شناسهٔ خبر: 14927859 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بی‌بی‌سی فارسی | لینک خبر

ادبیات نفرت در جنگ نرم دولت و طالبان

- "امیرالمومنین الکی ملا منصور، سرکرده عملیات چادری، با چادری به دوزخ رفت."

صاحب‌خبر -

- "امیرالمومنین الکی ملا منصور، سرکرده عملیات چادری، با چادری به دوزخ رفت."

- "نوه شاه شجاع، این دروغ است."

این بخشی از جنگ روانی بین صدیق صدیقی، سخنگوی وزارت داخله (کشور) و قاری سعید خوستی، از فعالان حامی طالبان در شبکه‌های اجتماعی است که هنگام کشته شدن ملا اختر منصور، وزارت داخله عکس او را فوتوشاپ کرده و در توییتر رد و بدل کرده‌ است.

طالبان عملیات موسومی امسال خود را "عمری" نام‌گذاری کرده‌اند. دولت به کنایه می‌گوید که این بیشتر عملیات "چادری" (روسری) شده‌ است زیرا که طالبان در رو در رویی با نیروهای دولتی ضعیف اند و زیر برقع راه فرار در پیش می‌گیرند.

شاه شجاع هم پادشاه افغانستان بود که در ۱۸۳۸ به‌وسیله بریتانیا قدرت را پس گرفت و طعنه‌ای است به دولتی که آمریکا از آن حمایت می‌کند.

در ادامه این نبرد توییتری دو مدیر جنگ روانی دولت و شورشیان، عکسی از کوماندوی مجهز افغانستان به حساب شخصی فعال طالبان فرستاده شده‌است.

Image caption هارون نجفی‌زاده با صدیق صدیقی

او در پاسخ عکس‌های جسد سربازان را فرستاده و ‌گفته: "چرا قهر هستی، مثلی که لشکرگاه (مرکز هلمند) را گرفته باشیم."

بگو و مگو همچنان ادامه می‌یابد و تا به حملات لفظی شخصی هم کشیده می‌شود.

در فضای عمومی هم آقای صدیقی دستآوردهای دولت را با بوق و کرنا اعلام می‌کند و رقیبانش از گروه طالبان، ویدیوهای عملیات‌های نظامی طالبان را همرسانی می‌کنند.

شورش طالبان که در میدان‌های نبرد در روستاهای ولایات آسیب‌پذیر افغانستان گرم است، فضای خانه‌های میلیون‌ها شهرنشین افغان را داغ کرده‌ و در رسانه‌های اجتماعی رو به رشد افغانستان، زبان‌زد شده‌است.

مثلا این شب و روزها سرنوشت ولایت قندوز در شمال کشور که با خطر حملات طالبان رو به‌روست، سوژه‌ای پرحرارت میان پایتخت‌نشینان است.

دسترسی به ولایات آشوب‌زده سخت است و از این رو، پرسش‌های زیادی بی‌پاسخ مانده‌است. اصلی‌ترینش این‌که از جنگ مثل قندوز چقدر آن واقعیت است و چه مقدار هم تبلیغات؟

در پانزده سالی‌که از شورش پیکارجویان اسلامگرا علیه دولت افغانستان می‌گذرد، طرف‌های جنگ مرتب سعی می‌کنند سر قلمرو بجنگند و سر دل به دست آوردن مردم سرمایه‌گذاری کنند.

طالبان که سخت تلاش دارد خود را از تشکیلات نظامی پاکستان مستقل و یک جنبش بومی نشان دهد با درک اهمیت جنگ روانی کمیسیون فرهنگی تشکیل داده که بخش تبلیغات جنگ آن به مدیریت امیرخان متقی، وزیر پیشین فرهنگ این گروه، توسط این ساختار پیش برده می‌شود.

وحید مژده، از مقام‌های پیشین طالبان که آقای متقی را از نزدیک دیده، به بی‌بی‌سی گفت افراد تشکیلات تبلیغاتی طالبان آموزش دیده و سریع اند. از یک مرکز واحد کار نمی‌کنند.

دسترسی به انترنت ۳جی و ۴جی کار آنان را راحت کرده که گاهی می‌توانند از داخل موتر (خودرو) عکس و ویدیو آپلود کنند.

او می‌گوید: "مثلا تلگرام را ببینید. به مجردی که واقعه‌ای صورت می‌گیرد، یک ساعت بعد طالبان عکسش را آپلود می‌کند."

شورشیان افغان از شیوه‌های سنتی و مدرن ارتباطات برای انتقال پیام شان به پنج زبان فارسی، پشتو، عربی، انگلیسی و اردو کار می‌گیرند.

چندی پیش عکسی از استدیوی فیلم‌سازی خود منتشر کردند که نشان می‌دهد با تجهیزات به‌روز در گوشه پنهان سرگرم تولید فیلم‌های تبلیغاتی اند.

آقای مژده می‌گوید جبهه فیلم‌برداران و خبررسانان طالبان گام به گام با نیروهای رزمی آنان فعالیت می‌کنند.

او می‌گوید: "طالبان در هر جای که عملیات می‌کند، از آن فیلم می‌گیرد. یک واقعه را خودم دیدم. چند سال پیش در ساختمان وزارت اطلاعات و فرهنگ حمله کردند. من کنار جاده ایستاده بودم که صدای تیراندازی آمد. به طرف زیرزمینی دویدم. صبح زود بود. پشت خود را که دیدم، همه فرار کرده بودند، به جز یک نفر که پیراهن سفید و کرتی(کت) نصواری بر تن داشت و از آن طرف خیابان با دوربینش فیلم می‌گرفت. آنها با هماهنگی این بخش عملیات می‌کنند."

سازوکار بخش روابط عامه دولت

در مقابل، اطلاعات و روابط عامه بخش بزرگی از کار دولت افغانستان شده‌ است. کاخ ریاست جمهوری، وزارت‌خانه‌های دفاع و داخله و ریاست عمومی امنیت ملی تشکیلات‌های بزرگ برای پیشبرد جنگ روانی علیه طالبان دارند.

Image caption بخش روابط عامه و تبلیغات وزارت داخله افغانستان بیشتر از سی خبرنگار و کارمند دارد

در مقر وزارت داخله، صدیق صدیقی در ساختمان رهبری وزارت نزدیک دفتر وزیر، دهلیز بزرگی را که شامل چند تالار، اتاق خبر، استدیو، اتاق مونیتور و دفاتر کاری می‌شود، ویژه ریاست اطلاعات کرده‌است. بیش از ۳۰ خبرنگار و کارمند دارد. یک رادیوی پلیس دارد. سایت، حساب‌های رسانه‌های اجتماعی، روزنامه و بروشور که هم و غم شان مبارزه با روایت طالبان از جنگ افغانستان است.

روزی که از محل کارش دیدن کردیم، به تیمش دستور داده بود که برای مقابله با روایت طالبان از جنگ هلمند، استراتیژی نو تدوین کنند. او می‌گوید: "طالبان توان رویارویی نظامی را با ما ندارد. کار اصلی شان جنگ روانی است. مثلا در هلمند سازوکاری را روی دست گرفتند که با شصت نفر سعی کردند یک پوسته/پاسگاه ۲۰۰ نفری ما را وادار به تسلیمی کنند. ما تماس گرفتیم و پرسیدیم آنان چند نفر اند، گفتند ۶۰ و بعد پرسیدم شما چند نفرید گفتند ۲۰۰. پرسیدم پس چرا به دنبال شان نمی روید؟ کار آنان پخش ترس است و کار ما مبارزه با آن."

مقام‌های افغان بودجه‌ای را که برای مدیریت جنگ روانی در اختیار دارند، افشا نمی‌کنند.

اما دامنه این پیکار حیطه کار رسانه‌های افغانستان و خبرنگاران این کشور را هم در امان نگذاشته است.

شورشیان همین هفت ماه پیش به مینی‌بوس کارمندان تلویزیون طلوع حمله کردند بعد از آنکه این شبکه و تلویزیون یک را به دلیل آنچه پخش تبلیغات دولتی علیه طالبان متهم کردند و اهداف نظامی قرار دادند.

بسیاری از خبرنگاران و فعالان رسانه‌های اجتماعی که شامل فهرست سیاه طالبان شده اند برای محافظت از خود سلاح یا محافظ به همراه دارند.

دولت افغانستان در مهار پیام‌های شورشیان از شیوه‌های جدید استفاده می‌کنند. مثلا در موارد شماری از چهره‌های سیاسی طرفدار طالبان از حضور در رسانه‌های افغانستان و بحث درباره جنگ و صلح منع شده‌اند.

دولت پیکارهای گسترده‌ای برای پیوند زدن نیروهای مسلح کشور به ملت راه اندازی کرده و مرتب از فداکاری آنان برای امنیت مردم سخن می‌گوید.

استراتژیست‌های برجسته ضدشورش مانند دیوید کیلکولین که نقش مهمی در تدوین راهبرد آمریکا برای عراق داشته‌است، مشارکت واقعی با مردم را کلید اصلی برای غلبه بر شورشیان می‌داند و می‌گوید "اگر در مبارزه به دست آوردن دل و جان مردم شکست خوردید، در جنگ شکست می‌خورید." و در اینجا است که عملیات روانی جایگاه ویژه پیدا می‌کند.

سخنگوی وزارت داخله که در محور این رویارویی قرار دارد، از دشمن طالبانش می‌شنود: "منتظر باش چند انتحاری را به آدرست فرستاده ام."

صدیقی جواب می‌دهد: "شتر در خواب بیند پنبه دانه!"