شناسهٔ خبر: 24405 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

«تأثیر تکنولوژی های جدید بر زی طلبگی» در گفت وگوی شفقنا با طلبه حوزه علمیه قم: نسل بعدی روحانیون احتمالا «اجتماعی» اما «کمتر معنوی» خواهد بود

صاحب‌خبر -

تکنولوژی های جدیدی همچون اینترنت و شبکه های اجتماعی، هر یک به نوعی زندگی انسان ها از جمله طلاب را دستخوش تغییراتی کرده است، به گونه ای که مطالعات جامعه شناختی بروز تغییراتی در تفکر، سبک زندگی، تبلیغ و گرایش طلاب به دانشگاهی شدن حوزه ها را احتمال می دهد.

خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، این موضوع را با یاسر امینیان، طلبه حوزه علمیه قم به بحث گذاشته است. او از تأثیرات مثبت و منفی اینترنت بر میزان دانش و سطح موضوع فتواهای صادره می گوید و معتقد است: تحلیل ها و فتواهای طلبه ای که با اینترنت عجین است برطبق حجره نشینی نیست بلکه متناسب با مباحث اجتماعی است البته باید توجه داشت که وقت گذاشتن افراطی در اینترنت، طلبه را از معنویات، سیروسلوک درونی و عبادت دور می کند؛ با توجه به این شرایط شاید نسل بعدی روحانیونی باشند که جامعه را به خوبی می شناسند اما از جهت معنویت از نسل قبل خود پایین تر هستند.

متن گفت وگوی شفقنا با یاسر امینیان را می خوانید:

*زندگی طلبگی یکی از مهم ترین دوره ها برای تحقیق در علوم حوزه های علمیه است. در گذشته تا قبل از ورود ابزارهای تکنولوژیک یا اینترنت به زندگی طلاب، روابط و مناسبات به گونه دیگری شکل می گرفت اما امروز حتی ورود شکل زندگی دانشگاهی به زندگی طلاب موجب شده که کم و کیف این زندگی تغییر کند. از منظر شما این تغییر چگونه بوده و چه اثری در آینده حوزه های علمیه می گذارد؟

امینیان: تکنولوژی به ویژه اینترنت آثار مشترکی است؛ طلبه و غیرطلبه و مسلمان و غیرمسلمان ندارد، اگر اینترنت باعث شده دور هم نشینی اعضای خانواده و روابط اجتماعی رو در رو کم شود، اگر بهای بسیار دادن به اینترنت در سایر خانواده موجب شده افراد از تفکرات و تأملاتی که در گذشته داشته اند، دور بمانند و بسیاری از اوقات فراغت یا زمان اشتغال خود را به اینترنت و ارتباطات مجازی اختصاص دهند، مسلما این تکنولوژی همین اثرها را به طور مشترک در زندگی طلبگی نیز بر جای گذاشته است.

*امروز تکنولوژی این اثرها را بر زندگی طلبگی گذاشته است؟

امینیان: بله! چه بسا در گذشته طلبه وقت زیادتری داشته و خارج از زمان درسش به عبادت و رفتن به زیارت ائمه اختصاص می داد، اما امروز بخشی از اوقات فراغت را اینترنت پر می کند که این از معایب اینترنت است. امکان کسب اطلاعات، انتقال تجربیات، آشنایی با دیدگاه ها و نقطه نظرات مختلفی که در مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، از مزایای مشترک اینترنت است.

استفاده امروز طلبه از اینترنت، طلبه را از روزنامه خواندن یا در میتینگ سیاسی شرکت کردن بی نیاز کرده، این در حالیست که در دوران جنگ امام خمینی(ره) برای اطلاع از وضعیت مجلس، به این مکان می رفتند اما امروز طلبه در حجره خود نشسته و می تواند با اقصی نقاط عالم در ارتباط باشد و معارف و تجربیات را گرفته و منتقل کند.

* امروز با ورود اینترنت زی طلبگی دستخوش چه تغییراتی شده است؟ این تکنولوژی چه اثری بر آینده روحانیت، ارتباط او با جامعه، میزان دانش، سطح و موضوع فتواها صادره از او گذاشته است؟

امینیان: تاثیر اینترنت از جهاتی مثبت است. فتوایی که یک فقیه می دهد غیر از حکم، موضوع را نیز باید بشناسد، این مساله در مباحث اجتماعی بسیار خود را نشان می دهد، به گونه ای که گاهی ما طلاب از روی فتوای یک فقیه به این نتیجه می رسیم که موضوع از سوی او به درستی شناخته شده یا خیر. یک طلبه وقتی 20 تا 40 سال برای اینترنت وقت گذاشته و امروز به مرحله فتوا و استفتا رسیده، دیگر طلبه ای نیست که از حقایق جامعه دور باشد و تحلیل هایی برطبق حجره نشینی داشته باشد. به طور مثال اگر فقیهی فتوا دهد، فلان فیلم در حال اکران در سینما را نگاه نکنید چرا که ترویج باطل است، نشان دهنده این است که این فقیه موضوع شناسی خوبی ندارد، جامعه و سینما را نمی شناسند و نمی داند تنها با اعلام ممنوعیت لفظی این امر محقق نمی شود. فقیهی که در موضوع شناسی وارد است، می داند که برخی از مسایل به خاطر شرایط خاص جامعه با فتوا حل نمی شود. اگرچه طلبه ای که از ابتدا با اینترنت و فیسبوک بوده، وبلاگ داشته و با دوستان اینترنتی و فضای مجازی ده ها و صدها بار تبادل نظر کرده است، از جهت شناخت اجتماع به یک پختگی رسیده است، اما وقت گذاشتن افراطی در اینترنت و خواندن سایت ها موجب شده طلبه از معنویات، سیروسلوک درونی، عبادت و تفکر باز بماند. در نتیجه شاید نسل بعدی روحانیونی باشند که جامعه را به خوبی می شناسند، اما از جهت معنویت از نسل قبل خود پایین تر هستند و خلاهایی دارند که این مساله به تنهایی ضعف بزرگی است چرا که معنویت یکی از شاخصه های عالم دینی است و تنها با سواد و رساله پیش نمی رود.

* یکی از مباحثی که مطرح شده، تمایزی است که همیشه زندگی طلاب با زندگی دیگر افراد جامعه داشته است. مطالعات جامعه شناختی نشان می دهد این تمایز خود به خود در محتوا و شکل در حال مشهود شدن است و همانطور که شما در بحث معنویت اشاره کردید، گرایش طلاب بیشتر به علوم جدید و تحصیل در دانشگاه هاست، از سوی دیگر آفت مدرک گرایی بین حوزه های علمیه روز به روز در حال افزایش است و حتی آفت هایی که نظام تحصیلی دانشگاهی مانند اهمیت یافتن نمره، پاس کردن دروس، به حوزه نفوذ و رسوخ کرده و حتی برخی تحقیقات جامعه شناختی حکایت از بحرانی بودن اوضاع دارد. آیا این مساله را تایید می کنید؟ تبعات ورود نظام دانشگاهی جدید در آینده حوزه های علمیه چیست؟

امینیان: اینکه خصوصیات زندگی و درس خواندن دانشجویی به تحصیلات طلبه ها سرایت کرده، یک حقیقت قابل لمس و روشن است و نیازی به انکار و تحقیق ندارد، اما در مورد اینکه به حد بحران رسیده یا چقدر مضر است، نظرات متفاوتی وجود دارد. در این بین بسیاری برخلاف تصور، از این وضعیت دفاع می کنند و معتقدند بالا رفتن مرحله مرحله طلبه به نفع حوزه است. آنها می گویند با توجه به کثرت طلاب که نسبت به زمان سابق ده ها برابر شده و همچنین با توجه به روحیات متفاوت کسانی که طلبه می شوند، باید یک ضابطه و قاعده ای مانند دبیرستان و دانشگاه ها گذاشته شود ولی من معتقدم درست است که حوزه باید کمی ضابطه مند باشد، اما امروز در این مساله افراط شده و حوزه آفت زده شده است.

شاید در آینده شرایط زمانی تبدیل حوزه به دانشگاه را اقتضا کند که در این صورت چاره ای نیست البته شخصا از این جهت احساس خطر نمی کنم و گمان نمی کنم که این روند به صورتی ادامه پیدا کند که در 100 سال آینده حوزه یک دانشگاه مثلا با عنوان دانشگاه علوم دینی شود چرا که تفاوت فضای حوزه و دانشگاه و جایگاه شخصیت ها مانع تبدیل شدن حوزه به دانشگاه می شود.

برای اینکه کیفیت در حوزه ها افزایش یابد و طلبه تنها برای پایان نامه و نمره تلاش نکند، راهکارهای معقول بسیاری وجود دارد به طور مثل حوزه می تواند برای نخبگان امتیازاتی را قائل شده یا مدارس خاصی را تأسیس کند. باید توجه داشته باشیم، شرایط جامعه و اوضاع اقتصادی در اینکه عده نسبتا زیادی از طلبه ها درس ها را عمیق و همانگونه که اساتید مدنظر دارند، یاد نمی گیرند، تأثیر بسیاری دارد.

* آیا همین مساله اقتصادی که اشاره کردید موجب نشده طلاب بیشتر از درس خواندن یا حتی زهد ورزیدن و پارسایی کردن، نگاهی اداری و کلیشه ای که مختص نظام آموزشی است را بپذیرند و نه از روی علاقه به طلبگی بلکه برای اینکه بتوانند شغل بهتری پیدا کنند، وارد زندگی طلبگی شدند؟

امینیان: تعداد این افراد آنقدر کم است که به نظرم بهتر است جزو آمار آورده نشوند.

* واقعا به نظر شما تعداد افرادی که به خاطر مسایل اقتصادی و شغل بهتر وارد حوزه می شوند، زیاد نیست؟

امینیان: بله! این افراد بسیار کم هستند و شاید به این دلیل باشد که زمینه استفاده های مالی در حوزه نسبت به دانشگاه و بسیاری از موقعیت های دیگر کمتر است.

در حوزه بعد از سال ها تحصیل و تحمل محرومیت ها و محدودیت هایی که لباس برای شما به همراه دارد، شغلی که تا حدی آخوندی و مناسب با روحانیت است، پیدا می کنید.

چه بسا شغل آزاد علاوه بر اینکه محدودیت های طلبگی را ندارد، درآمد بیشتری هم دارد. شاید امروز برخی به واسطه بعضی امکانات رفاهی که برای حوزه ایجاد شده و همچنین به دلیل فرار از سربازی دلگرم می شوند و به حوزه ورود پیدا می کنند، که این افراد به دلیل اینکه انگیزه دینی ندارند، پس از مدتی عطا را به لقایشان می بخشند و می روند. تعداد این دسته از افراد لااقل در بخش های مختلف حوزه علمیه قم -که حضور دارم- بسیار کم است. در حوزه های شهرستان ها شاید در مواردی رنگ و بوی علمی کمتر است و حوزه در مواردی مانند جایگاهی است که طلبه را به پستی برساند، اما در حوزه علمیه قم انگیزه ها دینی و رسیدن به معنویات است. تقلید از بزرگانی چون امام خمینی(ره) و شهید مطهری جوانان را به سوی حوزه سوق می دهد نه انگیزه برای کسب پست، مقام و درآمد.

* بحث دیگر، رابطه طلاب و روحانیت با جامعه و جوانان است. تا قبل از انقلاب و ورود اینترنت و شکل ارتباطات در شبکه های اجتماعی، روحانیت از طریق منبر با مردم ارتباط برقرار می کرد و منبر رسما یک رسانه بود. با وجود شبکه های اجتماعی و عضویت برخی طلاب به رغم همه ممنوعیت هایی که وجود دارد، این ارتباط دو طرفه شده است. یک طلبه با هر دیدگاه سیاسی، مذهبی و اعتقادی که دارد به اقتضای عضویت در این شبکه اجتماعی باید منتظر واکنش های متفاوتی باشد. شما این تغییر کارکرد رسانه ای ارتباط طلاب و روحانیت با مردم به خصوص جوانان را چگونه ارزیابی می کنید؟

امینیان: من خیلی با اینکه نام این وضعیت را تغییر بنامیم، موافق نیستم. اولا منبر همچنان هست و از جایگاه آن ذره ای کاسته نشده است. هیأت های عزاداری، میلادها و مناسبت ها نه تنها کاهش نیافته بلکه گسترش هم پیدا کرده است، منتها هر کسی توانایی خطیب و منبری شدن را ندارد بلکه  یک اقلیتی هستند که استعداد دارند و همچنان این مهم را دنبال می کنند و در نهایت منبری می شوند. سایر طلبه هایی هم که زمینه آن چنانی نداشتند، امروز به واسطه شبکه های اجتماعی این زمینه برایشان به وجود آمده است.

نکته دوم  اینکه در گذشته ارتباطات یک طرفه نبوده که امروز دو طرفه شده باشد. در گذشته هم وقتی صحبت های روحانی در بالای منبر تمام می شد، پس از آن در معرض پرسش، انتقاد و نقد پیر و جوان قرار می گرفت، منتها در قدیم مردم مثل امروز، فرهنگ نقد نداشتند و روحانیت نیز این چنین مورد انتقاد قرار نمی گرفت.

* ولی امروز این شکل گفت وگویی که شما اشاره می کنید، کاملا خصوصی، آرام و غیرقابل دسترسی است اما در مقابل کارکرد شبکه های اجتماعی علنی، عمومی، نوشتاری و قابل انتشار و دسترس برای همه افراد است...

امینیان: همینطور است. البته عموم صحبت هایی که در شبکه های اجتماعی می شود، منتشر نمی شود و در حد کامنت بین من و شما می ماند، در کتاب و روزنامه منتشر نمی شود.

تنها فرق آن این است که شما در هر لحظه امکان ارتباط دارید. لازم نیست محرم و صفری شود تا روحانی به شهری برود  و پس از آن جوان با او بحث داشته باشد. شبکه های اجتماعی این فرصت را فراهم کرده اند که هر ساعتی از روز، امکان دسترسی هر شخصی از هر شهری با طلبه وجود داشته باشد.

فکر نمی کنم ماهیت ارتباطات روحانیت تغییر کرده باشد بلکه این روحیات مردم است که دستخوش تغییر شده است، در گذشته این همه شکاکیت در احادیث و مقدسات کمتر بود. جوانان کمتر به سمت گناه می رفتند، مردم خیلی اهل انتقاد نبودند، اما امروز عصر حق بشر است، بسیاری از عوامل که روزنامه ها در مقدمه آن قرار دارند، فضایی را به وجود آورده اند که همه منتقد و معترض شده اند و به دنبال حق خود هستند.

* در گذشته روحانیت محل محل مراجعه مردم برای حل و فصل پرسش ها، سوالات و ابهام ها بوده است، با توجه به سرعت در دسترس بودن اطلاعات، به خصوص اطلاعات مذهبی توسط رسانه ها، آیا فکر می کنید کارکردی که روحانیت از این بُعد در گذشته داشته، در آینده نیز ادامه خواهد داشت؟

امینیان: در حقیقت روحانیت متولی دین است و جایگاه او محفوظ است. اگر کسی راجع به دین سوالی دارد و اصرار به حل آن دارد تنها به سراغ روحانی می رود و تنها کسی هم که می تواند به این پرسش ها به درستی پاسخ دهد، روحانی است، اگر هم فرد پس از مراجعه پاسخ خود را نگرفت، باید بداند که پرسش او پاسخی ندارد.

در حقیقت تا زمانی که در جامعه دین باشد، روحانیت کارکرد خود را خواهد داشت. وقتی دین در جامعه ضعیف شود و کارکردهای اجتماعی خود را از دست دهد و فقط مختص به نماز و روزه باشد، مراجعات هم کمتر می شود. شاید همانطور که فرمودید امروز به خاطر شبکه های اجتماعی مراجعات حضوری کم شده باشد اما مراجعات مجازی همچنان برقرار است.

* امروز در حال حرکت به کدام سمت هستیم، آیا مراجعات بیشتر از حالت حضوری به مجازی تغییر کرده است؟

امینیان: جامعه ایران بسیار دو قطبی است. عده ای با سرعت در حال حرکت به سوی سکولاریته شدن هستند و عده دیگر به شدت در مسایل مذهبی، افراطی شده اند. در میان عده ای حد و حدود از بین رفته و در میان عده ای دیگر متن گذشته ثابت مانده و حالت گذشته خود را حفظ کرده اند و به واجبات پایبند هستند.

ما امروز شاهد وجود این دو رویکرد در جامعه هستیم که گمان می کنم جامعه ما به دلیل انس با فرهنگ اهل بیت (ع)، قرآن و امام حسین (ع) سکولاریته شدن را نپذیرد. حال اگر جامعه ما سکولاریزه شد طبیعتا روحانیت هم مانند کشیش می شود؛ از مراجعه به او کاسته می شود و حضور او مقطعی و در بعضی از مراسم عبادی و ازدواج خواهد بود. آنچه که امروز و در حال حاضر شاهد آن هستیم این است که از مراجعه به روحانیت نه تنها کم نشده بلکه بسیار هم افزایش یافته است. تنها نهاد روحانیت از جهت کمیت تحت فشار است.

بسیاری از بزرگان ما در شهرستان ها می گویند که مراجعه و پرسش های جوانان بسیار است، اما مبلغ و روحانی قابل اعتماد و اطمینان برای معرفی به آنان بسیاری معدود است. خلأ در مبلغ تربیت شده در خارج از کشور نیز احساس می شود. امروز بسیاری از کشورها به سوی ما دست دراز می کنند و حاضر هستند ده ها و صدها مبلغ از ایران داشته باشند، اما ما نیرویی تربیت نکردیم که توانایی اقناع کردن مردم آمریکای جنوبی، آفریقا یا اروپای شمالی را داشته باشد.

گفت وگو از زاگرس بهشتی – شفقنا

انتهای پیام

www.shafaqna.com/persian