شناسهٔ خبر: 14938661 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: نسیم | لینک خبر

مدیرعامل جمعیت تولد دوباره در نشست «نسیم آنلاین» مطرح کرد:

افزایش معتادان کارتن‌خواب حاصل شتابزدگی صنعتی دهه‌های گذشته است/ صنعتی شدن بدون پیوست اجتماعی آمار آسیب‌ها را افزایش می‌دهد

دیلمی‌زاده معتقد است: معتادان کارتن‌خواب هزینه آن صنایعی است که به سرعت خواستیم رشد داشته باشند، الان هم اگر برای جبران عقب‌ماندگی تحریم‌ها آن شتاب را داشته باشیم باز معتاد کارتن‌خواب تولید خواهیم کرد.

صاحب‌خبر -

گروه جامعه «نسیم آنلاین»-زهرا آخوندی: "تولد دوباره" نام یک سازمان مردم‌نهاد (NGO) است که به صورت یک سازمان غیر دولتی، مردمی، خیریه و غیرانتفاعی تشکیل شده و توسط جمعی متشکل از نجات یافتگان از اعتیاد و فعالان دانشگاهی در جهت درمان و بازپرورش مبتلایان به اعتیاد و یاری رساندن به خانواده‌هایشان با دارا بودن بیش از 50 کانون در کشور فعال هستند. عباس دیلمی‌زاده مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره و کارشناس حوزه آسیب‌های اجتماعی که سال‌ها در زمینه مبارزه با اعتیاد تجارب زیادی دارد پاسخگوی سؤالات «نسیم آنلاین» بود.

دیلمی‌زاده: فضای رسانه‌ای و موضوع اعتیاد در کشور مناسب نیست و در حوزه اعتیاد و درمان و مقابله باید برنامه‌ریزی قدم به قدم داشت.

اولین گام در زمینه مواد مخدر و اعتیاد نترسیدن است. فضایی که شرایط را به سمت ترس و هراس ببرد مناسب حل یک معضل پیچیده در حوزه اجتماعی به نام اعتیاد نیست و اگر این روش به کار گرفته شود پاسخ غلط به دست می‌آید.

رفتارهای عجولانه و غیرکارشناسانه و غیرتخصصی باعث کسب پاسخ درست نمی‌شود و نتیجه آن نیز رفتارهای غیر کارشناسانه می‌باشد که درحوزه آسیب اجتماعی اعتیاد با این گونه وضعیت مواجه هستیم.

رسانه‌ها فریاد برآورده‌اند که اعتیاد زنان ظرف 4 سال دو برابر شده است در حالی که این غلط و محال است که شیوع اعتیاد در جامعه‌ ظرف 5 سال دو برابر شود.

آمارها غلط است. 5 سال پیش معتادان زن همین تعداد بودند اما به گونه‌ای دیگر شمرده بودند و اکنون به گونه دیگری شمرده می‌شوند و این نشان می‌دهد که طریقه شمردن اشتباه موجب نتیجه اشتباه و پاسخ‌های غلط می‌شود.

متدولوژی برای پیدا کردن جمعیت پنهان معتاد اشتباه است. در نرخ بروز و شیوع اعتیاد اتفاق عجیب و غریبی رخ نداده است اما یک اتفاق عجیب آن است که شدت اعتیاد بروز یافته و طی سال‌های گذشته افرادی که معتاد بودند دیده نمی‌شدند و در دهک‌های پایین جامعه بودند.

بر اثر تحریم‌ها که باعث دگرگونی اقتصادی شد و قیمت پیش‌ساز‌ها و موادی که از خارج از کشور وارد می‌شوند بالا رفته و تفاوت‌هایی که در این فرایند اقتصادی رخ داد باعث شد تعدادی از دهک‌های پایین سقوط کردند و فقیر و کارتن‌خواب شدند.

حجم زیادی از کارتن‌خواب‌ها که در جامعه مشاهده می‌شوند بر اثر بروز تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی به وجود آمده‌اند در حالی که اولین بار مصرف و اعتیاد این قشر از جامعه مربوط به سال‌ها قبل است اما مدیریت درستی صورت نگرفت و برنامه کاهش آسیب وجود نداشته است و با سیستم رفاه اجتماعی پیشگیری به موقع و مناسب انجام نشده است.

گفته شده سن اعتیاد تک‌رقمی شده است و این جواب عجیبی است. در حالیکه دو شاخص در این زمینه وجود دارد یکی اینکه میانگین سن معتادان کشور و دیگری میانگین سن اولین بار مصرف، که می‌تواند به عنوان شاخص در این زمینه مورد توجه قرار گیرد.

وقتی داده‌ها و آمار غیرکارشناسانه استخراج می‌شوند رسانه‌ها آن را تیتر اول و بزرگ‌نمایی می‌کنند و باعث نگرانی و ترس در جامعه می‌شوند بنابراین برای مواجهه با چنین پدیده‌هایی نیاز به مدیریت، اطلاعات روزانه و برنامه‌ریزی دقیق و درستی داریم.

مدعیان حقوق بشر باعث بروز آسیب به مردم ایران شدند و اعتیاد در حقیقت تحت تأثیر مسائل اقتصادی و تحریم‌ها می‌باشد.

دیلمی‌زاده: در تمامی نقاط تهران در حاشیه دو کانالی که در نیایش وجود دارد می‌توان معتادان را مشاهده کرد. معتادان در نقاط مختلف شهر تقسیم شده‌اند اینکه معتادان در محله هرندی جمع می‌شوند جای پرسش و سؤال دارد، باید این موضوع مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد که هدف پشت این قضیه چیست و چرا همه معتادان در محله هرندی جمع می‌شوند؟

معتادان در یک مقطع زمانی به جزیره و زندان و مراکز بازپروری منتقل می‌شوند که همه این تلاش‌ها بی‌ثمر بود.

قوانین در جامعه تغییر کرده و زندان‌ها از وجود معتادان خالی شده است، اکنون کسی به جرم اعتیاد زندان نمی‌رود و در حال حاضر کمبود بودجه برای این گروه معضل شده است.

سیاست‌های کلی نظام در عرصه مبارزه با مواد مخدر که در سال 1385 از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد دارای بندهای مشخصی است که در یکی از آن بندها به جلوگیری از تغییر الگوی مصرف یعنی اینکه معتاد، کارتن‌خواب و تزریقی نشود اشاره شده است.

برنامه دقیق، درست و کارشناسانه‌ای برای کاهش آسیب وجود ندارد هر چند که آن نقش مؤثری برای بازگرداندن فرد معتاد به جامعه را دارد، چرا که زمان زیادی طول می‌کشد تا فرد معتاد به جامعه باز گردد.

80 درصد معتادان کارتن‌خواب قبلاً شاغل بودند و شغل صنعتی داشتند. در زمانیکه کشور در عرصه توسعه اقتصادی در حرکت بود این گروه از افراد فعالیت داشتند و شاغل بودند. در دوره‌ای که آنها کشور را توسعه اقتصادی می‌دادند، به عنوان مثال در عسلویه بدون اینکه برنامه اجتماعی و پیوست اجتماعی برای آنها داشته باشیم آمدیم یک‌مرتبه یک توسعه صنعتی را در آنجا ترتیب دادیم.

معتادی که آنجا برای بدست آوردن پول از خانواده‌اش جدا شده بود، برای اینکه پول بیشتری کسب کند و کشورمان توسعه صنعتی داشته باشد و چرخ صنایع بگردد آنجا در آن گرما ایستاد و  کار کرد بدون اینکه حمایت اجتماعی و رفاه اجتماعی داشته باشد. کار کرد و وقتی دیگر انرژی‌اش را از دست داده بود بیرون انداخته شد و گفتند که دیگر به درد ما نمی‌خورد و اینجا بود که معتاد کارتن‌خواب به وجود آمد.

این معتاد کارتن خواب هزینه آن صنایعی است که تولیدش کردیم و به سرعت خواستیم رشد صنعتی داشته باشیم. الان هم این توسعه اقتصادی ما اگر همین شتاب‌زدگی را داشته باشد برای جبران عقب ماندگی تحریم‌ها داشته باشد باز ما معتاد کارتن خواب تولید خواهیم کرد.

نمی‌توانیم به صنایع بگوییم که این کار را نکنید. نظام سرمایه‌داری مدل خودش را دارد ولی سیستم رفاه اجتماعی اینجا باید از این انسان حمایت کند، باید برنامه حمایتی داشته باشیم هر چقدر فقیرتر شود آسیب‌اش بیشتر می‌شود، هزینه بیشتری هم دولت باید بپردازد. حالا ببرید 6 ماه نگه دارید و باز هم روز از نو.

اگر معتاد کارتن‌خواب معتاد تزریقی تولید کردید باید مدیریت‌اش کنید. یک مدت می‌توانید در کمپ مخفی‌‌اش کنید اما نمی‌توانید حذفش کنید. چقدر می‌خواهید هزینه کنید؟ آن معتاد شغل داشته و حرفه بلد است ولی دیگر آن آدم سابق نیست باید مدیریتش کرد دنیا چه کار می‌کند؟

سیستم رفاه اجتماعی باید یک برنامه حمایتی داشته باشد، مردم پاکی و سلامت جامعه را می‌خواهند و دوست ندارند در جامعه افراد معتاد و کارتن‌خواب وجود داشته باشد و این موضوع نیازمند یک برنامه‌ریزی جامعه و درست است.

غلط‌‌‌‌ترین راه این است که معتادان جمع‌آوری کنند و به یک جا منتقل نمایند در صورتی که بهترین راه برای این قشر برنامه‌ریزی در زمینه کاهش آسیب است چرا که برنامه‌های درمان در زمینه کاهش آسیب به مراتب کم‌هزینه‌تر از جمع‌آوری و نگهداری معتادان است و با این روش هزینه دولت هم ارزان‌تر خواهد شد.

برای درمان هر معتاد 400 هزار تومان در ماه پرداخته می‌شود و هزینه راه‌اندازی این مرکز چند میلیارد تومان است که فقط برای 500 نفر می‌باشد در حالی که با برنامه کاهش آسیب هزینه‌ها هم کمتر خواهد شد.

بسیاری از خانواده‌های کارتن‌خواب‌ها فقیر هستند و این گروه از افراد با حمایت سیستم رفاه اجتماعی ترغیب می‌شوند تا از فرد معتاد در خانواده نگهداری شود.

حدود 3 سال قبل یک هزار  و 200 نفر از معتادان کارتن‌خواب طی برنامه‌ای در مراکز مختلف تقسیم شده‌اند.اولین اقدام پیدا کردن خانواده آنان در سطح کشور است و بر همین اساس 550 خانواده از شهرهای مختلف به تهران‌ آمدند تا فرد معتاد خود را تحویل بگیرند و در خانواده از وی نگهداری کنند.

دولت می‌گوید مردم می‌خواهند معتادان در خیابان نباشند و این مطالبه به حق مردم است اما در این میان یک مسئله فراموش می‌شود و آن این است که معتاد متجاهر کارتن‌خواب سال‌های طولانی ممکن است زمان ببرد تا به جایی برسد که دیگر مواد مصرف نکند و رفتارها و کارکردهای اجتماعی او هم متعادل و درست شود.

مراکز DIC گذری با سرانه حدود 50 هزار تومان کار می‌کنند هرچند بسیار اندک است اما باید باز هم برنامه‌ریزی برای بهبود معتادان در کشور صورت گیرد.

دیلمی‌زاده: باید دید مدخلات در کجا و در چه سطحی انجام می‌گیرد، چرا که مداخلات باعث می‌شود مشکلات از نقطه‌ای به نقطه دیگر سرایت پیدا کند و یا در نقاط مختلف پخش شوند. به اعتقاد بنده وجود معتادان کارتن‌خواب در سطح شهر تهران یک پدیده است که اولین راهکار در مواجه شدن با آن پذیرفته می‌شود.

بخش اعظم بروز کارتن‌خوابی دلایل اقتصادی دارد و نظام رفاه عمومی و سیستم حمایتی برای معتادان کارتن‌خواب از مؤثرترین راهکارها برای بهبود وضعیت این گروه از افراد است.

دیلمی‌زاده: یک موضوع به عنوان قانونی سازی وجود دارد که غلط است چرا که قرار نیست در کشور قانونی سازی در این حوزه شکل بگیرد.

گروه هدف معتادان کارتن‌خواب هستند که می‌خواهیم اجازه ندهیم الگوی مصرف تغییر کند. برنامه‌هایی که در دنیا طراحی می‌شود چند لایه است بنابراین نمی‌شود لایه اول و دوم را انجام نداد و به یک باره سراغ لایه سوم رفت.

امروز در دنیا دسترسی به داروها توصیه شده، بنابراین لایه اول، درمان‌های نگهدارنده است و باید بتوان برنامه درمانی نگهدارنده‌ای در حد گسترده با قیمت ارزان در کشور راه انداخت و سپس به سراغ لایه‌های دیگر از جمله کوپن و توزیع تریاک برویم.

باید برنامه‌ای وجود داشته باشد و روی میز قرار گیرد و افراد کارشناس زیادی در این حوزه نظر دهند و همچنین تجربه کشورهای دیگر را مورد بررسی قرار داده و تصمیم‌گیری شود.

دیلمی‌زاده: به صورت منطقه‌ای برخی برنامه‌ها را نمی‌توان اجرا کرد چرا که منطقه‌ای که دیوار و حصار داشته باشد و تردد در آن صورت نگیرد وجود ندارد.

برخی مواقع عنوان می‌شود که باید پایلوت صورت گیرد و این در حالی است که ابعاد مختلف مسئله مورد توجه و بررسی قرار نمی‌گیرد و دیده نمی‌شود.

دیلمی‌زاده: در مورد بیمه اعتیاد معنای آن متفاوت است، یکی از تبصره‌های قانونی این است که وزارت رفاه را مکلف کرده به انجام یک امر مهم و آن پرداخت هزینه درمان معتادان بی بضاعت است تا از طریق بیمه پایه این هزینه پرداخت شود.

بیمه درمان اعتیاد به هیچ وجه اجرایی نشده است. سازمان‌های بیمه‌گر منافع اقتصادی خود را دارند، در حالی که سازمان‌های بیمه‌گر متولی مسئله رفاه اجتماعی هستند و آن پول و هزینه باید صرف رفاه اجتماعی و جامعه گردد. باید گفت چه مسئله‌ای مهم‌تر از اعتیاد در کشور وجود دارد که شرکت‌های بیمه‌گر حاضر به سرمایه‌گذاری در آن زمینه نباشند؟

وقتی معتاد کارتن‌خواب و بی‌بضاعت هزینه و پولی برای درمان ندارد چگونه می‌تواند به مراکز درمانی مراجعه کند؟

به این موضوع که به معتادان وام پرداخت شود و یا برای آنها اشتغال ایجاد گردد نقد  وجود دارد. معتاد باید مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرد.

معتاد باید به دنبال کار برود و موفقیت کسب کند، سد راه معتادان انگ اجتماعی اعتیاد می‌باشد اما باید انگ اجتماعی معتادان را مورد توجه قرار داد تا بتوان معضل اشتغال آنها را رفع نمود.

وام دادن مشکل معتادان را حل نمی‌کند بلکه باید کارهای فرهنگی صورت گیرد تا مردم نسبت به این افراد نگاه جدیدی داشته باشند و نگاه جامعه نیز باید به این معتادان تغییر کند.

دیلمی زاده: باید به صورت کارشناسانه و نگاه دقیق‌تر و منظم‌تری در این حوزه صورت گیرد و به این موضوع به شکل زیربنایی توجه و نگاه شود.

اعتیاد یک نوع معلولیت است و معتاد معلولیت مغزی دارد که در رفتارهای او تاثیر می‌گذارد.

دیلمی‌زاده: اعتیاد یک پدیده بسیار بسیار پیچیده‌ای است و پاک ماندن یک انسان به این سادگی‌ها نمی‌باشد و برگشت یک معتاد به مصرف مواد مخدر طبیعی است.

درصد کمی از معتادان در دنیا موفق می‌شوند از زمانی که مواد را کنار می‌گذارند تا زمان زنده بودنشان کلاً مواد مخدر مصرف نکنند. این رقم در دنیا کمتر از 10 درصد می‌باشد و این میزان موفقیت را فقط چند درصد می‌توان افزایش داد.

در دنیا معتاد را به سمت درمان‌های نگهدارنده می‌برند چرا که دانش بشریت در حوزه اعتیاد بسیار اندک است و برای درمان هنوز همه راه‌ها شناخته و کشف نشده و ناشناخته هستند.

در جامعه حق ندارند به معتاد اعتماد نکنند. در گذشته نسبت به بیماری سیل و بسیاری از بیماری‌های واگیردار بدبین بودند و از این نوع بیماران فرار می‌کردند و از آنها دور می‌شدند در حالی که باید به معتاد بهبود یافته اعتماد کرد.

آمار اعتیاد در محیط‌های صنعتی باید بررسی شود و این موضوع نیاز به تغییر نگرش و نگاه در جامعه دارد.

از معتاد در رسانه‌ها و صدا و سیما به "آقا تقی" یاد می‌شود، همچنان در جامعه نگاه به معتاد در حقیقت نگاه آقا تقی می‌باشد و این موضوع به اعتیاد در کشور دامن می‌زند و ما با یک پارادوکس غیر قابل حل در جامعه مواجه هستیم.