تراریخته هایی که در لیست کالاهای وارداتی کشور جا خوش کرده اند
چرا تولیدکنندگان برنج تراریخته اسناد آزمایش هایشان را ارایه نمی کنند؟
صاحبخبر - سلامت نیوز:٣٠٠هزار کشاورز طی ١٥سال در هندوستان خودکشی کردند. سم راندآپ خوردند و تمام. قرار بود زمینهای کشاورزیشان که در آن پنبه میکاشتند، با بذرهای وارداتی تغییر ژنتیک داده شده، نسبت به بیآبی، آفت و علف مقاوم شوند و زمینهایشان آبادتر و سودشان بیشتر اما بذرهای وارداتی تراریخته تیشه به ریشه زمین و کشاورزان زد. بذرهای عقیمی که فقط یکبار جوانه میزنند باعث شدند کشاورزان هرسال مجبور به خرید بذر از خارج شوند. علفکشها و آفتکشها هم گران بودند و هر بار استفاده از آنها، زمین را مقاومتر کرد و زمین، آفتکشهای بیشتری میخواست. زمینشان را بهخاطر هزینه بالای سم و بذر گرو گذاشتند و آخر هم نتیجه آنچه باید میشد، نشد و فقط هرسال بیشتر از سال قبل آنها را زیر دین برد و اکثرشان مجبور شدند زمینشان را واگذار کنند و بعد هم جانشان تمام. به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند در ادامه می نویسد: این روایتی است که واندانا شیوا، کاندیدای جایزه نوبل آلترناتیو و فعال محیطزیست سال قبل و در سومین همایش بینالمللی ارگانیک در تهران تعریف کرد. روایتی از پنبهکاران هندی که بازماندگانشان هم وضعیتی مشابه دارند و شاید روایتی از زندگی بسیاری از کشاورزان در سطح جهان در سالیان اخیر. سالهایی که کمپانی مونتسانو، به تولید بذر تراریخته و در نتیجه آن محصولات تغییر ژنتیک دادهشده پرداخت و بذر ذرت، کلزا، سویا و پنبه را روانه بازار کرد. بذرهای تراریخته و سمومی که آفت را از محصولات کشاورزی دور میکنند اما خودشان آفتی برای کشاورزان و سلامتی مردم شدهاند. در جریان تراريخته شدن گیاهان و حیوانات، ژن يا ژنهايي از يک موجود به موجود ديگر منتقل ميشود. با انتقال ژن جديد به سلول يا موجود زنده، ويژگي جديدي در آن موجود ايجاد ميشود. اتفاقی که به گفته مخالفان این عمل، کاری خارج از حلقه فلسفی و عرفی تعریف شده برای زنجیره بقاست. فارغ از بر هم خوردن زنجیره بقا که در طولانی مدت اثرات غیرقابل جبرانی بر حیات انسانها خواهد داشت، این محصولات میتوانند عامل ایجاد بیماریهای گوناگون باشند. افزایش سرطان، اوتیسم، اماس و بیماریهایی از این دست محصول همین محصولات خوراکی جدید است. سال گذشته محققان دانشگاه کان فرانسه آثار و تبعات مصرف ذرت «بیتی ١٧٦» را طی ٥سال متوالی و روی هفتاد رأس گاو مورد بررسی قرار دادند. به ژن این نوع از ذرتها برای مقاوم شدن در مقابل سموم، نوعی از حشرهکش تزریق شده بود که درنهایت ذرتها حدود ١٥درصد سموم حشرهکش را در خود داشتند و مصرف بلندمدت آنها باعث بروز مشکلات کلیوی، ایجاد اختلال در غدد پستانی (شیری) و موارد دیگری از مشکلات شد. برای کنترل همین موارد هم، ٢٣سال قبل یعنی سال ١٩٩٢ م. پروتکل جهانی ايمنی زيستی کارتاهنا نوشته شد. پروتکلی که اصليترين ابزار بينالمللي بـراي کنترل نقـل و انتقال فرامرزي محصولات مهندسي ژنتيك و زيست فناوري نـوين و هدف اصلي آن هم حفظ تنـوع زيسـتي، استفاده پايدار از منابع طبيعي و تقسيم منافع حاصل از آن بهگونهاي عادلانه بود. پروتکلی که ایران هم به عضویت آن درآمد و در سال ١٣٨٨ در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. چهارسال بعد، کمیسیون کشاورزی مجلس در گزارشی در مورد اجرا نشدن این قانون و بیتوجهی دستگاههای اجرایی به آن هشدار داد. این گزارش دولت دهم را در مورد تدوین، تصویب و ابلاغ نکردن آییننامههای این قانون مقصر اعلام کرده بود. قانونی که در آن به نیاز فوری برای تأسیس آزمایشگاههای سلامت محصولات ژنتیکی وارد شده، اشاره شده بود. همچنین براساس مقررات جهانی از ایران خواسته شده بود گلخانههایی داشته باشد که بتواند در آنها از خروج و به اصطلاح فرار ناخواسته گیاهان تراریخته و رهاشدن آنها در محیط جلوگیری کند. اتفاقی که عملیاتی نشد. در قانون ایمنی زیستی بر مورد دیگری هم تأکید شد و آن هم داشتن برچسب مخصوص کالاهای تغییر ژنتیکی وارداتی است اما پیگیریها برای اجرایی شدن این قانون از سال ١٣٩٣ شروع شد. بابک توتونچی، مدیر مرکز غیردولتی مطالعات راهبردی و دکترینال علوم اجتماعی، صلح و محیط زیست؛ ازجمله فعالانی بود که برای عملیاتی شدن این قانون پا پیش گذاشت «از سال٩٣ پیگیریهایی جدی با کمک رسانهها برای عمل به پروتکل جهانی ايمنی زيستی کارتاهنا را شروع کردیم که بعد از دوسال نتیجه داد و از ابتدای امسال شاهدیم تا حدودی رعایت میشود. این درحالی است که بسیاری از کارخانههای تولید روغن و مواد خوراکی، مواد غذایی تراریخته را در انبارهای خود دارند، چون خریدهایشان به صورت طولانی مدت است و هنوز هم از همان استفاده میکنند.» او میگوید: «هنری کسینجر، دیپلمات آمریکایی جملهای معروف دارد، او میگوید: اگر میخواهید بر دولتها مسلط شوید، باید اختیار دارو را در دست بگیرید و اگر میخواهید بر ملتها مسلط شوید اختیار خوراک آنها را در دست بگیرید. اتفاقی که با در دست گرفتن قدرت کشاورزی و وابسته کردن کشاورز به محصولات تراریخته ممکن میشود. کمپانیهای چند ملیتی درصدد سلطه بر بشقاب غذای ملتها هستند. اتفاقی که درحال رخدادن است.» مردم را نترسانید «در هفته آخر مرداد جلسهای با حضور معاون اول رئیسجمهوری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، وزیر بهداشت و موافقان و مخالفان بحث تراریخته در پاستور تشکیل شد. جلسهای که در آن وزیر بهداشت خواست کمی بحثها در مورد تراریخته را بیصدا کنند، چون این میزان از آگاهی ممکن است باعث ایجاد رعب و وحشت در مردم شود.» اینها را منبع آگاهی میگوید که در این جلسه حضور داشت و نخواست نامش برده شود. این منبع آگاه اضافه میکند هرچند این بحثها ممکن است ترس به دل بیندازد اما نیاز است مردم از مواردی که امنیت غذاییشان را تهدید میکند، آگاه باشند. امنیتی که نهتنها متعلق به امروز که برای نسلهای بعدی است و نباید ترس مردم را بهانهای برای پوشاندن مسأله کرد. باید ترسید و ترساند. اما موافقان استفاده از محصولات تراریخته آن را علمی جدید میدانند که نباید از آن ترسید. علمی که برای سالهای آینده زندگی بشر باید مورد توجه قرار گیرد. مخالفان را فناوری هراس و مخالف پیشرفت میدانند. حالا کاترین رضوی، مدیرعامل موسسه توسعه پایدار که سالها روی تولید غذای سالم و ارگانیک کار کرده از برخوردهای موافقان تراریخته عصبانی است «به مخالفان استفاده از بذرهای تغییر ژنتیک داده شده، فناوری هراس و بیتخصص میگویند. به ما میگویند در این موارد دخالت نکنید چون نمیدانید. هر شهروندی باید نسبت به خوراکی که مصرف میکند، حساس باشد. باید از مسئولان بخواهد که با سلامتی او و نسلهای بعد بازی نکند، حتی نوزاد در داخل شکم مادرش هم این حق را دارد.» او میگوید: «سوال ما این است که چرا کشورهای توسعهیافته استفاده از محصولات تغییر ژنتیک یافته را کنار گذاشتهاند؟ سوال دیگر این است که افزایش اینهمه بیماری از کجاست؟ آمریکا کشوری است که میزان بیماری در آن بسیار زیاد است و ما میخواهیم تجربه قرنها کشاورزیمان را به راحتی از دست بدهیم و از تجربه آنها استفاده کنیم. این یعنی امنیت غذایی و حاکمیت بذرمان را به حراج بگذاریم». منظور رضوی از کشورهایی که از محصولات تراریخته استفاده نمیکنند، کشورهای سوییس، آلمان، اتریش، ژاپن، فرانسه، ایتالیا، ایرلند شمالی، صربستان، مجارستان، یونان، بلغارستان، لوکزامبورگ، هلند، روسیه، لهستان، اسلوونی، کراوسی و نیوزلند است. توتونچی هم به روسیه و سوییس اشاره میکند. کشورهایی که تولیدکننده محصولات تراریختهاند اما در کشورشان خبری از استفاده آنها نیست «روسیه با تصمیم مجلس و با حکم پوتین استفاده از مواد تراریخته را محکوم کرده است. سوییس هم تولیدکننده بذرهای تراریخته است اما در کشور خودش مورداستفاده قرار نمیدهد و استفاده نکردن از این محصولات را هر ٥سال یکبار تمدید میکند، چون معتقدند هنوز نتایج آن روی انسان دیده نشده»، نتایجی که ممکن است سالها بعد پژوهشگران آن دوره را مبهوت و متحیر کند. زمانی که دیگر آب، خاک و هوا همه آلوده شدهاند و امکان تجدیدشان هم فراهم نیست. برنج، پنبه و حالا چغندر دستکاری شده سال ١٣٨٥ بود که خبر تولید برنج تراریخته ایرانی سروصدای زیادی به پا کرد. خبرها میگفت این برنج تنها برنج تراریخته در جهان است. بذر برنج طارم مولایی، این بذر نتیجه مطالعه و آزمایشات محقق ایرانی بود. هرچند بهگفته «بهزاد قرهیاضی»، بنیانگذار پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی پیش از این به شرق گفته است ایران کشوری بود که از سال ١٣٧٤، یعنی دوسال قبل از اینکه در دنیا یک وجب محصول تراریخته به زیرکشت برود، برنج تراریخته را برای تولید انبوه آماده کرد، برنج تراریخته طارم مولایی مقاوم به آفتکش که نیازی به مصرف سم ندارد. پژوهشگر ایرانی اما برای این کار برنج را به خارج از کشور برد «او برنج ایرانی را به فیلیپین برد و با کمک شرکت سینجنتا که شرکت تولیدکننده و واردکننده سموم و بذرهای کشاورزی است این کار را انجام داد. البته آوردنش در ایران و کاشت آن بیاجازه بوده. من با خود شرکت نامهنگاری داشتهام.» اینها را رضوی میگوید که حالا نگرانیاش برای بشقاب خوراک خانوارها بیش از پیش است. «شواهدی هست که نشان میدهد تغییر ژنتیکی در برنج هاشمی هم انجام دادهاند و این وحشتناک است و البته گفته میشود در گرگان کاشته شده.» آزاد عمرانی، عضو اتحادیه ملی محصولات کشاورزی هم سال گذشته در گفتوگویی با رسانهها تولید بذر برنج تراریخته در داخل و استفاده از آن را اتفاقی «وحشتناک» دانسته بود. اتفاقی که حتی در کشورهایی مانند هند و پاکستان که نیازمند برنج زیادی برای مردم کشورشان هستند هم رخ نداده است. «جز کشت بسیار محدود در کشور چین آن هم به صورت کنترل شده و آزمایشی، در هیچکجای دنیا برنج تراریخته بهعنوان محصولی که مستقیما مورد مصرف انسان قرار گیرد، کشت تجاری و انبوه نشده، زیرا میزان مصرف روزانه برنج توسط انسان قابل مقایسه با ذرت، کلزا و سویا نیست و تاکنون هیچ کشوری این مخاطره را نپذیرفته است.»مخاطرهای که حالا سالهاست جدی شده و حتی آزمایش دقیقی روی تبعات آن در داخل کشور انجام نگرفته است. پروفسور کرمی، فوقتخصص مهندسی ژنتیک هم سال گذشته از وجود نداشتن منابع آزمایشگاهی درباره برنج تراریخته گله کرده و گفته بود: «تولیدکنندگان برنج تراریخته در کشور میگویند سالها آزمایش روی این محصولات انجام دادهاند، اما هر وقت که درخواست میکنیم اسناد این آزمایش را ارایه کنند، ادعا میکنند اسناد محرمانه است و قابل ارایه نیست. این درحالی است که درحال حاضر آزمایشگاه جامع و پیشرفته محصولات تراریخته در سازمان غذا و دارو نداریم.» علاوه بر این، محصولات تغییر ژنتیک یافته، بدون هرگونه برچسب توزیع میشوند. هرچند از ابتدای سالجاری چند کارخانه تولید روغن این برچسب را روی محصولشان اضافه کردهاند، اما استفاده از برچسب ازجمله اصول اولیه کشورهای امضاکننده پروتکل جهانی ايمنی زيستی کارتاهناست. هرچند ممکن است برخی از روغنها این برچسب را داشته باشند اما همچنان برنج، پنبه و سایر محصولات از این گردونه خارج هستند. برنجی که میگویند ارزانتر از نمونههای ارگانیک است اما تولیدش بهگفته توتونچی میتواند برای کشور هزینه بسیاری داشته باشد. «براساس اسناد موجود، برنج طارم مولایی با همکاری بنیاد راکفلر به نتیجه رسیده و مواردی هم شنیده شده که این برنج کاشته شده. هرچند کاشت این نوع برنج بعدا رد شد. اما نکته دارای اهمیت این است که تراریختهکردن این برنج توسط تفنگ ژنی انجام میگیرد که این تنفگ ساخته شرکت مونتسانو و در انحصار این کمپانی است. این شرکت با ادعای مالکیت معنوی روی این تفنگ میتواند از ایران به دلیل استفاده از آن شکایت کرده و غرامتهای هنگفتی بگیرد.» به غیراز برنج و ذرت، پنبه محصول دیگر لیست تغییر ژنتیکی است، محصولی که درنهایت به زندگی روزمرهمان وارد میشود و به الیاف پارچهها، گوشپاککنها و از آن مهمتر به پوشک بچه و نواربهداشتی تبدیل میشود. رضوی میگوید: «پنبه تراریخته شده آنطور که اسنادی از آن موجود است در گرمسار و ورامین کاشته میشود و این غمانگیز است. میگویند پنبه خطری ندارد، درحالیکه کنجاله آن را به دام میدهند و به این ترتیب در چرخه غذایی ما حضور گستردهای دارد. وارداتش هم بدون امضا و تأیید انجام نمیشود. من سالهاست پیگیر این مواردم و حداقل حدود ٨سال است که به گمرک رفتوآمد میکنم. تمام اینها با مجوز وارد میشوند.» رضوی میگوید حالا نوبت چغندر است و خبرهایی شنیده از کشت چغندر تغییر ژنتیک داده شده، خبرهایی که بیش از پیش غمگینش میکنند. عجله نکنیم، دیر نمیشود در لیست کالاهای وارداتی کشور چند کالا بیشترین نقش را دارند و در چهار ماه نخست سالی که در آن هستیم، ذرت دامي به ارزش ٣٣٥ ميليون دلار، لوبيای سويا ٣١٥ميليون دلار وكنجاله سويا ٢٤٠ميليون دلار در لیست گزارش عملکرد تجارت خارجی کشور جا خوش کردهاند. کالاهایی که پیش از این هم بیشترین میزان واردات به کشور را داشتند، خوراک دام میشوند، روغن میشوند و ذرت و پفیلای تولیدی از آنها در دست بچهها مینشیند. محصولاتی که اکثرشان تا پیش از این بدون برچسب تغییر ژنتیک وارد میشدند و آنطور که کارشناسان میگویند حتی معلوم نیست چه ژنهایی در آنها نهادینه شده است. آزاد عمرانی، عضو هیأت رئیسه انجمن ارگانیک ایران سال گذشته در گفتوگویی گفته بود محصولات دستکاری شده ژنتیکی که در ایران با عنوان تراریخته شناخته میشود، درواقع موجوداتی هستند که حاصل انتقال یک یا چند ژن از یک گونه به گونه دیگرند که باعث میشود صفت یا صفتهای جدیدی در موجود گیرنده ژن القا شود. انتقال صفت از این ژنها موضوع چالشبرانگیزی است. موضوعی که توتونچی آن را تأیید کرده و میگوید: «حجتالاسلام ارجمند، فعال و پژوهشگر حوزه بیوتروریسم و سرپرست نمایندگی ولی فقیه در جهاد کشاورزی استان البرز، مطالعات گستردهای دراینباره انجام داده و میگوید میتوان ژنهای حیوانات گوناگون را به این محصولات اضافه کرد. برای مثال میشود ژن کوسه را به بذرهای مصرفی اضافه کرد و در نتیجه مصرفکنندگان را به طرف خشونتهای ناخودآگاه سوق داد که باعث تنشهای فردی و اجتماعی شوند یا ژن خوک و سایر حیوانات را.» اتفاقی که به گفته توتونچی احتمال آن بسیار زیاد است و تنها راه و چارهاش هم این است که عجله نکنیم، چراکه برای استفاده تجاری و همگانی از این محصولات دیر نمیشود. میتوان تحقیقات را افزایش داد. آزمایشگاهها را مجهز کرد و بعد از سالها که این محصولات امتحان خود را پس دادند، آنها را به سر سفره ببریم. موافقان استفاده از این نوع محصولات میگویند امنیت غذایی در جهان در مخاطره است. بیآبی و آفت محصول را میسوزاند، مخالفان میگویند ایران توانمندیهای اکولوژیکی گستردهای دارد و از ١٣اقلیم موجود در جهان، ١١اقلیم در کشورمان موجود است. میگویند باید کشاورزان و مردمان بومی در استفاده از بذرهای بومی به نژادی که به روشهای سنتی اصلاح شدهاند، بازتوانمندسازی شوند و نیازی به بذرهای عقیم تراریختهشده نیست. میگویند دشت خوزستان و مغان هرکدام به تنهایی توانایی تأمین گندم صدمیلیون نفر را دارند. میگویند تنوع بذری گستردهای در کشور وجود دارد. میگویند باید ترمز کشیده شود تا با سرعت کودهای شیمیایی و بذرهای تغییر ژنتیک دادهشده، بشقابهای خوراکمان را تسخیر نکردهاند.∎