شناسهٔ خبر: 14916627 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

قمار بزرگ و خطرناکی که دولت به آن ورود کرد

رفتار پر خطر" و " حرکت در مسیر تردید" به یک ویژگی مهم دولت یازدهم تبدیل شده است. ۳ سال پیش وقتی آقای روحانی ، موضوع مذاکرات با آمریکا را تبدیل به دستمایه رقابت های انتخاباتی کرد،

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، محمد ایمانی نوشت:

1-"رفتار پر خطر" و " حرکت در مسیر تردید" به یک ویژگی مهم دولت یازدهم تبدیل شده است. 3 سال پیش وقتی آقای روحانی ، موضوع مذاکرات با آمریکا را تبدیل به  دستمایه رقابت های انتخاباتی کرد، عملا حکم به ناکامی ایران پای میز مذاکره داد. تبدیل تاکتیک معمولی مذاکره به مطالبه و نیاز ! عمومی _ آن گونه که روحانی انجام داد _در حقیقت موضع ایران در مذاکرات را به شدت تضعیف کرد و  این سیگنال را به حریف داد که دولت ایران محتاج توافق ، و بدهکار پیشاپیش وعده خویش است، پس می توانید بیشترین امتیازها را از او بگیرید ! روحانی حتی بدین ترتیب دست تیم مذاکره کننده را بست.

 

2- مطلب مهم تر اما درباره افق این رفتار پرخطر است. 3 سال پیش تلقی یا القاء روحانی و همفکرانش این بود که با توافق هسته ای تمام تحریم ها بالمره(یکباره) لغو می شود اما چنین نشد. اکنون پای قمار بزرگتر و بی سرانجام تری به میان کشیده شده و آن اینکه با اجرای پر هزینه معاهده مبارزه با پولشویی و تروریسم (FATF ) یا مذاکره بر سر محور مقاومت در منطقه و دست کشیدن از اقتدار و نفوذ منطقه ای و  یا دادن امتیاز های نفتی جذاب و دلفریب! "شاید" بتوانیم تحریم ها را لغو کنیم. سوال مهم این است که در وضعیت دستاورد "تقریبا هیچ" برجام به روایت رئیس بانک مرکزی ،  و اشتباه درآمدن محاسبات اعلام شده به مردم درباره برجام، چه تضمینی وجود دارد که برجام های جدید خسارت های هنگفت تری را این بار متوجه اصل موجودیت کشور و امنیت و قدرت ملی نکند ؟ دولتی که اذعان دارد پیش بینی بد عهدی و بد حسابی  و خباثت آمریکا را نمی کرده ، با کدام عبرت اندوزی و تضمین می تواند پای در میدان مین های بزرگتر بگذارد؟ به تعبیر رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر دولت " باید از بدحسابی آمریکایی‌ها در قضیه‌ی برجام، تجربه آموخت،  این تجربه به ما می‌آموزد که به وعده‌های هیچ‌یک از دولت‌ها در آمریکا نمی‌توان اعتماد کرد و نباید در مقابل وعده‌ی آنها اقدام نقد انجام داد".

 

3- اگر حتی طرفداران دولت می گویند با رفع همه تحریم ها 10 _ وحداکثر 30 _ درصد مشکل اقتصاد حل می شود ، چرا به معضل "بی عملی" و "سوء مدیریت" و  "مدیریت  اشرافی و نجومی" به عنوان ریشه اصلی ناکارآمدی اقتصادی دولت پرداخته نمی شود؟ چرا این شکاف های بزرگ در استخر ذخایر و منابع انبوه کشور را مسدود نکنیم و توهم و تردید داشته باشیم که آیا امریکا می گذارد چند سطل آب در این استخر بریزیم یانه ؟! امیر مومنان(ع) درباره اعتماد بی جای جناب آدم و حوا فرمود" یقین را داد و تردید را خرید. و عزم و اراده را فروخت و سستی و وهن را خرید". این یعنی خسارت محض