ژوزه ميراث زد و بندهاي گذشته است

طاهري به فکر فرداي پرسپوليس‌باشد

از پرسپوليس و بدهي‌هايش طي چند سال اخير به خارجي‌ها هر چه بنويسيم باز هم حق مطلب ادا نمي‌شود. از آنجا که وظايف و جايگاه‌ها در دو باشگاه بزرگ فوتبال ايران شفاف و مشخص نيست امکان وقوع تخلفات در هر زمان و هر دوره زياد است و اين يک ضعف عمده در نظام ورزش کشور است. چرا مي‌گوييم نظام ورزش، براي اين که استقلال و پرسپوليس متعلق به مردم‌ هستند و وزارت ورزش از طرف مردم وکيل است تا اداره امور دو باشگاه را برعهده داشته باشد. سازمان ورزش از زمان دکتر غفوري فرد به جهت سهولت در امور، اختيارات خود در باشگاه پرسپوليس‌را طي نامه اي به مهندس محلوجي وزير وقت صنعت و معدن تفويض کرد و استقلال را هم به علي آقا محمدي عضور ارشد شوراي امنيت ملي. هيچ‌کدام از اين بزرگواران در آن دوران يکبار هم جلو دوربين‌ها نيامدند که در امور ريز دو باشگاه دخالت کنند تا اين که ايشان نيز باشگاه استقلال را به کردنوري و پرسپوليس را به امير عابديني به صورت امانت سپردند. دعوا از همان زمان آغاز شد. امير عابديني پس از يک سال از آنجا که مدير کل صنعت و معدن يکي از استان‌ها بود اعلام کرد که 70 تا 80 درصد سهام پرسپوليس را از مهندس محلوجي خريده که بعد مشخص شد سهامي در کار نبوده و خريد و فروشي هم نشده است. براي اين وارد گذشته شديم تا عرض کنيم که هنوز هم استقلال و پرسپوليس به همان منوال مي‌چرخد اما چون سالانه حدود 40، 50 ميليارد تومان گردش مالي دو باشگاه است، حالا مديريت در دو باشگاه حساس‌تر شده است. ولي انگار دوستاني که در رأس قرار مي‌گيرند فقط خود را محصور به امور مالي مي‌کنند. از قضا پاشنه آشيل هم همين‌جاست. پرسپوليس در حالي امروز بايد جور سوء‌مديريت مديران قبلي را در پرونده ژوزه به دوش بکشد که هيچ نقشي در آن نداشته است. به هر حال اتفاقي است که رخ داده و حالا طاهري به عنوان سرپرست باشگاه بايستي راه برون رفت از اين مهلکه را پيدا کند. راه‌حل اين بحران گويا فقط با پول 6 ميلياردي باز است و پيرمرد را چنان آقايان دلال از اين بابت آسوده خاطر کرده‌اند که او هيچ جوابي نمي‌دهد. گويا قرار بوده از طريق يک واسطه با نفوذ ژوزه را به ايران بياورند و از وي مهلت بخواهند تا اقساطي بدهي وي را پرداخت کنند اما ميخ را بدجوري دوستان دلال ايراني وي کوبيده‌اند چون به هيچ صراطي مستقيم نيست. الان که اين اتفاق افتاده باشگاه پرسپوليس بايد يک تلنگري به خودش بزند و بگويد: پس ما يک کاري کنيم که در آينده و مديران بعدي دچار چنين دردسري نشوند؟

بعيد مي‌دانيم. بعيد است که باشگاه پرسپوليس يک مدير خوب حقوقي داشته باشد. اصلا مدير حقوقي يا معاونت حقوقي باشگاه پرسپوليس چه تخصصي دارد و چگونه انتخاب شده است؟

آيا رابطه بين رئيس صندوق حمايت از قهرمانان و معاون حقوقي باشگاه باعث انتخاب آقاي جمشيدي به عنوان معاون حقوقي باشگاه شده است؟

به نظر مي‌رسد همين باشد. اگر جمشيدي تخصص اين کار (معاونت حقوقي) را دارد بايد تبريک گفت به طاهري وگرنه دو سال بعد که از طاهري و جمشيدي در باشگاه پرسپوليس خبري نباشد مي‌بينيم چند پرونده مثل پرونده ژوزه روي ميز فيفاست! دوستان... لطفا کمي به منافع ملي فکر کنيد، به پرسپوليس، به مردم چون اين پول‌ها از جيب مردم براي افراد بي‌کيفيت خارجي هزينه مي‌شود. در گذشته به اينجور افراد مي‌گفتند مستشاران خارجي و حالا تحت عنوان مربي، بازيکن، مشاور و... مي‌آيند و پولي به جيب مي‌زنند و مي‌روند. اي کاش با مطالعه اين خارجي‌ها بيايند ولي 99 درصد بر اساس زد و بندهاي پنهاني است و نتيجه‌اش همين مي‌شود؛ پول مي‌گيرند، جريمه‌اش را هم پرداخت مي‌کنيم، امتياز هم کم مي‌کنند... اين از بي‌هنري ما است.