شناسهٔ خبر: 14954773 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

پاورقی سقوط سنندج

گروه های چپ در ایران (بخش چهلم)

صاحب‌خبر - در قسمت قبلی اشاره کردیم که چریک‌های فدایی خلق در حالی فعالیت خود را در کردستان آغاز کردند که در این منطقه، نه هواداری داشتند و نه جایگاهی. این مسئله باعث شد آنها برای ایجاد پایگاه در کردستان، دست به دامن گروه‌های جدایی‌طلب و وابسته‌ای مانند «کو‌مه‌له» شوند. این در حالی بود که وضعیت کردستان روز به روز بحرانی‌تر می‌شد. از یک سو، فعالیت افراد جاه‌طلبی مانند «عزالدین حسینی» برای کسب خودمختاری و از سوی دیگر، حضور عناصر وابسته به رژیم پهلوی، مانند سپهبد «پالیزبان» که مسئولیت سازماندهی نیروهای ضدانقلاب را برعهده داشت، کردستان را به صحنه جدال و کشمکش خطرناکی تبدیل کرده‌بود. برای درک شرایط بحرانی آن روزهای کردستان، کافی است بدانیم افزون بر فعالیت‌های ضدانقلاب در این منطقه، نیروهای رژیم بعث عراق نیز، در نزدیکی مرزها نیرو پیاده کرده و دست به عملیات ایذایی در منطقه زده‌بودند. در این میان، چریک‌های فدایی خلق که داعیه مبارزه با امپریالیسم را داشتند، تنها برای کسب جایگاه در منطقه کردستان، با گروه‌هایی هم‌پیمان شده‌بودند که وابستگی آنها به امپریالیسم و رژیم بعث عراق، اظهر من الشمس بود. «محمود نادری» در کتاب «چریک‌های فدایی خلق» می‌نویسد:«بیژن جزنی که ساده انگارانه تصور می‌کرد چون جنبش‌های ملی در برابر رژیم وابسته به امپریالیسم قرار دارند، لاجرم خود به خود ماهیتی ضد امپریالیسم پیدا می‌کنند، هرگز نمی‌توانست پیش‌بینی کند که به زودی، زمانی فرا خواهد رسید که میراث‌داران او، با کارگزاران رژیمی وابسته به امپریالیسم و عوامل رژیم بعث عراق، دوشادوش یکدیگر، جنبشی ضد وطنی را پیش ببرند.» در شرایطی که اعضای سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان(کومه‌له)، برای رسیدن به اهداف خود، دور «عزالدین حسینی» را گرفته بودند و با وجود اختلافات عمیق ایدئولوژیک، از وی حمایت می‌کردند، چریک‌ها نیز به پیروی از آنها، به تبلیغ و تأیید «عزالدین حسینی» پرداختند. جنگ علیه نظام نوپای اسلامی با بالا گرفتن بحران در کردستان، امنیت سنندج، مرکز این استان، از بین رفت. عناصر وابسته به «کومه‌له»، با همراهی و همکاری تعدادی از چریک‌های فدایی خلق، پیشنهاد مذاکره «سرهنگ صفری»، فرمانده پادگان سنندج را، برای پایان دادن به تنش‌ها، قبول نکردند. «نادری» می‌نویسد:«با تحریک صدیق کمانگر[از اعضای چریک‌های فدایی خلق]، به ستاد لشکر 28 سنندج حمله شد و سرهنگ صفری و سرگرد مسعودی در دفتر کارشان توسط عناصر کومه‌له بازداشت شدند. ساعاتی بعد، عناصر این گروه و چریک‌های فدایی با حمله به پادگان ژاندارمری، آن‌جا را تصرف کردند و سلاح‌های موجود را به یغما بردند. مهاجمین با اسلحه‌های غارت شده به سوی پادگان سنندج یورش آوردند، اما با مقاومت پرسنل حاضر در پادگان مواجه شدند ... در ساعات پایانی همان روز، عوامل کومه‌له و چریک‌های فدایی، به سرکردگی صدیق کمانگر، رادیو و تلویزیون سنندج را اشغال کردند.»با گسترده شدن دامنه عملیات نظامی ضدانقلاب به تمام شهر سنندج، چریک‌ها و عناصر کومه‌له، درصدد کشاندن آشوب به سایر شهرهای کردستان برآمدند. «عزیز رضایی» یکی از سرکردگان «کومه‌له»، همراه با تعدادی از چریک‌های فدایی خلق، به سمت شهر سقز رفت تا مقدمات تصرف پادگان این شهر را فراهم کند؛ اما او از واکنش امام جمعه این شهر که نفوذ فراوانی در میان مردم داشت، بیمناک بود. «سیدهاشم هدایتی» که از نزدیک شاهد وقایع آن روزها بوده است، در این باره می‌گوید:«عزیز رضایی به ملا عبدا... محمدی، امام جمعه سقز، گفت: جنگ سنندج شروع شده، نیروهای عراقی به کمک ما آمده و تیربار و خمپاره آورده‌اند و پادگان سنندج نزدیک است که سقوط کند؛ شما اجازه بدهید ما به پادگان سقز حمله کنیم. اگر کمک نمی‌کنید، لااقل مخالفت نکنید ... ایشان[امام جمعه سقز] دستش را داخل عبایش برد و یک نگاهی به او کرد و با لحنی تحقیرآمیز و محکم گفت: برو پادگان را بگیر؛ به قرآن قسم، گفته‌ام اگر یک نفرتان دور و بر پادگان بروید، همه‌تان را با گلوله بزنند.»