یک هفته پیش از برگزاری همهپرسی سرنوشتساز برای تعیین آینده عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا، «جو کاکس» نماینده حزب کارگر در مجلس عوام و از مدافعان سرسخت ادامه عضویت در این اتحادیه، توسط فردی به قتل رسید که گفته میشود به جریانهای راست افراطی و نئونازی وابسته بوده است. «توماس مایر» که هنگام حمله به کاکس شعار «اول بریتانیا»؛ نامی که یک گروه راست افراطی برای خود برگزیده است را سر داد، در برابر دادگاه اینطور خود را معرفی کرد: «نام من مرگ بر خیانتکاران و آزادی برای بریتانیاست». قتل این عضو پارلمان بریتانیا اگرچه مردم این کشور و اروپا را شوکه کرد، اما حقیقت این است که در سالهای اخیر نگرانی از قدرتگرفتن جریانهای افراطی در اتحادیه اروپا بیش از پیش افزایش یافته است. ادامه بحران اقتصادی و گسترش نارضایتیهای عمومی از سیاستهای ریاضتی که رهبران اروپایی برای مقابله با این بحران در پیش گرفتند، بستر مناسبی برای قدرتگرفتن گروههای افراطی در کشورهای اروپایی فراهم کرد. بحران بیسابقه پناهجویان و ناتوانی رهبران اروپایی در مقابله با آن و همچنین حملات تروریستی مانند حملات مرگبار پاریس که موجب افزایش نگرانیهای جدی امنیتی در اروپا شد نیز اگرچه به مشکلی جدی برای کشورهای منطقه تبدیل شد، اما شاهدی بر ادعاهای جریانهای افراطی بود که از غیب رسید. حقیقت این است که بیثباتی اقتصادی و نگرانی امنیتی در سالهای اخیر، آستانه تحمل مردم اروپا را در قبال گروههای اقلیت کاهش داده است. این رویکرد افکار عمومی در کشورهای اروپایی، به تقویت جریانهای بیگانهستیز کمک کرده است و ازاینرو جریانهای افراطی مانند حزب استقلال در برتانیا، جبهه ملی در فرانسه و حزب آزادی در هلند، سوار بر موج همین نارضایتیها بیش از پیش قدرت گرفتهاند. قدرتگرفتن جریانهای افراطی نهتنها موجب تقویت بیگانههراسی شده و گروههای اقلیت را در اتحادیه اروپا هدف قرار داده، بلکه احساسات ضد اروپایی را نیز تشدید کرده است. این گروهها با درک نگرانی مردمی که دیگر نمیخواهند منابع اقتصادی محدود خود را با مهاجران تقسیم کنند، بر لزوم تقویت مرزهای ملی و ارزشهای بومی تأکید کرده و ازاینرو با استقبال بخشی از رأیدهندگان روبهرو شدهاند. ناامیدی از توانایی رهبران اروپایی در یافتن راهحلی برای برونرفت از بحرانهای کنونی، افکار عمومی را بیش از پیش آماده پذیرش دیدگاههایی کرده است که خواستار کاهش حوزه نفوذ اتحادیه اروپا بر کشورهای عضو است. جریانهای افراطی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا تلاش میکنند کشور متبوع خود را از آنچه شر «هیولای بروکسل» مینامند، رها کنند. نکته تأملبرانگیز در زمینه افزایش دامنه نفوذ جریانهای راست افراطی، تغییری است که در مواضع احزاب کلاسیک اروپایی ایجاد کرده است. قدرتگرفتن احزاب افراطی که با نفوذ اتحادیه اروپا مخالف هستند و از حضور مهاجران خارجی و گروههای اقلیت استقبال نمیکنند، موجب شده است احزاب کلاسیک در اروپا نیز خلاف اصول خود، رویکرد یکسانی دراینباره اتخاذ کنند. یکی از مهمترین نمونهها در این زمینه، حزب محافظهکار بریتانیاست که با هدف مقابله با اقبال روزافزون رأیدهندگان به جریانات راست افراطی مانند حزب استقلال و همچنین راضیکردن جناح اروپاستیز درون حزب محافظهکار، وعده برگزاری همهپرسی برای خروج از اتحادیه اروپا را مطرح کرد. وعده برگزاری این همهپرسی اگرچه به حضور مجدد محافظهکاران در قدرت کمک کرد، اما نهتنها این حزب، بلکه بریتانیا و شاید حتی اتحادیه اروپا را وارد قماری بزرگ کرد. موافقان و مخالفان همگرایی با اتحادیه اروپا، هر یک دلایل گوناگونی برای دفاع از مواضع خود اعلام میکنند؛ اما حقیقت این است که مسئله ادامه عضویت یا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا از همان ابتدا بیش از آنکه ناظر به منافع ملی باشد، بیشتر تحتتأثیر بازیهای سیاسی برای سهمخواهی از صندوقهای رأی بود. «دیوید کامرون»، رهبر حزب محافظهکار و نخستوزیر بریتانیا، درحالی وعده داد سرنوشت ادامه عضویت این کشور در اتحادیه اروپا را به آرای عمومی میگذارد که خود از ابتدا میدانست ادامه اتحاد با همسایگان اروپایی به نفع لندن است. ازاینرو بود که کامرون در راستای مطرحکردن این وعده، تلاش کرد همتایان اروپاییاش را به پذیرش شروط بریتانیا برای تغییر شرایط عضویت این کشور در اتحادیه اروپا ترغیب کند. شروطی که رهبران اتحادیه اروپا با امید تقویت جبهه اروپامداران و تضمین ادامه عضویت بریتانیا، در نهایت به آن تن دادند و حاضر شدند امتیازات درخور توجهی به کامرون بدهند. جریانهای راست افراطی نیز که بندناف قدرتشان را به ضدیت با اتحادیه اروپا پیوند زدهاند، از همان ابتدا تلاش کردهاند با ترساندن مردم بریتانیا از هیولای بروکسل، زمینه اقبال بیشتر رأیدهندگان را به خود فراهم کنند. با توجه به اینکه ادامه عضویت در اتحادیه اروپا نیز طرفداران قدرتمندی در بریتانیا دارد، برگزاری همهپرسی برای ادامه عضویت یا خروج از این اتحادیه، جامعه را به شدت دوقطبی کرده است. دوقطبیشدن فضای جامعه بریتانیا در آستانه برگزاری این همهپرسی، بستر مناسبی برای تقویت بیش از پیش افراطگرایی در این کشور شد، افراطگرایی که این بار به شکلی عریان، جان «جو کاکس» را روی پلههای کتابخانه شهر «بریستال» گرفت.
∎هیولای بروکسل و افراطگرایی سفید
آزاده طاهری
صاحبخبر -