، وقتی بودجههایشان بالای این ارقام است به سراغ ما میآیند. آن وقت کل بودجه ما در فارابی حدود 14-15 میلیارد تومان است، تازه امسال که وضعمان خوب شده است. این واقعاً شوخی با سینما است. اما ما تلاشمان را کردهایم، بخش خصوصی را به کمک گرفتهایم، با سیلی صورتمان را سرخ نگه داشتهایم.
چه کسانی به کمک آمدهاند؟
بانکها و برخی نهادها در بخش خصوصی. فروش خوب فیلمها هم کمک کرده است که تهیهکنندگان با فراغ بیشتر به سراغ سینما بیایند. با همه این حرفها در این چند سال با فضای امیدوارکنندهای که ایجاد شده، سینماگران آمدند و درخشیدند. ما ظرفیت تولیدمان حداقل یک برابر و نیم شده است. تولید یعنی ایجاد شغل. گاهی بیکاری در سینما را به سازمان سینمایی نسبت میدهند، با قاطعیت این اتهام را رد میکنم. بیکاری در سینما به ما ارتباطی ندارد، در همه حوزهها تولیدات ما افزایش یافته است. اما از آن طرف تولید در تلویزیون کاهش یافته است. تلویزیون چندصد تله فیلم تولید میکرد در حالی که الان کاملا متوقف شده است. موج بیکاری از شمال به جنوب، از تلویزیون به سینما آمده است.
سینما تنها فیلمهای بلند و داستانی نیست. یکی از نهادهای بی بدیل سینمای ایران، انجمن سینمای جوانان است که در شصت نقطه کشور دفتر دارد. این انجمنها نقطه امیدی برای آینده سینمای ایران است. تحولات این عرصه همچنین اتفاقهای بسیار خوبی که در عرصه سینمای مستند و انیمیشن افتاده خود گفتوگوی دیگری میطلبد. در عرصه شبکه نمایش خانگی هم شاهد یک جهش بزرگ هستیم. یکی از نمونه های این موفقیت سریال شهرزاد است که همه از آن خبر دارید.
مهمترین برنامه ماههای آخر دولت یازدهم در حوزه سینما چیست؟
امسال باید مدرسه ملی را نهادینه کنیم. دکتر جنتی با جدیت مسائل مدرسه را دنبال میکنند و پشتیبان اصلی آن هستند. همچنین طرح بلند پروازانهای به نام سینما سلام داریم که مقدماتش فراهم شده است. سینماهای سیار با امکانات دیجیتال و ردگیری از طرق جیپیاس که امکان ارسال فیلم از طریق شبکه با ضریب اطمینان صددرصدی را دارد و مهندسین ایرانی با شیوه مهندسی معکوس طراحی کردهاند. امیدواریم در روز ملی سینما از این طرح رونمایی کنیم. این طرح، در راستای تحقق وعده وزیر محترم ارشاد و برنامههایی که در روز اول در مجلس مطرح کردند اجرا میشود.
البته راهاندازی وی او دی و همچنین ادامه ساخت و سازها سالنها، همچنان از کارهای باقی مانده این دوره از دولت تدبیر و امید است.
گاهی انتقادهای تندی به محتوای فیلمها میشود؛ چه پاسخی دارید؟
از نظر محتوا، درصد فیلمهای دینی، ارزشی، دفاع مقدس و اجتماعی امیدآفرین، که هم مردمپسند باشد و هم باکیفیت در این دوره به صورت چشمگیر افزایش یافته و اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست. دلیل این امر هم ایجاد فضای اعتماد، عملکرد مثبت شوراهای پروانه ساخت و نمایش خوب بوده است.