به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، پیش از این گزارشهای متعدد تسنیم از ورود بنیاد راکفلر به حوزه کشاورزی ایران منتشر شد. این نفوذ در حال حاضر با تمرکز بر «تجاریسازی» محصولات ترایخته آغاز شده است. تلاش جهت قانونی کردن این محصولات در لایحه برنامه ششم ــ که با هوشیاری نمایندگان مجلس تاکنون ناکام مانده است ــ و همچنین چاپ کتبی برای فرهنگسازی از سنین پایین از جمله اقدامات این جریان هدایت شده برای جا افتادن محصولات تراریخته در ایران است. اما جالب است که دامنه نفوذ بنیاد راکفلر به کتابهای درسی نیز کشیده شده است. با توجه به اینکه این مطلب احتمالاً در غفلت مسئولین و با نفوذ عوامل این بنیاد صهیونیستی در گروه تدوین کتب درسی نگارش شده، آگاهی بخشی نسبت به ابعاداین مطلب ضروری به نظر میرسد.
** تمجید از «برنج طلایی» در کتاب درسی
در کتاب علومتجربی پایه هشتم دوره اول متوسطه، مواردی آموزش داده میشود که صاحب فناوری و پرچمدار تجاری آن در سراسر جهان، «بنیاد صهیونیستی راکفلر» است. در صفحه 61 از این کتاب در بخش «الفبای زیست فناوری» - در خلال مطالب مفید که کودکان را با حوزه زیستفناوری آشنا میکند - حدود یک صفحه از مزایای تولید و استفاده از نوعی برنج تراریخته موسوم به «برنج طلایی» تمجید شده است. در این مطلب، برنج طلایی بهعنوان محصولی مفید معرفی شده که برای اهداف انساندوستانه و برای نجات مردم فقیر و صدها هزار کودکی که نابینا میشوند، تولید شده است! حال آنکه واقعیت چیز دیگری است.
** یک بیانیه جنجالی؛ بیش از 100 برنده نوبل از برنج طلایی حمایت کردند
چندی پیش نامه سرگشاده بیش از 100 برنده جایزه نوبل در تأیید این محصول منتشر شد که سؤالات متعددی را در اذهان برانگیخت. در این نامه 107 نفر از 294 برنده زنده جایزه نوبل، نامهای را امضا کردند که از سازمان صلح سبز درخواست شده بود که مبارزه با محصولات و خوراک اصلاح شده ژنتیکی - به ویژه برنج طلایی - را متوقف کنند. آنها استدلال کردند که GMOs میتواند منابع غذایی بیشتری به فقیرترین مناطق جهان ارائه کند.
استدلالهایی مانند سر باز زدن 187 نفر از نوبلیستهایی که در قید حیات هستند از امضاء این نامه، اینکه این نوبلیستها از رشتههای مختلفی بوده و تخصصی بیوتکنولوژی ندارند و از این دست موارد، انگاره فشار یا تطمیع مونسانتو و راکفلر را در صدور و انتشار این نامه سیاسی تقویت میکند. در عین حال ذیلاً پاسخ فنی یکی از متخصصین به این نامه را مرور میکنیم.
** جوابیه دانشمندان به این بیانیه سیاسی/در دنیا نیز همگان میدانند که پای مونسانتو و راکفلر در میان است
در این بخش مناسب است که اشکالات برنج طلایی را با بیان فنی یکی از بزرگترین پژوهشگران حوزه بیولوژی کشاورزی پی بگیریم. دکتر دیرک زیمرمان (Dirk Zimmermann)، پژوهشگر برجسته جهان در حوزه کشاورزی ارگانیک و عضو سازمان جهانی صلح سبز، پس از اظهارنظر نوبلیستها طی یادداشتی به محتوای «نامه سرگشاده یکصد برنده نوبل در اعتراض به سازمان جهانی صلح سبز» واکنش نشان داد و پرسشهای جدیدی را مطرح کرد.
این پژوهشگر حوزه کشاورزی تصریح کرد: در کنار مشکل «مقاوم شدن بسیار سریع آفات»، مسئله نشانهگذاری محصولات حاوی بذرهای تراریخته، تهدید بزرگی برای درآمد شرکتهای تولیدکننده ایجاد کرد که سبب شد آخرین تیر ترکش خود را از کمان پرتاب کنند!
وی خاطرنشان کرد: اگر چیزی به نام یک «راه حل اشتباه» وجود داشته باشد، برنج طلایی نمونه بارز آن است. اما راهحلها نمیتوانند یا اجازه ندارند که اشتباه باشند! برنج مورد نظر هنوز هم تنها در حد یک پروژه تحقیقاتی است که با دستگاه تبلیغاتی مؤثری همراهی و حمایت میشود. حتی با فرض اینکه روزی این برنج افسانهای آماده ورود به بازار شود و نتایج تحقیقاتی هم بر مؤثر بودن آن در راه مداوای بیماریهای ناشی از کمبود ویتامین A صحه نهند، باز هم نمیتوان از آن بهعنوان یک «راه حل درست» نام برد. واقعیتی که انتشار نامه این افراد هم نمیتواند در آن تغییری ایجاد کند.
زیمرمان تأکید کرد: واقعیت این است که شرکتهای حامی محصولات دستکاری ژنتیکی، در پی آن هستند تا محافل معتبر بینالمللی، محصولاتی مانند برنج طلایی را - که از لحاظ ژنتیکی تغییر پیدا کردهاند - به عنوان راهکاری برای مبارزه با سوء تغذیه در جهان به رسمیت بشناسند.
وی افزود: صاحبان این تکنولوژی مدعیاند که برنج را - به روش دستکاری ژنتیکی - با ویتامین A غنی کردهاند و به این وسیله معضل کمبود ویتامین A در برخی نقاط دنیا را حل میکنند؛ اما مشکل اینجاست که چنین برنجی وجود ندارد! پس از بیست سال تحقیق روی مزارع آزمایشی این برنج هنوز نتوانسته انتظارات طرح شده را برآورده کند؛ نکتهای که سازمان معتبر بینالمللی تحقیقات برنج (IRRI) آنرا تأیید میکند.
این پژوهشگر کشاورزی ارگانیک ادامه داد: بررسیهای علمی دانشگاه واشنگتن (Washington University in St. Louis) - که بهتازگی انتشار پیدا کرده - نشان میدهد شکست در این زمینه ارتباطی با پویش مخالفان آن ندارد؛ بلکه این برنج را نمیتوان به اندازه کافی تولید کرد. ضمن اینکه سازمان بینالمللی تحقیقات برنج به این نکته اشاره کرده است که مؤثر بودن برنج طلایی در مبارزه با کمبود ویتامین A، آشکارا زیر سؤال رفته و با تردیدهایی جدی روبرو شده است؛ چراکه تاکنون مدرکی برای اثباتش وجود ندارد.
وی همچنین به مسائل مبهم دیگری در این زمینه اشاره کرد؛ توانایی بدن در تبدیل «بتاکاروتن» ساخته شده در این برنج به ویتامین A، ثبات بتاکاروتن طی مدتی که برنج انبار میشود یا زمانی که پخته میشود، رفتار این برنج در فرآیند کشت و نوسانات و تغییرات احتمالی طی فرآیند تولید - مانند مقاومت به آفتکشها، افزایش حساسیت گیاه در برابر بیماریها و کاهش مقاومت در برابر تغییرات آب و هوایی - از پرسشهایی است که هنوز تحقیقی در موردش انجام نشده است.
دیرک زیمرمان در ادامه از نگرانیها درباره کشت این محصول نوشت. وی خاطرنشان کرد: واقعیت تلختر و نگرانکنندهتر آن است که برنج تراریخته گونههای برنجهای سنتی و طبیعی را آلوده میکند و از این طریق عواقب نامعلومی برای یک محصول پایهای در تغذیه نیمی از مردم کره خاکی را با خود به همراه خواهد آورد. خطرات احتمالی برای سلامت مصرفکنندگان هنوز به اندازه کافی بررسی نشده و در میان پژوهشگران بسیار مناقشهبرانگیز است. به همین دلیل هم افزایش مقاومت در برابر این تکنولوژی در سرزمین مادر آن - ایالات متحده امریکا - همچنان رو به گسترش است.
وی افزود: فارغ از چنین ریسکهایی، نکته مهم بعدی آن است که «راه حل برنج طلایی» دلیل اصلی سوء تغذیه را - که همانا فقر اقتصادی است - بهکلی نادیده گرفته و درحقیقت نشانی اشتباه میدهد! مقابله با این نابسامانی و فقر با یک ماده خوراکی بیمعنا و پوچ است. استفاده از برنج طلایی در این زمینه حتی مشکل تغذیه نامتعادل را تشدید میکند. مصرفکنندگان این برنج از کمبود مواد دیگری - بیش از ویتامین A - رنج میبرند که این محصول به تنهایی نمیتواند پاسخگوی آنها باشد. راه مبارزه مناسب با سوء تغذیه در درازمدت، آگاهسازی مردم، تنوع در خوراک آنها و البته در همت و درایت سیاستمداران برای مدیریت مصرف و توزیع عادلانهتر ثروت است. تا آن زمان روشهایی که تاکنون بهکار برده شده - مانند در دسترس قراردادن ویتامین A یا اضافهکردن به مواد خوراکی میتوانند هنوز هم بهخوبی پاسخگوی مشکلات باشند.
این دانشمند بینالمللی با کنایه به تجارتخانههای تراریخته ادامه داد: اما آنچه که تاکنون انجام شده، «تبلیغات درباره برنج طلایی» است. طرفداران دستکاری ژنتیکی از این برنج به عنوان یک گیاه معجزهآور یاد میکنند تا راه را برای دیگر بذرهای تراریخته به بازار هموار کنند؛ که نهایتاً به این وسیله مونسانتو و دیگر شرکتهای همسو سود کلانی دریافت کنند.
وی درخصوص شکست فناوری بذرهای تراریخته خاطرنشان کرد: قریب بیست سال است که بذرهای تراریخته به کشاورزی وارد شدهاند، اما در عمل با شکست همراه بودهاند؛ مصرف هرچه بیشتر سموم کشاورزی، محدود کردن تنوع و monoculture، از نتایج کشاورزی صنعتی است که بذرهای تراریخته برای آنها طراحی شدهاند.
** طرفداران برنج طلایی در ایران؛ دانشآموختههای راکفلر
بهزاد قرهیاضی نفر اصلی «پروژه» محصولات تراریخته ــ خصوصاً برنج ــ در ایران است. او با حمایت برخی افراد سیاسی، توانسته مسیری را برای این محصولات در ایران هموار کند. طرفه اینکه منافع محصول خاص «برنج تراریخته» متعلق به اوست. (با جستجویی ساده ــ با کلید واژههای «قرهیاضی +»، «برنج طارم مولایی» یا «برنج تراریخته» ارتباط قرهیاضی با برنج تراریخته کاملاً مشخص میشود) در یک نمونه او در اظهارنظری در مورد خاص «برنج طلایی» گفته است:«مثال برجسته دیگر در این زمینه تولید برنج حاوی آهن برای جبران کمبود فاحش آهن بویژه در زنان و برنج طلایی است که حاوی ویتامین آ بوده و در صورت مصرف آن نیازی به استفاده از مکملهای دارویی وجود نخواهد داشت و بیماریهای ناشی از کمبود ویتامین آ بهطور کلی از بین خواهد رفت.» {اینجا}
اسناد معتبر و غیرقابل خدشه دانشآموختگی قرهیاضی در مؤسسهای متعلق به راکفلر و تأمین مالی مستقیم پروژه برنج تراریخته توسط بنیاد راکفلر منتشر شد، که در صورت علاقهمندی میتوانید از لینک زیر آن را دنبال کنید.
گزارش فوق حاوی بخشی از اسناد ارتباط قرهیاضی با راکفلر است. مطلب را {اینجا} دنبال کنید
با این توصیفات گنجانده شدن این مطلب در کتابهای درسی دوره متوسطه جای تأمل دارد.
انتهای پیام/*
∎