در دنیای امروز، جوانان به عنوان آیندهسازان جامعه، نیازمند انگیزههای فرهنگی و اجتماعی هستند که آنها را به سمت رشد و تعالی سوق دهد. اما متأسفانه، ضعفهای مدیریتی در تهیه و ارائه این انگیزهها به وضوح مشهود است. یکی از مهمترین این ضعفها، عدم توجه به مولفههای خانوادگی و تحکیم بنیان خانواده است.
مدیریت فرهنگی باید بهگونهای باشد که جوانان را نه تنها به فعالیتهای فرهنگی تشویق کند، بلکه ارتباط این فعالیتها با خانواده و ارزشهای خانوادگی را نیز مورد توجه قرار دهد. بسیاری از برنامههای فرهنگی موجود، فاقد پیوند با نیازها و خواستههای واقعی خانوادهها هستند. این امر باعث میشود که جوانان نتوانند بهخوبی از این برنامهها بهرهبرداری کنند و در نتیجه، انگیزهای برای شرکت در آنها نداشته باشند.
علاوه بر این، عدم همافزایی بین نهادهای مختلف فرهنگی و اجتماعی نیز یکی دیگر از ضعفهای مدیریتی است. بسیاری از برنامهها و فعالیتها به صورت جزیرهای اجرا میشوند و این عدم هماهنگی باعث میشود که جوانان نتوانند از ظرفیتهای موجود بهطور کامل استفاده کنند. در نهایت، این موضوع میتواند به تضعیف بنیان خانوادهها منجر شود، زیرا جوانان در جستجوی هویت و معنای زندگی خود به سمت گروههای غیررسمی و خارج از خانواده سوق پیدا میکنند.
برای حل این معضل، نیاز است که مدیران فرهنگی با درک عمیقتری از نقش خانواده در زندگی جوانان، برنامههایی جامع و همراستا با ارزشهای خانوادگی طراحی کنند. تنها در این صورت است که میتوانیم زمینه را برای ایجاد انگیزههای فرهنگی مؤثر فراهم کنیم و بنیان خانوادهها را تحکیم بخشیم.
مشکلات در تهیه انگیزههای فرهنگی برای جوانان و تأثیر آن بر بنیان خانواده
در دنیای امروز، جوانان به عنوان آیندهسازان جامعه، نیازمند انگیزههای فرهنگی و اجتماعی هستند که آنها را به سمت رشد و تعالی سوق دهد. اما متأسفانه، ضعفهای مدیریتی در تهیه و ارائه این انگیزهها به وضوح مشهود است. یکی از مهمترین این ضعفها، عدم توجه به مولفههای خانوادگی و تحکیم بنیان خانواده است.
صاحبخبر -
∎
