اشاره
تحولات فلسطین در ورای بحرانهای منطقهای، کمافیالسابق در جریان است. از یک سو، فلسطینیها در کرانه باختری از طریق تداوم انتفاضه قدس و در نوار غزه با استمرار آمادگی دفاعی- نظامی، از خود در برابر سیاستهای توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی دفاع میکنند و از سوی دیگر، رژیم اسرائیل با تاکید بر احتمال نبرد با حزبالله لبنان و حماس در سال جاری و همچنین افزایش تعاملات سیاسی- دیپلماتیک خود با کشورهای عربی، درصدد تثبیت موقعیت و شرایط خویش است. در این مطلب، سه مسئله انتفاضه قدس، احتمال جنگ جدید علیه نوار غزه و ائتلاف عربی- عبری به اختصار مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
الف) انتفاضه قدس
تحولات چند ماه اخیر کرانه باختری و قدس شرقی موسوم به انتفاضه قدس، تاکنون بیش از 200 شهید و بیش از 16 هزار مجروح فلسطینی بر جای گذاشته است. این انتفاضه با انتفاضه اول و دوم فلسطین، تفاوتهایی دارد، اما توانسته است بازدارندگی امنیتی رژیم صهیونیستی را خدشهدار کرده و زیر سؤال ببرد. عملیاتهای فردی فلسطینیان، دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی را مستأصل کرده و ارتش، شاباک و پلیس این رژیم، از پیشبینی عملیات و مقابله با آنها درمانده شدهاند. همین مسئله، رعب و وحشت را بر جامعه صهیونیستی حاکم کرده است تا جایی که بر اساس آمارهای مراکز صهیونیستی، 77 درصد از شهرکنشینان صهیونیست، احساس امنیت نمیکنند و 52 درصد از آنها گفته اند که اصلا امنیت ندارند و 25 درصد دیگر هم احساس ناامنی کردهاند. اما برخی موانع امنیتی در کرانه باختری و قدس، موجب شده است تا عملیاتهای فردی فلسطینیان طی هفتههای اخیر افت پیدا کند و همین مسئله ادعای صهیونیستها مبنی بر توقف کامل این انتفاضه را به همراه داشته باشد. لیکن عملیات شهادتطلبانه انفجار اتوبوس در قدس اشغالی (30 فروردین 1395) که منجر به زخمیشدن 21 صهیونیست شد، به ناگاه مسئله را به گونهای دیگر جلوه داد؛ به گونهای که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند، انتفاضه قدس وارد مرحله جدیدی شده است و خسارتهای شدیدتری به رژیم صهیونیستی وارد خواهد شد.
ب) احتمال جنگ جدید در نوار غزه
اسرائیل علاوه بر اینکه در کرانه باختری و قدس شرقی با بحران امنیتی و پدیده انتفاضه روبهروست، در نوار غزه نیز خود را با پدیده مقاومت رو در رو میبیند که روز به روز، قویتر شده و ثبات و استحکام بیشتری پیدا میکند. از اوایل سال 2016 میلادی، بسیاری از مقامات نظامی و سیاسی اسرائیل و همچنین غالب تحلیلگران روزنامهها و شبکههای این رژیم، نسبت به افزایش توانمندیها و قدرت نظامی گروههای مقاومت فلسطینی در نوار غزه به ویژه حماس هشدار دادند. آزمایشهای موشکی حماس و دیگر گروههای مقاومت، کشف تونلی در مرزهای نوار غزه توسط ارتش اسرائیل، حفر تونلهای متعدد در مرزهای شمالی و شرقی نوار غزه با اسرائیل (که معمولاً به شهرکهای صهیونیستی هم جوار نوار غزه راه دارد) و ...، همه و همه شواهدی است که از نظر اسرائیل یک خطر کاملاً بارز در جبهه جنوبی است و باید هر چه زودتر مهار شود. علاوه بر این موارد، وزارت دفاع اسرائیل اعلام کرده است که طی سال 2015 میلادی، بیش از 740 اقدام برای قاچاق سلاح به نوار غزه انجام شده است. تمام این موارد نشاندهنده آن است که اسرائیل نسبت به جنگ جدیدی با نوار غزه هشدار میدهد و کاملاً درصدد است تا با راه انداختن جنگی تمام عیار، توانایی مقاومت غزه را دومرتبه کاهش دهد تا خطر جبهه جنوبی برای مدتی خنثی شود. البته باید توجه داشت که اسرائیل همین هشدارها را در قبال حزبالله لبنان و جبهه شمالی نیز داشته است اما مقامات اسرائیل در حال حاضر به دنبال درگیری مستقیم با حزبالله نیستند و ترجیح میدهند که حزبالله در سوریه مشغول باشد تا تواناییاش کاسته شود. با این تفاسیر پیشبینی میشود که اسرائیل جبهه جنوبی را در حال حاضر، خطرناکتر دانسته و احتمال بروز جنگ در سال 2016 بعید نیست. این مسئله، نکتهای است که بسیاری از تحلیگران نیز بدان اذعان کردهاند. علاوه بر این، شواهد دیگری نیز وجود دارد که مسئله را به قطعیت نزدیک میکند. خالی کردن منازل در کیبوتسهای ناحل عوز، نیریم و نتیف هعسراه در مرز نوار غزه توسط صهیونیستها و همچنین هشدار گروههای مقاومت در مورد تمام شدن صبر مقاومت در صورت تشدید محاصره نوار غزه و ادامه آن، خطر بروز جنگ را بیش از پیش آشکار میکند. نکته مهمی که در این عرصه جلوه میکند، فراموش شدن مسئله فلسطین در کشورهای اسلامی و عربی است. اسرائیل نیز به خوبی از بحرانهای منطقهای همچون سوریه و یمن استفاده کرده و به تجاوزات خود علیه فلسطینیان در نوار غزه و کرانه باختری با سهولت بیشتری ادامه میدهد.
ج) ائتلاف عربی- عبری
در هنگامهای که کشورهای عربی و اسلامی، مسئله فلسطین را از فهرست اولویتهای سیاست خارجی خود کنار گذاشتهاند، اسرائیل توانسته است همکاریهای امنیتی و سیاسی خود را با برخی از این کشورها همچون عربستان ، امارات متحده عربی، مصر و همچنین ترکیه، افزایش دهد. این افزایش همکاری، با هدف مقابله با محور مقاومت به ویژه ایران و حزبالله لبنان انجام میشود. یکی از حوزههایی که اسرائیلیها در این چارچوب ذینفع هستند بحران سوریه است. ائتلاف عربی- عبری با تشدید فشارها بر سوریه، لاجرم اسرائیل را در وضعیت برد- برد قرار دادهاند. طی ماههای اخیر نیز شهادت مصطفی بدرالدین فرمانده ارشد حزبالله و جانشین عماد مغنیه در 23 اردیبهشت 1385 (12 می 2016) اتفاق افتاده است. اسرائیلیها در طول بحران سوریه در پی شکار رزمندگان حزبالله از جمله بدرالدین، سمیر قنطار و... بودهاند که تا حدی موفق بودند. اسرائیلیها علاوه بر این، به بهانۀ مقابله با کاروانهای حامل تسلیحات برای حزبالله، به دفعات حملاتی را در سوریه انجام دادهاند.
نتیجهگیری
در پناه استحکام روابط رژیم اسرائیل و کشورهای عربی طبیعتاً احتمال حملۀ محدود یا کنترل شده اسرائیل به غزه وجود دارد. چرا که در آن صورت تنها عامل بازدارنده، قدرت نظامی مبارزان در غزه میباشد نه احتمال مخالفتهای عربی- اسلامی. به بیان دیگر اسرائیلیها در هرگونه حملهای به نوار غزه به تبعات آن از جانب کشورهای اروپایی بیشتر نظر دارند تا کشورهای عربی. در همین چارچوب، چرایی کنترل انتفاضه قدس و عدم همراهی مؤثر جهان اسلام قابل تبیین است. به نظر میرسد تحولات و بحرانهای منطقهای شرایطی را برای رژیم اسرائیل فراهم نموده که ائتلاف خود با کشورهای عربی را تا حدی علنی و مستحکمتر نماید.
منبع: مرکز مطالعات فلسطین(ندا)