بابك احمدي
برنامه «هفت» جمعهشب ميزبان هوشنگ گلمكاني بود؛ منتقد كهنهكار سينماي ايران كه به تحقيق ميتوان گفت در مدت بيش از سه دهه فعاليت حرفهاي، بنابر دلايل گوناگون از جمله روحيه معتدل و جنجالگريز كه همواره بر آن تاكيد داشته و دارد تمايل چنداني به گفتوگو با روزنامهها و خبرگزاريها از خود نشان نداده است، چه برسد به حضور در تلويزيون با تمام خطكشيها و مرزبنديهايي كه بعضا گلايه اقشار گوناگون اجتماع از سياسيون گرفته تا چهرههاي فرهنگي و هنرمندان را به همراه دارد.
گلمكاني در چنين شرايطي براي مناظره با مسعود فراستي دعوت برنامه «هفت» را پذيرفت يا به تعبير بهروز افخمي «گول» خورد و در نشست حاضر شد. او پيش از آغاز صبحتهايش درخواست كرد به او اجازه دهند آنچه در نظر دارد تمام و كمال بيان كند، چراكه معتقد بود ميزبان همواره زمان كافي و تريبون را در اختيار دارد، اما اداره برنامه تا پايان شرايط متفاوتي را رقم زد و گلمكاني كه با پرسشها و انتقادهايي مواجه شده بود زماني براي پاسخگويي در اختيار نداشت.
اين اتفاق بنا بر گفته گلمكاني «به رويهاي معمول در صداوسيما بدل شده و جاي تعجب ندارد.» او در همين رابطه به «اعتماد» ميگويد: «مساله اين است كه وقتي در برنامههاي تلويزيوني صحبت ميكنيم، بايد از سوي ميزبان فرصتي هم براي جمعبندي مباحث در اختيار مهمان قرار گيرد؛ اما به طور ناگهاني به شما ميگويند فرصت نيست و برنامه به پايان ميرسد.»
بخشي از نشست برنامه «هفت» به تكرار دوباره مواضع مسعود فراستي و بهروز افخمي درباره جشنوارهها و فيلمهاي جشنوارهاي گذشت. ميزبانان برنامه اعتقاد داشتند كه «مديران بنياد سينمايي فارابي در دهه 60 و شخص سيدمحمد بهشتي با همراهي مجله فيلم اين روند را به سينماي ايران تزريق كردند كه موجب شد تنها آثار سينمايي پذيرفته و تاييد شده توسط جشنوارههاي بينالمللي معتبر جلوه كنند.»
اما اتفاق جالب زماني رخ داد كه دقايقي از زمان برنامه هفت به گفتوگوي بهروز افخمي با «ميگل ليتين» كارگردان شيليايي – كه به دعوت جشنواره فيلم عمار در ايران به سر ميبرد- اختصاص يافت و براي نشان دادن اعتبار اين كارگردان به استقبال جشنوارههاي فيلم اسكار، كن و ديگر رويدادهاي معتبر جهان متوسل شد.
هوشنگ گلمكاني درباره مواردي از اين دست و انتقادهاي مطرح شده درباره سينماي جشنوارهاي ميگويد: «نقد دوستان اين است كه چرا ما در دورهاي از عباس كيارستمي يا محسن مخملباف، تاركوفسكي و پاراجانف حمايت كردهايم. درحالي كه جهان، اعتبار عباس كيارستمي را تاييد كرده و حمايت مجله فيلم از او مايه افتخار است. از طرفي محسن مخملباف به عنوان محصول حوزه هنري در آن دوران نقشي پررنگ در عرصه فرهنگ و سينماي ايران داشت و طبيعي بود كه به آثارش ميپرداختيم.»
اين منتقد ميافزايد: «آن زمان كه درباره مخملباف مينوشتيم او در سينماي ايران و جريان فرهنگي كشور حضور فعال داشت و مورد حمايت هم بود؛ مشخص نيست چرا چنين رويكردي امروز به عنوان نقطه ضعف ما مطرح ميشود.»
تناقضهاي مورد اشاره گلمكاني امري رايج در گفتمان رسمي است كه با رويكرد ايدئولوژيك اقدام به نقد آثار هنري ميكند. اين منتقد ميگويد: «ميخواهند ما را وارد بحثهاي سياسي كنند كه من اصلا علاقهاي به آن ندارم. از طرفي هم بدون اعلام اينكه زمان برنامه رو به پايان است، گفتند كه فرصتي نمانده و من ناچار شدم در شرايطي چند جمله آخر را بگويم كه آقاي افخمي درحال صحبت بود؛ درحالي كه در يك بحث منصفانه از قبل اعلام ميكنند چقدر زمان باقي مانده.»
گلمكاني در توضيح آنچه در برنامه گذشت، بيان كرد: «به نظرم تلويزيون كه نميدانم چه كسي عنوان رسانه ملي به آن داده بيشتر يك رسانه انحصاري است كه براي راضي نگه داشتن عدهاي محدود يا ناراضي نكردن اين جمعيت برنامهريزي شده است و همان طور كه در بخشي از برنامه اشاره كردم مثل نشريات زرد با حاشيهآفريني و جنجالسازي در پي افزايش آمار مخاطبان است. چنين رفتاري اصلا عجيب نيست و در نهايت فكر ميكنم مردم به خوبي ديدند چه اتفاقي افتاد.»
با تمام اين تفاسير گلمكاني تاكيد كرد كه «بخش پاياني برنامه آنقدر مضحك بود كه حتي نيازي به پاسخگويي نداشت و خواننده منصف خودش در مورد جايگاه كيارستمي و تاركوفسكي و پاراجانف قضاوت خواهد كرد. البته دوستان اصلا رفتار بدي نداشتند. بهروز همان بهروز و مسعود فراستي هم همان مسعودي بود كه همواره آنها را به واسطه مواضعشان ميشناسيم و من احساس ناراحتي نكردم و فقط آداب پايان برنامه را بهجا نياوردند.»
گلمكاني در ابتداي نشست جمعه شب به جملهاي اشاره كرد كه بعد از برنامه «هفت» در كانال تلگرامي اين برنامه قرار گرفت، مبني براينكه «اقرار هوشنگ گلمكاني و مجله فيلم به اينكه نخستين كتاب درباره پاراجانف را منتشر كرده است!» او در اين رابطه بيان كرد: «جالب است وقتي شما درباره يك فيلمساز كتاب منتشر ميكنيد اتفاقي منفي تلقي ميشود.»
در هفت جمعه شب چه گذشت؟
دبير شوراي نويسندگان مجله فيلم در اين برنامه به رويه جنجالآفرين برنامه «هفت» پرداخت و بيان كرد: «كانال تلگرامي برنامه «هفت» با تيتري نوشته بود «مناظره جنجالي هوشنگ گلمكاني و مسعود فراستي» كه برايم جالب بود چطور وقتي هنوز حرف نزدهايم و برنامهاي توليد نشده قرار است اينجا جنجالي به وجود بيايد. اين نشانهاي است كه بايد به آن دقت كنيم.»
او با اشاره به جنجال و حاشيهاي كه در جامعه و سينماي ما هست، تنش را سم دانست و اشاره كرد كه تلويزيون به دليل فراگيري بايد جامعه را آرام و از حاشيه دور كند. او يادآور شد: «من تعجب ميكنم چرا در بعضي از برنامهها تلاش ميشود مثل نشريههاي زرد از راه جنجال و حاشيه كار پيش برود و مخاطب جذب شود.»
او گفت كه اگر از نظر امنيت ملي هم نگاه كنيم ميفهميم جامعه نياز به آرامش دارد و با انتقاد از حاشيهسازيهاي برنامه هفت گفت كه خود سينما هم جنجال و حاشيه دارد، به اين موضوع دامن نزنيم.
اما افخمي در جواب گلمكاني اين موضوع را تلويحا رد كرد و گفت: «من فكر ميكنم سينما در هيچكدام از اشكالش حتي در نوع جشنوارهاي خيلي بيسروصدا نيست. هر برنامهاي در تلويزيون درباره سينما بايد جنبه سرگرمكننده و حتي كمدي داشته باشد.»
گلمكاني هم درجواب گفت: «كساني هستند كه اصلا علاقهاي به سينما ندارند. ته ذهن آنان به احتمال زياد اين است كه اين همه كشور اصلا سينما ندارند مگر چه شده است. اين جنجالها و حاشيهها به آن تفكر كمك ميكند. اين برنامه نبايد به كساني كمك كند كه علاقهاي به سينما ندارند.»
فراستي هم در اين بخش پاسخ گلمكاني را چنين داد: «بحث جنجال نشان ميدهد كه روحيه تو بهشدت معتدل و محافظهكار است. اين در نوشتههايت هست و در ادامه انتشار سي و چهار ساله مجله فيلم هم حس ميشود. اين روحيه مال هوشنگ است و روحيه من بدون اينكه بخواهم حاشيه درست كنم اين نيست. من قصد ايجاد جنجال نداشتهام، اما حرفهايم ممكن است جنجالي شود. فضايي كه مسوولان ما در اين سالها درباره سينما ايجاد كردهاند فضاي مرده، رودربايستي و تعارف است. فضاي رك و صريح و نقد شفاف نيست. طوري مانع بيان نظرات شدند كه تو نتوانستي سالها بگويي «اشكها و لبخندها» را دوست دارم.»
او همچنين گفت: «بعضي از دوستان فرهيخته دوست دارند سينما را عصا قورت داده جلوه دهند. وقتي نميخواهند سينما شاداب باشد و شلوغيهاي طبيعي باشد، نتيجه نوعي از سينما ميشود كه در آن زندگي طبيعي نيست.»