به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سبک زندگی ازجمله مفاهیم مدرن به شمار میآید که در سده گذشته و بهویژه پس از جنگ دوم جهانی مورد توجه ویژه قرار گرفت. این اصطلاح محصول جهان مدرن است که در آن با تضعیف متغیرهای ساختاری نظیر طبقه اجتماعی، انتخابها و رفتارهای ذوقی و فردی مبنای شکلگیری هویت و هستی فرد قرار میگیرند. در دوره اخیر به واسطه اهمیت بیش از پیش «خود» و ظهور جامعه مصرفی، قدرت انتخاب و کنشگری افزایش یافته و تنوع در سبکهای زندگی به امری فراگیر تبدیل شده است. جامعه مصرفی در ایران نیز درحال گسترش و اهمیت مصرف و انتخاب سبکهای زندگی مختلف بهویژه در میان جوانان قابل توجه است. جوانان به صورت فعال درحال شکل دادن به سبکهای زندگی جدید برای خویش هستند و از سبکهای زندگی موجود و سنتی پیروی نمیکنند. استان کردستان یکی از استانهای کردنشین در غرب ایران است. اکثریت ساکنان این استان، کرد زبان هستند که به لهجههای مختلف تکلم میکنند. فرهنگها و سنتهای زیادی در جایجای این استان در میان مردمان کرد زبان وجود دارد و سبکهای زندگی متفاوتی را برای خود دارند. در این گزارش به سبک زندگی روستایی در مناطق شرقی استان کردستان میپردازیم. در زمانهای قدیم روستاییان با سنتهای خود زندگی میکردند و الان این سنتهای قدیمی در میان نسل جوان کمرنگ شده و سبکهای متفاوتی را برای خود ساختند اما نسل قدیم با وجود اینکه حتی محل زندگی را به شهرها هم انتقال دادند، باز همان سبک زندگی روستایی و فعالیت روزمره خودشان را فراموش نکردند و در کنار زندگی پر از سروصدا و آلودگی شهرها به فعالیتهایی که سالها با آن زندگی کردند، میپردازند.
وقتی در کنار این افراد حضور پیدا میکنیم، ناخودآگاه به حالوهوای قدیم و گذشته برمیگردیم؛ وقتی که همه چیز سنتی و سالم و از این فضای صنعتی و ماشینی دور بود و زندگی در جامعه امروزی هم در بسیاری مواقع سبک زندگی متفاوتتری را میطلبد.
در ادامه این گزارش با دو گفتوگو بیشتر با سبک زندگی شرق کردستان آشنا خواهیم شد.
از سرگرمیهای کودکی تا کار و شروع زندگی یک زن روستایی
میخواهیم با یکی از خانمهای ساکن روستای حاجی پمق از توابع بخش مرکزی شهرستان دهگلان گفتوگویی داشته باشیم که از سبک زندگی که در روستا داشتند، میگوید. خانم فراست حسینپناهی در روستا به دنیا آمده و دوران کودکی را هم در روستای قروچای دهگلان سپری و سالها در روستای حاجی پمق بخش مرکزی دهگلان زندگی کرد و از زمان کودکی خود میگوید که بازیها و سرگرمیهای بچهها هم با کمک کردن در کارهایی چون لباس شستن در رودخانه، رفتن دنبال بره و گوسفندان و کمک در دوشیدن گاو و گوسفندان و تنور را برای پختن نان آماده کردن سپری شد و کمکم باید خود آنها این کارها را انجام میدادند و با این سرگرمیها و کار و فعالیت وارد زندگی شدند.
خانم حسینپناهی از مراحل ساخت اسباب و وسایلی که در زندگی لازم داشتند، میگفت و برای ما از روش و رسمورسوم ساخت مشک برای کرهگیری توضیح داد: برای ساخت مشکهای طبیعی پوست بز را در میان یک مایع که از آب، نمک و آرد تهیه میشد به مدت دو هفته نگهداری میکردیم و چهار - پنج مرتبه این مایع تعویض میشد، بعد با آرد و نمک دوباره نگهداری میکردیم، سپس با یک گیاه مخصوص که در مناطق اورامانات رویش داشت (جهفت) پخته میشد، بعد از آنکه پوست کامل سیاه شد، در جلو آفتاب کاملا باد میزدند و یک فرد متخصص، موها و ضایعات را از آن جدا کرده و با گیاه «جهفت» مجددا نرم میکردن و یکی از خانمها که کاربلد بود آن را میدوخت و بعد از ساخت دستهها و نگهدارندهها و سه پایه مخصوص، کار ساخت مشک به پایان میرسید و با ریختن ماست نخستین مشک برای کرهگیری آماده بود. اما رسم آن زمان این بود که برای پربرکتشدن یکسری اقدامات انجام میشد و آن گذاشتن یک آینه در زیر مشک بود و هفت دختر دمبخت از روستا میآمدند و هر کدام یک بار مشک را حرکت میدادند و عین کلمهای که میگفتند این بود که انشاءالله مشک شما پربرکت باشد، بعد از اینکه صاحبخانه کره و دوغ را تهیه کرد، سهم آن هفت دختر دمبخت را هم میفرستاد و دعای خیر برای آنان این بود که انشاءالله سفیدبخت شوند و دیگر مراحل ساخت و استفاده مشک به پایان میرسید.
ادامه گزارش را از زبان خود این شیر زن کردستانی میخوانیم که سالهای سال در روستا فعالیت کرد و الان در شهر هم بسیاری از این فعالیتها را در خانه خود دارد و این زندگی بسیاری از زنان و مردان کردستانی است که سبک زندگی سنتی را بر زندگی ماشینی و صنعتی ترجیح میدهند.
ما در روستا کارهای زیادی را انجام میدادیم که جزو زندگی ما بود و همه در کنار هم خوش بودیم. فعالیتهای که داشتیم بیشتر اوقات با همسایهها و اهالی روستا انجام و کمتر کسی پیدا میشد که در این فعالیتها مشارکت نداشته باشد. کمک به همدیگر در کارهایی همچون بافتن پشم گوسفندان بود و در اصطلاح کردی به این کار «گه ل» یا «یاری بهاری» میگفتند و در میان مردان هم در خرمن کوبیدن و درو کردن وجود داشت. ماهیت این کار به این صورت بود کسی که نیروی کار کمتری داشت هیچ وقت تنها نمیماند، همدیگر را کمک میکردند و این سبک زندگی در میان آنان یک اصل واحد بود.
در فصل بهار زنان و دختران به دشتها میرفتند و گیاههای خوراکی تهیه میکردند. تهیه ظرف و ظروفهای محلی و خشک کردن گیاهان دارویی از فعالیتهای زنان در فصل بهار بود.
فصل بهار شروع فعالیتهای کشاورزی و دامپروری برای مردان و پسران هم بود. صبحها زنان سفره و غذای یک روز آنان را آمده میکردند و مردان تا شب به روستا برنمیگشتند. کارهای داخل روستا برعهده زنان بود.
در فصل تابستان و با درو شدن گندم، کار آرد کردن و نگهداری برای یکسال تهیه نان شروع میشد. تهیه گندم نیمدانه برای پخت غذاهای محلی زمستانی، خشک کردن میوههای تابستانی همچون گلابی، سیب و زردآلو برای مصرف زمستانی از فعالیتهای تابستانی زندگی روستایی بود و الان هم این فعالیتها در میان مردمان کردستان وجود دارد که همیشه اهل خانه با جمع شدن در کنار هم نسبت به انجام آن اقدام میکنند.
فصل پاییز، فصل جمعوجور کردن کارها و آماده شدن برای یک زندگی زمستانی است. عمده کارهایی که توسط مردان و زنان انجام میشد، رسیدگی به وضع پشتبامها و دیوارهای کاهگلی، ذخیره آذوقه برای سوخت بخاری و تنور و ذخیره غذاهای محلی تهیهشده بود. همه چیز برای شروع زمستانی آرام و دلنشین مهیا میشد. شبنشینی با فامیل و همسایهها، تهیه غذاهای محلی در کنار بخاری نفتی و چوبی، بازیهای خانگی در شبها و برفبازی و اسکی روی یخ تپهها از سرگرمیهای زمستانی بود. صفا و صمیمت آنقدر بود که هیچ وقت از این کارها خسته نمیشدند. امروزه سبک زندگی مردم با گذشته خیلی تغییر کرده، بسیاری از این فعالیتها در میان قشر جوان کمرنگ شده و زندگی ماشینی و صنعتی باعث شده این رسم و رسومها در میان زنان و مادران آینده کمتر انجام شود اما هنوز هم در بسیاری از خانوادهها هستند کسانی که همین نوع زندگی کردن را به زندگی امروزی ترجیح میدهند. من با اینکه برای راحتی زندگی فرزندانم به شهر مهاجرت کردم اما همیشه کارهایی را که در روستا داشتم در شهر هم انجام میدهم، حتی در حیاط خانه تنور گلی هم داریم.
افتخار من پیروی از سنتهای مادرم است
در استان کردستان بسیاری همچون خانم حسینپناهی هستند که از این آداب و رسوم پیروی میکنند و از انجام این فعالیتها لذت میبرند، یکی از آنان خانم بهجت مرادی است که از آداب و رسوم و سبک زندگی سنتی پیروی میکند. او در وقتهای بیکاری و فراغت بهخصوص در زمستان اقدام به بافندگی برای اهل خانواده خود میکند و اعتقادش بر این است هر فرد باید بتواند برای زندگی خود در حد توان تلاش کند و خودش کارهایش را انجام دهد.
این خانم بیش از 20سال است از روستا به شهر قروه مهاجرت کرده و معتقد است در جامعه ماشینی و صنعتی امروز هنوز سبک زندگی سنتی و قدیمی به قوت خود باقی است و در میان نسل جوان هم هستند کسانی که دوستدار این آداب و رسوم هستند.
اهالی استان کردستان در همه مناطق همیشه با شرایط سخت و دشوار زندگی میکنند و ازجمله استانهایی است که کمتر دچار تغییر در شیوه سبک زندگی شده و بسیاری از آداب و رسوم قدیمی هنوز هم در میان مردم رواج دارد. پوشش لباس محلی بین مردم کردستان از جایگاه ویژهای برخوردار است و این یک فرهنگی غنی در میان زنان و مردان کرد زبان است که هویت و فرهنگ خود را حفظ کنند، از پوشش لباس محلی برخوردار باشند و در شادیها و فعالیتهای روزمره با این پوشش در اجتماع حضور پیدا کنند.
در بسیاری از مناطق کردستان سبکهای زندگی متفاوت است اما در کلیات اهالی مناطق کردنشین غرب کشور صاحب یک فرهنگ غنی و آداب و رسوم مبتنی بر سنتهای پیشینیان هستند. هرچقدر مردمان در سالم نگهداشتن فرهنگ و آداب و رسوم خود کوشا باشند، کمتر دچار تغییر در سبک زندگی میشوند.
من بهجت مرادی نزدیک 34سال است که در شهر زندگی میکنم. از زندگی روستا دور شدهام اما مادر خودم هنوز زندگی در روستا را ترجیح میدهد و در آنجا زندگی میکند. در زندگی امروزی با اینکه امکانات فراوانی در اختیار داریم اما کمی سخت شده است. زندگی در قدیم سادهتر بود. از رسم و رسوم قدیم هنوز چیزهای باقیمانده است که من و بسیاری دیگر از زنان کرد زبان به آن پایبند هستیم مثل پوشیدن لباس کردی و سنتی. من و اعضای خانوادهام با اینکه سالها در شهر بودهایم اما پوشیدن لباس کردی خود را حفظ کرده و هرگز حاضر نیستیم مدل لباس پوشیدن خود را تغییر دهیم، چون بسیار زیبا و پوشیده است و ما با این سبک و روش بزرگ شدیم و زندگی کردیم، نهتنها من بلکه اکثر زنان مثل من هستند، حتی در عروسیهای امروزی هم این پوشش همچنان پا بر جا مانده است و مردان و زنان کرد در عروسیها با زیباترین و شادترین لباسهای محلی کردی حضور پیدا میکنند. ازدواجها در قدیم بیشتر توسط وساطت یک نفر بزرگتر فامیل و انتخاب پدر و مادر صورت میگرفت، البته این رسم قدیم هنوز در بعضی از خانوادهها هست، چون اعتقاد دارند در این صورت اختلاف کمتری وجود دارد و خانوادهها در جریان ارتباط دختر و پسر هستند و ازدواج فقط پیوند دو نفر نیست، بلکه پیوند خانوادهها هم هست و دقت و حساسیت خاصی را میطلبد، البته دختران و پسران در قدیم تا روز عروسی خیلی کم همدیگر را ملاقات میکردند اما درنهایت زندگی خوبی را در کنار هم تشکیل میدادند.
من و بسیاری از زنان هر سال تابستان مثل قدیم با حوصله با دوغ غلیظ شده و بلغور گندم ترخینه به زبان محلی خودمان «دووینه» درست میکنیم که در فصل سرما غذای سالم و مفیدی است، همچنین زردآلو را خشک و با آن مربای قیسی درست میکنیم، حتی با آن آش هم میپزیم که بسیار خوشمزه است.
من خوشحال هستم که میتوانم گوشه کوچکی از فرهنگ خوب و اصیل کردی را حفظ کنم و امیدوارم فرزندان ما هم نسبت به حفظ این آداب و رسوم تلاش کنند. به راستی که این سبک زندگی بسیار ارزشمند است و هرچقدر برای حفظ آن تلاش کنیم، آینده سالمتری خواهیم داشت. با اینکه الان در جامعهای زندگی میکنیم که مدرن شده اما سبک زندگی که گذشته ما را ساخته، آینده ما را هم خواهد ساخت.
منبع: شهروند
انتهای پیام/
∎