شناسهٔ خبر: 64794 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

در باره اخلاق مناظره

معناي جدال در علم اخلاق

صاحب‌خبر -

علي خاني

براي اکثر ما گاهي پيش آمده است که با خانواده، دوستان، هم‌دانشگاهي‌ها، هم‌کلاسي‌ها، اقوام، همکاران، با راننده‌ تاکسي، مسافران آن و افراد ديگر در مورد مسائل سياسي، اجتماعي، مذهبي و شرعي و غيره به بحث و گفتگو بپردازيم. حال پرسشهايي که مطرح است اين است که کيفيت بحث و جدل بايد چگونه باشد؟ آيا مي‌توان در بحث از رفتار تند و خشن بهره‌برد؟ يا بحث فقط بايد با نرم‌خويي و ملاطفت صورت گيرد تا اثر گذار باشد؟ آيا مخاطب بحث در نوع مباحثه موثر است؟ با مخاطبان متفاوت بايد چگونه مباحثه کرد؟ آيا بحث با معاند لجوج مفيد است يا به ترک آن سفارش شده؟ آيا بحث در موارد بي‌فايده مجاز است؟

در جلد چهارم کتاب "اخلاق الهي"، مجموعه‌ "آفات زبان"، كه مجموعه‌ درس گفتارهاي استاد آيت الله مجتبي تهراني است فصلي تحت عنوان‌ "جدال" آورده شده است که مي‌تواند به بسياري از اين سئوالات پاسخ داده و در هدايت "مباحثه" و پيشگيري از آثار و نتايج زشت و منفي اين گونه مباحثه‌ها به‌کار آيد. در اين فصل ابتدا به ابعاد مباحثه و مجادله از قبيل انگيزه‌ جدل، کيفيت بحث و جدل، مخاطب جدال و موضوع جدال پرداخته شده است. سپس به حکم اقسام جدل (مانند جدال با انگيزه‌ غير الهي، جدال خشن، جدال با استفاده از مواد نادرست، جدال با معاند لجوج، جدال در موضوع بي‌فايده، جدال در موضوع غير قابل فهم و جدال احسن) از ديد شرع پرداخته شده است.

معناي جدال در علم اخلاق: يکي از معاني جدل که مورد توجه و بحث دانشمندان علم اخلاق قرار گرفته، پيکار لفظي و ستيزه در کلام جهت چيره شدن بر طرف مقابل و ساکت کردن اوست؛ بنابراين مقصود از جدال در دانش اخلاق، رد و بدل کردن سخن، جهت چيره شدن بر ديگري است. بحث و پيکار در کلام، چه در مسائل علمي، چه اعتقادي و ديني، با عنوان جدال مطرح مي‌شود.

"جدل" يکي از مباحث منطقي است که دانشمندان منطق در بخش صناعات خمس، به بحث و گفتگو از آن پرداخته‌اند. ايشان مواد قياس را به پنج نوع تقسيم کرده‌اند که جدل يکي از آنها است. جدل قياسي است که از "مسلمات" و "مشهورات" تشکيل شده است. مسلمات آن دسته از قضايايي را گويند که ميان جدل کننده و طرف مقابل او پذيرفته شده هستند. مشهورات آن دسته از قضايايي را گويند که ميان مردم (کساني که از خرد بهره دارند) شهرت دارند و همه آ‌ن‌را تصديق مي‌کنند، مانند "نيکو بودن عدالت و اکرام ديگران". بحث و گفتگو در مسائل اعتقادي يا علمي از سه جهت قابل بررسي و دقت است که توجه به هر يک از اين جهات، اقسامي را براي جدل پديد مي‌آورد: 1 - انگيزه‌ جدل 2 - کيفيت جدل 3 - مواد و ابزار جدل.

1 - انگيزه‌ جدل: هر گاه شخص با طرف مقابل خود به جدال عملي و يااعتقادي مي‌پردازد، يا از اين کار قصد و غرضي الهي دارد يا به دنبال اميال نفساني خويش است؛ بنابراين انگيزه‌ او از جدل، بيش از اين دو مورد نيست: 1 - انگيز‌ه‌ شيطاني 2 - انگيزه‌ الهي؛ زماني که شخص مي‌کوشد برتري خود را با جدل به ديگران نشان دهد، انگيزه‌اي نفساني و شيطاني را دنبال مي‌کند. اين انگيزه مي‌تواند حالات گوناگوني داشته باشد؛ براي نمونه، گاه شخص فقط مي‌خواهد طرف مقابل خود را به ذلت کشانده، او را خوار کند و گاه غرض او تحصيل مقام يا مال است؛ يعني مي‌خواهد با بحث و جدل، طرف مقابل خود را مغلوب کند تا ديگران توجه بيشتري به او کرده، بتواند با اين روش از ماديات بهره‌مند شود. اين روش يکي از روش‌هاي فريب شيطان است. روزي شخصي خدمت امام
حسين (ع) آمد و به امام گفت: "بنشين تا با هم مناظره کنيم. امام فرمود: اي فلاني! من از دينم آگاهم و اگر تو از دينت آگاهي نداري، برو و جستجو کن و آن را ياد بگير. من اهل مراء نيستم. همانا شيطان در اشخاص وسوسه مي‌اندازد و مي‌گويد: برو با مردم مناظره کن تا گمان نکنند ناتوان و نادان هستي"(محدث نوري، مستدرک الوسائل، ج9، ص74). روايت بيان مي‌کند که تمام اينها، جنبه‌ شيطاني داشته، ضايعات فراواني را نيز به‌دنبال خواهند داشت.در مقابل، گروهي از افراد، براي خدا بحث و جدل مي‌کنند. آنها يا مي‌خواهند شخصي نادان را‌ آگاه و ارشاد کنند که به آن "ارشاد الجاهل" (راهنمايي نادان) مي‌گويند يا مي‌خواهند شخص گمراهي را هدايت کرده، راه درست را به او نشان دهند که به آن"ارشاد المضل" يعني "راهنمايي گمراه" گفته مي‌شود. دانشمندان علم اخلاق مي‌گويند اين نوع جدل از "ارکان اعظم" (بزرگترين پايه‌هاي) دين است؛ زيرا اين عمل، روح انسان را زنده مي‌کند. خداوند در قرآن کريم مي‌فرمايد: "من احياها (نفسا) فکانما احيا الناس جميعا؛ کسي که نفسي را زنده کند، مثل اين است که همه مردم را زنده کرده است"(مائده:125). البته در اينجا منظور از احيا، سير کردن گرسنه و رهانيدن کسي از مرگ جسماني نيست؛ بلکه مرحله‌اي بالاتر و معنايي برتر است. زنده نگه‌داشتن انسان از مرگ جسماني، موقت و ناپايدار است و حيات معنوي و روحاني انسان ماندگار و جاودانه خواهد بود؛ پس جدل ممکن است با انگيزه‌اي نيکو و الهي انجام ‌شود که آيات و روايات هم آن‌را ستوده و نيکو دانسته‌اند و هم مي‌شود با قصدي زشت و شيطاني صورت پذيرد که آيات و روايات نيز آن‌ را نکوهيده و از آن بازداشته‌اند.

2 - کيفيت بحث و جدل: براي اين جهت سه صورت فرض مي‌شود:

الف: خشونت و توهين در جدال: گاه جدال کننده در سخن گفتن و بحث با ديگران به خشونت و درشتي دست زده، رفتارش با اهانت و تحقير آميخته مي‌شود. در اين صورت، حتي اگر طرف مقابل جاهل هم بوده و دچار شبهه باشد و جدل کننده نيز با انگيزه الهي بخواهد آن شبهه را از ذهن او بزدايد، با اين برخورد، باعث نرسيدن طرف مقابل به حقيقت و فرورفتن او در گرداب باطل مي‌شود، و هر چند قصد جدال‌کننده، الهي و انساني است؛ ولي با اين رفتار جلوي باطل گرفته نخواهد شد؛ زيرا راهي که او براي بحث و گفتگو برگزيده، نتيجه مطلوب نخواهد داشت و اين جدال، "جدال قبيح" ناميده مي‌شود.

ب: نرم خويي وملاطفت در جدال: گاه شخص جدال کننده در سخن گفتن بسيار آرام و نرم است و با وفق و مدارا مي‌کوشد تا طرف مقابل را قانع و از راه و عقيده باطل دور کند. او به شکل کامل به سخنان طرف مقابل گوش داده، باصبر و حوصله او را به مواضع خود نزديک مي‌سازدو اين جدال، "جدال احسن" ناميده مي‌شود. خداوند متعال در قرآن فرموده است: "ادع الي سبيل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي احسن؛[مردم را] با حکمت [و برهان] و پند نيکو به راه پروردگارت فراخوان و با ايشان به نيکوترين شکل مناظره [و مجادله] کن"(نحل:125). خداوند در اين آيه پيامبر را به جدال احسن امر مي‌کند.

ج: حالت معمولي و عادي در جدال: جدل کننده در اين حالت، به مخاطب خود توهين نمي‌کند و او را از خود نمي‌رنجاند و با نرمي و حوصله بسيار نيز با او جدل نمي‌کند؛ بلکه مطلب حق را به شکل متعارف و عادي بيان مي‌کند. به اين نوع گفتگو، "جدال حَسَن" مي‌گويند؛ زيرا از لحاظ کيفيت، نيکو و پسنديده است و مخاطب را به خشم نمي‌آورد؛ البته به جدالي "حسن" و "احسن" گويند که افزون بر نحوه‌ برخورد مذکور، با انگيزه‌ الهي صورت گيرد.

3 - مواد بحث: گاه جدل از جهت مواد بررسي مي‌شود که اين مواد به دوگونه‌اند:‏

الف: مواد درست: شخص بايد براي اثبات حق و ابطال کلام و عقيده‌ باطل، از مواد درست (حق) استفاده کند تا پيکار او جدال نيکو باشد؛ براي نمونه از مسلمات که شخص مقابل هم آن را قبول دارد، استفاده و باطل بودن عقيده‌ آن شخص را اثبات کند.

ب: مواد نادرست: ممکن است شخص بر اثبات حق و قانع کردن طرف مقابل، از ماده‌اي باطل استفاده کند. اين خود دو صورت دارد:

صورت نخست اينکه شخص براي اثبات حق، از سخن باطل طرف مقابل بهره برد؛ يعني براي اثبات حق به سخن باطلي که شخص مقابل مي‌گويد، تمسک جويد تا شايد او را با سخن خودش محکوم و براي پذيرش حق قانع کند. صورت دوم اينکه براي ابطال سخنان باطل شخص مقابل، منکر ادله‌ حقي شود که شخص مقابل براي اثبات باطل خود، به ناحق از آنها استفاده کرده است. او به حق اعتراف مي‌کند تا شايد بتواند باطل خود را اثبات کند و شخص جدل کننده نيز براي اينکه راه او را ببندد، در مقابل او، منکر حق مي‌شود تا طرف مقابل نتواند باطل خود را به اثبات برساند و اين‌گونه جدل در جايي پيش مي‌آيد که شخص، توان بحث با مواد درست را ندارد و در بحث ضعيف است؛ از اين‌رو آن‌را جدل "غير حسن" مي‌نامند. جدال و بحث نيک علمي و ديني، آن است که انسان از مواد درست و حق بهره بگيرد و طرف مقابل را قانع کند.