احمد مرجانینژاد// مترجم رسمی، پژوهشگر مسائل بینالملل
خلافت و حکومت «البغدادی» در عراق، پس از دو سال، در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. فلوجه، واقع در حدود پنجاه کیلومتری غرب بغداد، نخستین شهری بود که نیروهای تکفیری موسوم به داعش، در ماه ژانویه سال ٢٠١٤م. کنترل آن را در دست گرفتند، ولی سرانجام ارتش عراق (یگانهای بازسازیشده ارتش عراق، متشکل از طوایف و گروههای مختلف عراقی) طی حمایت و مشارکت نیروهای الحشد الشعبی (بسیج شیعی) و بسیج عشایری (عمدتا اهل تسنن ) در حمله روز جمعه 17 ژوئن2016 مصادفبا 28خرداد ماه 1395، بازپسگیری شهر فلوجه را اعلام کردند. آنان مقر حکومت داعش، ساختمانهای شهرداری، پلیس و سازمانهای امنیتی را تحت کنترل خود درآوردند. مبارزین فاتح عراقی، بلافلاصله بر فراز مقر حکومت داعش، پرچم عراق را به اهتزاز درآوردند. اکنون بیش از 70درصد شهر تحت کنترل نیروهای دولتی عراق است. حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق، طی پیامی کوتاه در تلویزیون دولتی عراق اعلام کرد: «ما به شما قول میدهیم شهر فلوجه را آزاد کنیم و پس بگیریم.»
اسرار فتح فلوجه
1-آمریکاییها هم بمبافکن و هلیکوپترهای خریداری شده توسط ارتش عراق را در موعد مقرر تحویل ندادند و هم اصرار داشتند که پوشش عملیات علیه داعش در فلوجه باید توسط آنها انجام شود.
2- رهنمودهای نظامیان آمریکایی به حکومت حیدر العبادی و همه رهبران عراق این بود که نیروهای مسلح عراقی در اسرع وقت باید فلوجه را ترک و به سمت موصل حرکت کنند. بنابراین نیروهای آمریکایی در همکاری با ارتش عراق در عملیات فلوجه، تعلل و کوتاهی عمدی به عمل آوردند و نظامیان عراقی مجبور شدند مواضع داعشیها در فلوجه را با مسلسلهای سنگین گلولهباران کنند.
3- حامیان « مقتدی الصدر» در بغداد دست به شورش زدند و به منطقه سبز، حریم حفاظت شده حکومت مرکزی، یورش بردند؛ وضعیتی که دولت را مجبور کرد یگانهای ویژه ارتش خود را در این منطقه مستقر نماید و نتواند از آنها در عملیات فلوجه استفاده کند. بنابراین یگانهای ویژه الحشدالشعبی عهدهدار انجام وظایف یگانهای ویژه ارتش عراق شدند.
4- طی فشار آمریکا، پیشمرگههای کرد به این بهانه که در صورت خروج نیروهایشان از مناطق کردنشین ممکن است امنیت این مناطق از سوی داعش مورد تهدید قرار گیرد، در عملیات فلوجه مشارکت نکردند و این چراغ سبزی برای داعش بود تا بدون احتیاط و با تمام توان در فلوجه بجنگد.
5- رسانههای گروهی تحت نفوذ کشورهای غربی، عربی و ترکیه، با راهاندازی جنگ روانی رسانهای، به ایجاد فضای مصنوعی و مسموم «درگیریهای مذهبی» پرداختند و درصدد بودند، ضمن ایجاد تفرقه در صفوف مبارزین، نیروهای اهل تسنن را از مشارکت در عملیات باز دارند یا حتی آنها را وادار به شورش کنند.
آری شرایط برای دولت و مجلس عراق آنچنان تنگ و حساس شده بود که هر آن واهمههای نانوشته «کودتا» در بغداد احساس میشد. با در نظر گرفتن شرایط مذکور، حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، طی قماری بزرگ، همه داراییهای سیاسی خود را در سبد تداوم عملیات آزادسازی فلوجه قرار داد و در آزمون قهرمان شدن یا سرنگونی و خائن شدن، شرکت کرد.
البته در تصمیمگیری خاتمهدهی به عملیات آزادسازی فلوجه، مشورتدهیهای همپیمانان «جبهه مقاومت» نقش قابلتوجهی داشت؛ مستشارانی که به وی اطمینان داده بودند در صورت حمایت سیاسی و نظامی، آنها قادر به شکست و حتی نابودی داعش هستند.
العبادی، بهرغم اصرار، توصیهها و مشورتهای آمریکاییها، با اعتماد به نظر مستشاران و مربیان ایرانی و کمک نیروهای مردمی نظیر الحشد الشعبی، توانست زمینههای موفقیت فتح فلوجه را فراهم سازد. نقشه عملیات طوری طراحی شده بود که علاوه بر ورود سریع به شهر، کمترین آسیب به غیر نظامیان وارد شود و حساسیتهای قومی و مذهبی که بیم آن میرفت، تحقق نیابد. اینک، نخستوزیر عراق، نیاز و حس وحدت ملی را در قلوب مردم عراق زنده کرده است.
اگرچه پاکسازی فلوجه از نیروهای شیطانی به زمان بیشتری نیاز خواهد داشت، ولی مسلما در مرحله بعدی، العبادی و همپیمانانش، به تسویه حساب با خائنین، خالیکنندگان پشت نیروهای خط مقدم و بهمزنندگان تداوم عملیاتها خواهند پرداخت تا با پاکسازی پشت جبهه، مرحله بعدی عملیات که همان آزادی موصل است را ادامه دهند.
آزادسازی موصل، گام بعدی
حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، اعلام کرد: « هدف بعدی حمله به مقر نیروهای داعش در موصل و آزادسازی این شهر است.» شهر مهم موصل واقع در شمال عراق، بزرگترین پایگاه حکومت داعشیها محسوب میگردد. موصل، پیش از حمله نیروهای داعشی، بیش از یک میلیون تن جمعیت داشت و اکنون هم که تحت کنترل داعشیها قرار دارد، صدها هزار تن در آن شهر زندگی میکنند. البته پیشبینی میشود، حمله به موصل بسیار مشکل خواهد بود. اگر چه اکثر جمعیت شهر موصل را اهل تسنن تشکیل میدهند، ولی مسلما در حمله به موصل نیز علاوه بر ارتش عراق، نیروهای مسلح دولت خودمختار کرد، شبهنظامیان شیعه، نیروهای مسلح عشایر سنی مذهب نیز مشارکت خواهند کرد.
در خصوص آینده عراق و داعش تحلیلهای مختلفی وجود دارد. احتمال دارد پس از حذف داعش در عراق نیروهای مختلف مبارز عراقی یا درگیر رقابتهای تعیین رهبری و حاکمیتی شوند و یا میان نیروهای مختلف، همکاریهایی فراتر از مسائل فرقهای و مذهبی شکل بگیرد.
آینده داعش نیز با اما و اگرهای بسیاری همراه است؛ یاران البغدادی، تا یک سال قبل در سوریه و عراق بر سرزمینی به وسعت ٢٠٠ هزار کیلومترمربع با جمعیتی حدود 8 میلیون تن، حکمرانی میکردند اما امروز حدود 50درصد سرزمینهای تصرف شده را از دست دادهاند. بهرغم حکومت و اقتدار داعش در مناطقی نظیر موصل، استان نینوا، بخشی از استان الانبار و برخی از استانهای شرقی سوریه، بعد از حملات بهشمال حلب، تمامی گروههای تروریستی همسو را مجبور به عقبنشینی به سمت مرز ترکیه کردهاند.
طبق محاسبات غربیها، داعش ظرفیت انتقال به نقاط مختلف جهان اسلام را داراست. در راستای فشار به کشورهای متخاصم، رقیب، گروه مذکور و نیز گروههای تروریستی مشابه را تحت عناوین متفاوت، میتوان به مناطق حساس و راهبردی گسیل کرد.
1- مناطق حساس مانند: لیبی – سودان – یمن
2- مناطق راهبردی، مانند: افغانستان - آسیای میانه و قفقاز
موضعگیریهای منطقهای و بینالمللی
در سوریه و در مقابله با داعش، رژیم بشار اسد و متحدانش شامل جمهوری اسلامی ایران، روسیه و حزبالله لبنان به مقابله جدی میپردازند، ضمن آنکه در شمال سوریه، اکراد مسلح مبارز، نقش مهمی در مقابله با داعش ایفا میکنند. در این جبهه، غرب به رهبری آمریکا بر حسب تمایلات و مطالبات محافل صهیونیسم بینالملل، ضمن آنکه درصدد سرنگونی عوامل و سیستم پایداری جبهه مقاومت در منطقه است در راستای تحقق طرحهای ایجاد درگیریهای مذهبی و قومی از طریق همسویی برخی کشورهای عربی به رهبری رژیم آل سعود و نیز دولت حزب عدالت و توسعه ترکیه، خواهان تداوم درگیری در منطقه، تضعیف جهان اسلام و ترسیم چهره نامطلوب و تروریستی از اسلام نابمحمدی (ص) در منطقه و جهان است. غرب به رهبری آمریکا مدعی است در جبهه سوریه، مخالف و دشمن داعش است، ولی همزمان با رژیم دمشق (بشار اسد) نیز دشمن و به خصومتش ادامه میدهد. در حالی که در عراق نیز ارتش و شبهنظامیان کرد (پیشمرگهها) از متحدان آمریکا و اروپا، ارزیابی و تلقی میگردند. اگر داعش در سوریه مغلوب و متواری شود، از منظر غربیها این یک شکست کامل تلقی نمیشود، در حالی که چنانچه داعش در عراق بازنده و شکست بخورد، از منظر غربیها و متحدانش یک پیروزی محسوب خواهد شد. بنابراین میتوان ابراز داشت که جنگ علیه داعش، توصیفگر دو نبرد کاملا متفاوت است. نبرد با داعش در عراق و سوریه، دو جنگ خونین علیه یک هدف، اما با مقاصد سیاسی مخالف یکدیگر و شاید هم غیرقابل سازش، همدیگر را قطع میکنند.