سید مجتبی موسوی، استادیار پژوهشکده ژئوتکنیک پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، در وبینار «حریم گسلها و برنامههای توسعه شهری» با بیان اینکه بحثهای مرتبط با حریم گسلها در کشور طی چهار تا پنج سال اخیر به صورت جدی مطرح شده است، گفت: این موضوع در محافل علمی، نشستها و سمینارها مورد بحث قرار گرفته و تلاش شده است تا با ارائه شفاف مسائل فنی، مدیریت ریسک گسلها بهتر بررسی شود.
وی با اشاره به تأثیر مدیریت سیاسی بر بحثهای فنی افزود: در برخی موارد، به دلیل تضاد منافع یا پروژههای خاص، چینش سخنرانان در نشستها به گونهای انجام شده است که مشکلات پروژه خاصی ایجاد نشود و این موضوع گاهی باعث محدودیت در ارائه مسائل فنی شده است.
موسوی با یادآوری نخستین جلسات مطرحشده در کلابهاوس در ۱۵ دی ۱۴۰۰، اظهار کرد: در آن جلسه به رویه موجود کشور در مواجهه با خطر گسترش سطح گسلها اشاره کردم و چشمانداز آینده و مشکلات احتمالی برای کشور مورد بحث قرار گرفت.
وی ادامه داد: در سال ۱۴۰۱، دستورالعمل ساخت و ساز منتشرشده در پاییز ۹۹ مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در سال ۱۴۰۲ نیز در نشستی که توسط مرکز مطالعات مدیریت برنامهریزی شهر تهران برگزار شد، رهنمودهایی در زمینه قوانین و مقررات حاکم بر ساخت و ساز ارائه شد تا اشکالات موجود شناسایی شود.
استادیار پژوهشکده ژئوتکنیک پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی با بیان اینکه در سالهای اخیر نیز مباحث مرتبط با احداث ساختمانهای بلندمرتبه در محدودههای نزدیک به گسلها مطرح شده است، گفت: نشستهای متعددی با حضور مهندسان مشاور و کارشناسان زلزله برگزار شد تا مسائل به صورت فنی و شفاف بررسی شود، از جمله نشست برگزارشده در هتل ولنجک.
وی تأکید کرد: در ابتدا باید دو مفهوم متفاوت را از یکدیگر تمیز دهیم؛ نخست خطر گسیل سطحی و دوم اثرات حوزه نزدیک یا «بیرفیلد» و پاسخهای ناشی از نزدیک بودن سازه به کوثر گسلها.
موسوی با بیان اهمیت شفافسازی مسائل فنی گفت: «هدف ما ارائه دیدگاهی فنی و علمی درباره خطر گسل سطحی است تا در برنامهریزی شهری و طراحی سازهها، تصمیمگیریهای دقیقتر و ایمنتری انجام شود.
وی خاطر نشان کرد: نقطه عطف توجه جهانی به خطر گسل سطحی در سال ۲۰۱۹ میلادی رخ داد، زمانی که دو زلزله بزرگ در ترکیه و تایوان اتفاق افتاد و گستره زیادی از گسلها مشاهده شد. برخی سازهها، حتی با طراحی مناسب، دچار چرخش و جابجایی شدند، اما آسیب جدی به ساختمان وارد نشد. این موضوع اهمیت بررسی دقیق خطر گسل سطحی را نشان میدهد.
موسوی با اشاره به آییننامه ۲۸۰۰ در ایران گفت: از ابتدای دهه ۸۰ شمسی، این آییننامه به صراحت بیان میکرد که احداث ساختمان بر روی یا مجاور گسلهای فعال که احتمال ایجاد شکستگی سطحی در هنگام زلزله دارند، باید اجتناب شود و در صورت لزوم، ضوابط فنی ویژه برای این سازهها لحاظ شود.
وی تاکید کرد: با توجه به اینکه بسیاری از کلانشهرهای ایران بر روی یا در مجاورت گسلهای فعال احداث شدهاند، توجه به این موضوع حیاتی است. اهمیت موضوع از همان دوره دکترای من در پژوهشگاه مطرح شد و برنامههای پژوهشی متعددی برای مدلسازی گسترش سطحی و بررسی تأثیر آن بر سازهها تعریف شد.
موسوی ادامه داد: در ۱۵ سال اخیر، همراه با دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری، اثر گسل سطحی بر تونلها، لولهها و سازههای مختلف بررسی شده است. نتایج این پژوهشها در کنفرانسهای جهانی زلزله ارائه شده و ایران به عنوان یکی از مراجع علمی معتبر در زمینه گسترش سطحی شناخته شده است.
وی با توضیح نحوه انتشار گسلها در خاک افزود: مطالعات ما نشان داده است که هر چه به هسته گسل نزدیک میشویم، شدت گسترش کاهش مییابد.
این استادیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی تأکید کرد: یکی از سؤالات مهم این است که چرا برخی سازهها بر روی گسلهای فعال آسیب ندیدهاند. پاسخ به این سؤال بستگی به مقدار جابجایی، فاصله از هسته گسل و طراحی سازه دارد. از همان زمان، هدف ما بررسی و مدلسازی دقیق خطر گسترش سطحی برای ارزیابی و کاهش ریسک سازهها بوده است.