شناسهٔ خبر: 75514132 - سرویس سیاسی
منبع: جماران | لینک خبر

یادداشت/

از مصونیت بیگانگان تا بیداری ایرانیان

واکنش امام خمینی(ره) به کاپیتولاسیون نمونه‌ای از مقاومت گفتمانی در برابر سلطه ساختاری بود. ایشان با زبانی ساده اما سرشار از معنا، توانست آگاهی ملی را برانگیزد و هویت اسلامی-ایرانی را به‌مثابه نیروی مقاومت بازآفرینی کند. این مقاومت نه حرکتی صرفاً سیاسی، بلکه بازسازی نمادین قدرت بود؛ گامی که مسیر گفتمان استقلال و انقلاب اسلامی را هموار ساخت.

صاحب‌خبر -

یکی از نخستین نمودهای علنی تقابل امام خمینی(ره) با نظام سلطه، در سال 1343 شکل گرفت. در این دوره، امام با صراحت، مفهومی را که بعدها به عنوان «استکبار» شناخته شد، در گفتار و مواضع خود مطرح کردند. یکی از بارزترین نمونه‌های آن، در 4 آبان 1343 در اعتراض شدید امام به لایحه کاپیتولاسیون  بود. ایشان سخنرانی خودشان را با آیه «انا للَّه و انا الیه راجعون‌» که مصداق  مصیبت است آغاز کردند. ایشان این لایحه را، نشانی آشکار از استکبار و خود برتر بینی دانستند؛ لایحه را که به موجب آن، نظامیان آمریکایی در ایران از مصونیت قضایی برخوردار می‌شدند. امام در سخنرانی معروف خود با انتقاد شدید از این لایحه، فرمودند که طبق این قانون، حتی اگر یک سگ آمریکایی در ایران مورد تعرض قرار گیرد، اهمیت آن بیشتر از شهروند ایرانی است.این تعبیر، به روشنی نگاه تحقیرآمیز و استکباری قدرت‌های خارجی نسبت به ملت ایران را آشکار می‌کرد و از دیدگاه امام خمینی(ره)، نماد روشنی از سلطه‌طلبی و برتری‌جویی بیگانگان بود. پس از این مقطع، و حتی پیش از پیروزی انقلاب، ایشان در دوران تبعید نیز مواضع خود را به‌وضوح بیان می‌کردند. برای نمونه، زمانی که در نوفل لوشاتو اقامت داشتند، در پاسخ به خبرنگاری که درباره امکان برقراری رابطه با آمریکا پرسید، فرمودند: «ما بر اساس احترام متقابل روابط برقرار می‌کنیم.» تأکید امام(ره) بر «احترام متقابل»، به معنای نفی هرگونه رابطه ارباب-رعیتی و تأکید بر ارتباطی مبتنی بر شأن برابر دو دولت و دو ملت بود.

ایشان با درک ماهیت این وابستگی، کاپیتولاسیون را فراتر از یک قانون داخلی و نشانه‌ای از سلطه ساختاری غرب بر ایران دانست. ایشان  با بهره‌گیری از زبان دینی و ملی، این لایحه را «سند بردگی ملت ایران»(صحیفه امام، ج۱، ص:۴09).  معرفی کردند و هشدار دادندکه ادامه چنین وابستگی، ملت ایران را از عزت و اختیار ساقط می‌کند. در چهارچوب نظریه وابستگی، موضع امام خمینی(ره) را می‌توان کوششی برای شکستن چرخه سلطه مرکز بر پیرامون دانست؛ چرخه‌ای که با ابزارهایی مانند مستشاران خارجی، قراردادهای ناعادلانه و نفوذ فرهنگی ادامه می‌یافت. به تعبیری ایشان با طرح ایده استقلال و اتکای به اسلام، تلاش داشتند تا هویت سیاسی ایران را از ساختار وابستگی جدا سازند و به خودآگاهی ملی و دینی بازگرداند. چنانچه ایشان می‌­فرمایند «قانونی به مجلس بردند، در آن قانون اولاً ما را ملحق  کردند به پیمان وین، و ثانیا الحاق کردند به پیمان وین [تا] مستشاران نظامی، تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده ­هایشان با کارمندهای فنی­شان با کارمندهای اداری­شان با خدمه­شان با هرکس که بستگی به آن ها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند» (صحیفۀ امام، ج ١، صص ٤١٥-٤١٦). امام خمینی(ره) ضمن اینکه دولت و مجلس ایران را مسبب تحقیر ملت ایران می‌داند، ولی آن دسته از وکلای(نمایندگان مجلس) مخالف تصویب کاپیتولاسیون را از قلم نمی­اندازد و در خطاب به دولت فرمودند: «برای مستشارها مصونیت می­گیرید؟! بیچاره وکلا داد زدند:«آقا از این دوست‌های ما بخواهید به ما این قدر تحمیل نکنند، ما را نفروشید، ما را به صورت مستعمره درنیاورید؛ کی گوش داد به اینها؟» (صحیفۀ امام، ج ١، ص ٤٢٠).

در  مجموع با توجه به مباحث گفته شده می­ توان گفت؛  در سخنرانی  امام خمینی(ره)، سه تقابل معنایی برجسته  قابل تحلیل است؛«اسلام/ استکبار»، «استقلال/  وابستگی»، «ملت/ سلطه بیگانگان». امام از طریق این تقابل‌ها نظام معنایی جدیدی ساختند که در آن، «استقلال» دال مرکزی گفتمان مقاومت در برابر سلطه بیگانگان شد. ایشان با استفاده از زبان دینی و ملی لایحه کاپیتولاسیون را نه فقط تخلف قانونی، بلکه تحقیر یک ملت مسلمان معرفی کردند. از این رو امام خمینی(ره)  توانستند با تکیه بر قدرت معنوی دین، سلطه سیاسی و فرهنگی را از اساس به چالش بکشند. از این رو این رفتار را می‌توان «مقاومت فرهنگی علیه سلطه ساختاری» دانست؛ مقاومتی که با افشاگری نمادین، توازن قدرت معنایی را بر هم زد و رژیم را در برابر ملت قرار داد.

اخبار مرتبط

انتهای پیام