در نوامبر آینده، اگر اتفاق غافلگیرکنندهای رخ ندهد، «دونالد ترامپ» برای ورود به کاخ سفید و جانشینی «باراک اوباما» در مقام ریاستجمهوری، به مصاف «هیلاری کلینتون» خواهد رفت. بهندرت اتفاق میافتد که نامزد درونحزبی جمهوریخواهان در آمریکا تا این حد هدف تمسخر، انتقاد و سیاهنمایی قرار گیرد که علت آن مسلما شیوه مبارزات انتخاباتی عمدا عصبانیکننده، اظهارات توأم با بیگانههراسی یا ضدزنان ترامپ است. بااینحال، این نامزد جمهوریخواه با درپیشگرفتن چنین راهبردی توانسته است همه نگاهها را به خود جلب و رقبایش را وادار به موضعگیری گاه ناخواسته در برابر خود کند. اما همین مسئله، کلید پیروزی دونالد ترامپ است. ترامپ همچنین از سوی رسانهها و ناظران، در بهترین حالت به فردی مسخره و در بدترین حالت به لولو تشبیه شده است. از سیاست خارجی او نیز برداشتهای متعددی میشود که براساس آن دنیای پس از آغاز ریاستجمهوری ترامپ، دنیایی آخرالزمانی خواهد بود. تحلیلهایی نیز مطرح شده است که اقتصاد آمریکا در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ورشکسته خواهد شد و به این ترتیب به تلاشها برای اهریمنیجلوهدادن ترامپ دامن زده میشود؛ تلاشهایی که نهفقط مؤثر واقع نشده است بلکه بهزودی محدودیتهای آن مشخص خواهد شد. اما برخلاف این مسائل، اوضاع بهتدریج به سمت ترمیم وجهه این نامزد جمهوریخواهان پیش میرود. اکنون سؤال این است که آیا این فرآیند اجازه خواهد داد ترامپ در ماه نوامبر خود را به هیلاری کلینتون برساند یا نه؛ پاسخ این سؤال منفی نیست. برخی بر این باورند که دونالد ترامپ در مقایسه با نامزدهای سابق حزب جمهوریخواه در انتخاباتهای قرن بیستویکم، در بدترین موقعیت قرار دارد. اما با توجه به اینکه قبل از او فقط چهار نفر در این موقعیت بودهاند که فقط یکی از آنها (جورج بوش) به ریاستجمهوری رسید، این مقایسه نمیتواند چندان معتبر باشد. در مقابل، هیلاری کلینتون نیز نتوانسته نظر مطلق تمامی دموکراتها را به سوی خود جلب کند. به این ترتیب، هر دو اینها، دو نامزد بدون اکثریت هستند که در ماه نوامبر رودرروی هم قرار خواهند گرفت. اما این وضع بهویژه درباره ترامپ نمیتواند الزاما موضوعی مشکلساز تلقی شود. از یک سو، اعضای حزب جمهوریخواه با وجود اظهارات تلخ خود یکی پس از دیگری، براساس اصل «هرکس غیر از کلینتون» از نامزدی ترامپ حمایت خواهند کرد زیرا هیلاری کلینتون به همراه همسرش بیل کلینتون یکی از منفورترین شخصیتها نزد محافظهکاران آمریکا هستند. از سوی دیگر، هیلاری کلینتون در دور نهایی بهندرت مسائل ریشهای را مطرح خواهد کرد زیرا در غیر این صورت، میدان وسیعی را در اختیار دونالد ترامپ قرار خواهد داد. ضدیت با ساختار حاکم چه در حزب جمهوریخواه و چه در حزب دموکرات که در آن «برنی سندرز»، هر چند با شدت کمتر، همچون همزاد دونالد ترامپ ظهور کرده است، در مبارزات انتخاباتی درونحزبی مسئلهای قابلتوجه است. سؤال این است که آیا در موفقیت این دو نامزد ریاستجمهوری میتوان نوعی خستگی از مسئولان سیاسی سنتی را مشاهده کرد؟ نتیجه انتخابات نوامبر تا حدی پاسخی برای این سؤال خواهد بود زیرا در برابر ترامپ، هیلاری کلینتون بهنوعی نماد سیستم است. به این ترتیب به احتمال زیاد نامزد میلیاردر جمهوریخواهان که هیچ سابقه انتخاباتی ندارد، به همین شیوه مبارزه انتخاباتی خود که تاکنون برایش بسیار مفید بوده است، ادامه خواهد داد. حال باید منتظر ماند و دید آمریکاییها در نهایت دولت «کلینتون سه» را انتخاب خواهند کرد یا دولتی جدید را. به این ترتیب، هیلاری کلینتون تا حد زیادی به لطف سوپردلگیتها احتمالا نامزد نهایی حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر خواهد بود. اما رقابت انتخاباتی برای هیلاری کلینتون در برابر رقیبی به نام سندرز که کمتر ناظری در ابتدا فکر میکرد بتواند برای مدت طولانی در برابر وزیر خارجه سابق آمریکا مقاومت کند، سخت شده است. سندرز همچنان در گود رقابت باقی مانده و در برابر کلینتون به موفقیتهای متعددی دست یافته است؛ موفقیتهایی که بیشتر در ایالتهای عمدتا طرفدار دموکراتها به دست آمده است اما کلینتون بیشتر در ایالتهایی که عمده رأیدهندگانش طرفدار جمهوریخواهان هستند، پیروز شده است و در این ایالتها در انتخابات نهایی نوامبر با مشکل مواجه خواهد شد. اما همچنین نباید فراموش کرد که شیوه انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا کفه ترازو را به سمت گرایشهای محلی سنگین میکند تا گرایشهای ملی. به این ترتیب، برای پیروزی در این انتخابات، کسب اکثریت آرا در مقیاس کشوری کافی نیست و این همان بلایی است که در انتخابات سال 2000 میلادی بر سر «الگور» آمد. بلکه برتری در ایالتها و کسب آرای دلگیتها مهم است. هیچیک از نظرسنجیهای انجامشده تاکنون که هیلاری کلینتون را با 10 درصد اختلاف پیشرو نشان میدهند، ارزشی ندارند و فقط با بررسی مورد به مورد ایالتهاست که میتوان فرد پیشرو را مشخص کرد. اکنون مبارزات انتخاباتی جدیدی در آمریکا آغاز میشود. نهفقط احزاب برای حمایت از نامزد نهایی خود تلاش خواهند کرد بلکه هر دو نامزد انتخابات، شکار رأیدهندگان مردد و مستقل را آغاز خواهند کرد و درواقع همین رأیدهندگان هستند که پیروز نهایی را مشخص خواهند کرد. برخلاف آنچه انتخابات درونحزبی نشان میدهد، ترامپ خواهد توانست با یادآوری گذشته دموکرات خود ازجمله حمایت از مبارزات انتخاباتی هیلاری کلینتون در سال 2008 و مخالفت با جنگ عراق در سال 2003، که اکنون بیشتر آمریکاییها آن را محکوم میکنند، به نامزدی میانهگرا تبدیل شود و تا ماه نوامبر برای پاککردن تندرویهای اولیهاش از اذهان زمان خواهد داشت.
∎ترامپ میتواند پیروز انتخابات ماه نوامبر باشد
صاحبخبر -