روایتی از اتفاقات تلخ کشتی فرنگی و وزنهبرداری ایران در ریو
شب گریه، شب اشک
صاحبخبر - مرتضی میثاقی| قرار نبود اینگونه بشود. قرار بود در روز پایانی کشتی فرنگی و وزنهبرداری، قهرمانان چهار سال پیش بار دیگر جور کاروان کممدال ایران را بکشند. درست چهار سال پیش بود که قاسم رضایی و بهداد سلیمی به فاصله چند ساعت پرچم ایران را با قهرمانی در المپیک لندن به اهتزاز درآوردند. دلمان خوش بود که این اتفاق در ریو هم تکرار خواهد شد. به اینها نام امید نوروزی را هم اضافه کنید، یکی دیگر از طلاییهای لندن. اما انگار قرار بود دست سرنوشت برای این سه نفر در المپیک ریو جور دیگری رقم بخورد و متاسفانه بد رقم خورد. کاروان ورزش ایران تا قبل از روز پایانی رقابتهای کشتی فرنگی و وزنهبرداری، تنها دو طلا و یک برنز به دست آورده بود و همه امیدوار بودند که بهداد، قاسم و امید تعداد مدالها را به عدد 6 برسانند. 2 برنز و دیگر هیچ اگر کشتی فرنگی در رقابتهای المپیک 2012 با کسب سه طلا شگفتی بزرگ لندن را خلق کرد اما داستان برای شاگردان محمد بنا در ریو خیلی متفاوت بود. حذف سوریان، اخلاقی و باباجانزاده و تکبرنز عبدولی همه را دلخوش به روز پایانی و درخشش امید نوروزی و قاسم رضایی کرده بود؛ اما نه نوروزی، امید چهار سال پیش بود و نه رضایی آن قاسم آماده، هرچند این دلاورمرد مازندرانی در پایان یک برنز را به ارمغان آورد. وقتی محمد بنا دقیقا همان ترکیب رقابتهای المپیک را برای ریو 2016 انتخاب کرد بسیاری به او خرده گرفتند که آمادگی تیم 6 نفره فعلی قابل مقایسه با المپیک لندن نیست و قطعا درخشش چهار سال قبل تکرار نخواهد شد. به هر حال سن گوششکستههای فرنگیکار بالاتر رفته بود اما آقای خاص کشتی قاطعانه از تیم برگزیدهاش دفاع کرد. تیم فرنگی با برنز عبدولی گام به روز آخر گذاشت و فقط توانست یک برنز دیگر توسط رضایی به اندوختههای خود اضافه کند. امید نوروزی هرچند گام اول را با پیروزی برداشت اما شکست برابر حریف گرجستانی باعث وداع زودهنگام فرنگیکار شیرازی ما با المپیک شد. در شکست نوروزی هم میشد رد پای قضاوت نامنصفانه داوران را شاهد بود. قهرمان المپیک لندن اعتقاد داشت ترس لالوویچ صرب از برخوردش با کشتیگیر هموطنش باعث شده تا داوران او را بازنده کنند. انگار نوروزی بیراه هم نمیگفت. داوران در دیدار نهایی کشتیگیر صرب برابر حریف ارمنستانی چنان جانبدارانه به نفع استفانک علیه میگران آرتونیان سوت زدند که میشد بر ادعای نوروزی صحه گذاشت. قطعا تلخترین صحنه حذف نوروزی، گریههای محمد بنا بیرون از سالن مسابقه بود. آقای خاص کشتی رودرروی خبرنگاران ایرانی به ناگاه بغضش ترکید و به گوشهای برای گریه کردن پناه برد. چه کسی فکرش را میکرد که اینچنین سرنوشتی در انتظار بنا و تیمش باشد؛ پایانی تلخ، دلخوش به تنها دو برنز و همهچیز تحتتاثیر اشکهای آقای خاص کشتی ایران. مدال دزدی روی تخته شب تلخ کاروان ورزش ایران را ناداوران فدراسیون جهانی با حذف بهداد سلیمی تکمیل کردند. قویترین مرد جهان که با پای مصدوم راهی ریو شده بود، میخواست تعداد طلاهای وزنهبرداری ایران را به عدد سه برساند؛ اما مگر آیان و دار و دستهاش اجازه چنین کاری را به بهداد میدادند؟ سلیمی مصدوم که در یکضرب رکورد 216 کیلوگرم را از خود بهجا گذاشت نمیدانست که داوران چه آشی برایش پختهاند. سلیمی در دوضرب دوبار با رای داوران با سه چراغ قرمز مواجه شد و در حرکت سوم هم با روحیه پایین راه به جایی نبرد. تلاش علی مرادی و سجاد انوشیروانی هم افاقه نکرد و قویترین مرد جهان خیلی زود از دور رقابتها کنار رفت. گریهها و التماس بهداد رو به سوی میز داوران بیانصاف، قطعا یکی از صحنههای تلخ آخرین روز رقابتهای وزنهبرداری المپیک بود. انگار باید داستان مسائل پشتپرده وزنهبرداری المپیک را باور کنیم که میگویند هیچ کشوری حق کسب بیش از دو طلای المپیک را ندارد. این مسائل هرچه بود باعث دزدی آشکار مدال بهداد از روی تخته شد. روز تلخ ایران با ناکامی فرنگیکاران و اشکهای محمد بنا کم بود، گریههای بهداد سلیمی هم به آن اضافه شد.∎