شناسهٔ خبر: 74449083 - سرویس استانی
منبع: ایلنا | لینک خبر

ایلنا گزارش می‌دهد؛

«سد سیوند» فارس خالی از آب/ پروژه‌ نجات‌بخش به بحران‌ بدل شد

ایلنا گزارش می‌دهد؛ ورای آمار و اصطلاحات فنی، سد سیوند در استان فارس این روزها به نمادی از شکستِ سیاست‌های سازه‌محور مدیریت آب بدل شده است؛ سازه‌ای که قرار بود در نقش تنظیم‌کننده جریان و ذخیره آب ظاهر شود اما گزارش‌ها از خشک شدن کاملِ مخزن و بروز کسری جدی در شبکه آبرسانی استان حکایت دارد.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایلنا، گزارش های میدانی  نشان می‌دهند مصرف لحظه‌ای آب استان از توان تامین فراتر رفته و برای جبران کسری، مجموعه‌ای از چاه‌ها و منابع اضطراری به مدار بازگردانده شده‌اند؛ نشانه‌ای که بحران فراتر از نوسان‌های فصلی است و به ساختار تصمیم‌گیری بازمی‌گردد.

خشک شدن سیوند محصول تلاقی عوامل طبیعی و انسانی است؛ کاهش پیوسته تغذیه سطحی به‌واسطه خشکسالی‌های پی‌درپی، رسوب‌گذاری و کوتاه‌شدن سرچشمه‌ها در بالادست، و از سوی دیگر برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی و اجرای پروژه‌های پراکنده تغذیه مصنوعی که بدون هماهنگی حوزه‌ای اجرا شده‌اند.

این ترکیب باعث شده سدهایی که قرار بود ذخیره‌سازی و تنظیم جریان را به‌خوبی انجام دهند، به گودال‌هایی تبدیل شوند که نه تنها آب قابل اتکایی تولید نمی‌کنند، بلکه به محرکِ خشکی تالاب‌ها و افت سطح آب زیرزمینی تبدیل شده‌اند.

پیامدهای محلی و فراگیر این وضعیت کم نیست؛ ورودی‌های تالاب بختگان و تالاب‌های پیرامون به‌طور چشمگیری کاهش یافته، رودخانه‌های پایین‌دست دچار افت جریان شده‌اند و روستاها و کشاورزان منطقه با کمبود آب شرب و آبیاری مواجه شده‌اند.

همزمان فشار بر شبکه آبرسانی شهری افزایش یافته و مسئولان محلی برای پوشش کسری‌ها به چاه‌های کشاورزی ورود اضطراری داده‌اند که این اقدام می‌تواند به فرونشست و تخریب بلندمدت سفره‌های آب زیرزمینی دامن بزند.

آنچه سیوند را از یک رخداد محلی به یک هشدار ملی بدل می‌کند، این واقعیت است که الگوی تصمیم‌گیری پیشین ساختن سدهای تک‌محور بدون در نظر گرفتن کل حوزه آبریز، فروش و تخصیص غیرشفاف آب و صدور مجوزهای برداشت بی‌ضابطه در جای‌جای کشور تکرار شده و اکنون سدهای دیگر و اکوسیستم‌های مرتبط را نیز در معرض خطر قرار داده است.

به‌عبارت دیگر، سیوند نه فقط یک سد خشک است بلکه آیینه‌ای از سیاست‌گذاری‌های ناکارآمدی است که تاب‌آوری آبی کشور را فرسوده کرده است.

کارشناسان و فعالان محیط زیست می‌گویند راه برون‌رفت نیازمند دو گام هم‌زمان است؛ توقف طرح‌های سازه‌ای جزیره‌ای و اجرای مدیریت یکپارچه حوزه آبریز به‌همراه برنامه‌های فوری تغذیه مصنوعی هدفمند و شفاف‌سازی آمار برداشت آب.

بدون این تغییر رویکرد، سیوند تنها نخستینِ فهرستی خواهد بود که در آن سدها به‌جای حامیِ زندگی، خبررسان مرگ تدریجی اکوسیستم‌ها می‌شوند.

«سد سیوند» فارس خالی از آب/ پروژه‌ نجات‌بخش به بحران‌ بدل شد

بحران آب نتیجه برداشت بی‌رویه، خشکسالی و مدیریت ناصحیح پروژه‌ها

پدر علم هیدروژئولوژی ایران، بحران آب کشور را نتیجه برداشت بی‌رویه، خشکسالی و مدیریت ناصحیح پروژه‌ها دانست.

پروفسور عزت‌الله رئیسی اردکانی در گفت و گو با ایلنا و در تشریح دلایل وضعیت فعلی منابع آب کشور تأکید کرد: بحران آب نتیجه مجموعه‌ای از عوامل تاریخی، مدیریتی و طبیعی است.

وی با بیان اینکه برداشت بی‌رویه از چاه‌ها و کاهش سطح سفره‌های آب زیرزمینی باعث افت منابع آبی شده است، افزود: ۴۰۰ سفره آب زیرزمینی کاهش یافته و آبی که پیش‌تر به رودخانه‌ها می‌رسید اکنون مسیرهای دیگری را طی می‌کند و بخش مهمی از آن از دسترس خارج شده است.

پدر علم هیدروژئولوژی ایران به نمونه‌ای از دریاچه‌ها اشاره کرد که پیش‌تر سرریز می‌شد و بخشی از آب آن به مزارع منتقل می‌شد اما با ساخت کانال‌ها و ساب‌پروژه‌های متعدد، مسیر آب تغییر کرد و منابع آبی به درستی حفظ نشدند.

بندهای غیرآب‌بند باعث فرار آب شده‌اند

رئیسی اردکانی با اشاره به اینکه سدها و بندهای غیرآب‌بند نیز باعث فرار آب و استفاده ناکافی از آن شده‌اند، افزود: خشکسالی‌های متوالی نقش مهمی در کاهش سطح آب دریاچه‌ها و رودخانه‌ها داشته است و در برخی سال‌ها، سیلاب‌ها به حدی شدید بوده‌اند که آب کافی برای دریاچه باقی نمی‌ماند، در حالی که در سال‌های پرآب، سیلاب‌ها بخش زیادی از مناطق را تحت پوشش قرار می‌دادند.

وی تأکید کرد: برای مدیریت صحیح منابع آب، کل حوزه‌های آبریز و مسیر رودخانه‌ها باید مورد توجه قرار گیرد و حفر چاه‌ها بدون ارزیابی کامل اثرات آن بر کل حوزه آبریز باعث بروز مشکلات بزرگ شده است.

پدر علم هیدروژئولوژی ایران با اشاره به سد سلمان فارسی در فارس گفت: پروژه ساخت این سد سال‌ها طول کشید و از زمان آغاز ساخت، در بالادست هر منطقه طرح‌های تغذیه مصنوعی اجرا شد، اما حجم آب منتقل‌شده اندک و ناکافی بود. ایجاد بندهای کوچک و طرح‌های جزئی تغذیه مصنوعی بدون هماهنگی با پروژه اصلی باعث کاهش سفره‌های آب زیرزمینی شد و میزان ورود آب به رودخانه‌ها محدود شدند.

اجرای پروژه بدون در نظر گرفتن کل حوزه آبریز منجر به بحران می شود

وی با بیان اینکه برای یک منبع آب معین، حداقل ۳ پروژه باید به صورت هماهنگ اجرا شود و اجرای پروژه‌های منفرد بدون در نظر گرفتن کل حوزه آبریز، منجر به بحران آبی فعلی شده است، یادآور شد: این مسائل از دهه ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۵ در سطح کشور مطرح شده و صدها سخنرانی در شهرستان‌ها انجام شده است، اما به دلایل مختلف مدیریت صحیح منابع آب محقق نشده است.

رئیسی اردکانی خاطرنشان کرد: بحران آب کشور ناشی از ترکیبی از برداشت بی‌رویه از چاه‌ها، تغییر مسیر آب، خشکسالی‌های پی‌درپی و اجرای ناصحیح پروژه‌های متعدد است ؛ مدیریت جامع حوزه آبریز، هماهنگی کامل پروژه‌ها و استفاده بهینه از منابع آب تنها راه جلوگیری از ادامه بحران است.

«سد سیوند» فارس خالی از آب/ پروژه‌ نجات‌بخش به بحران‌ بدل شد

سدسازی بی‌رویه علت خشکی تالاب‌ها

یک فعال محیط زیست نیز با اشاره به بحران شدید منابع آب کشور گفت: خشکی تالاب‌ها و کاهش جریان رودخانه‌ها نتیجه ترکیبی از سدسازی ناصحیح، برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی و مدیریت ناکارآمد منابع طی چند دهه گذشته است.

سیروس زارع در گفت و گو با ایلنا با بیان تجربه میدانی خود، افزود: حتی در بهترین شرایط بارش، برخی سدها قادر به ذخیره کامل آب نبوده و ساخت آن‌ها اشتباهات بزرگی به همراه داشته است.

وی با اشاره به اینکه سد درودزن مسیر طبیعی جریان آب را مسدود کرده و باعث کوتاه شدن سرچشمه آب خسرو شیرین شده است، خاطرنشان کرد: ذخیره آب این سد در برخی مقاطع به زیر سطح پایداری رسیده و تالاب‌های بختگان و تشک دچار خشکی شده‌اند. رودخانه‌های کر و بلاغی نیز به دلیل کاهش جریان طبیعی و تغییر مسیر آب، بخشی از حیات طبیعی خود را از دست داده‌اند.

زارع افزود: سد ملاصدرا نیز بدون توجه به شرایط طبیعی و مسیر طبیعی آب ساخته شده و اگر هم‌اکنون این سد باز شود، کسری آب در درودزن کاهش می‌یابد و تالاب‌های بختگان و تشک دوباره احیا شده و رودخانه کر جریان طبیعی پیدا می‌کند.

سد سیوند موجب کاهش ورود آب به تالاب‌ها شد

وی یادآور شد: سد سیوند بر روی سرشاخه‌ای احداث شده که سرشاخه دائمی نبوده و جریان آن ناشی از روان‌آب‌های بارشی و سرریز پیوندها بوده است، بنابراین ساخت سد سیوند موجب کاهش ورود آب به تالاب‌ها شده است.

این کنشگر محیط زیست همچنین با اشاره به توسعه کشاورزی در دشت‌ها افزود: کشاورزی گسترده در مناطقی مانند دشت نمدون بدون نیاز واقعی به آب و بدون مطالعات زیست‌محیطی، منابع آب زیرسطحی را تخلیه کرده و ورودی آب به تالاب‌ها را صفر کرده است. این اقدامات موجب خشکی گسترده تالاب‌ها و کاهش جریان طبیعی رودخانه‌ها شده است.

زارع با بیان اینکه مدیریت منابع آب ناکافی و پروانه‌های برداشت چاه‌ها بی‌رویه صادر شده است، هشدار داد: مصرف بالای آب تجدیدپذیر کشور که بیش از ۸۰ درصد است، باعث فرونشست زمین، کاهش آب زیرسطحی و خطر میرایی سرزمین شده است.

آسیب‌های گذشته قابل جبران نیست

این فعال محیط زیست افزود: حتی اگر مدیریت آب به بهترین نحو انجام شود، آسیب‌های گذشته قابل جبران نیست و منابع آب باید با کنترل برداشت‌ها و حفظ حفره‌های زیرسطحی مدیریت شوند.

وی با اشاره به اینکه فروش آب به کشاورزان تنها راهکار کوتاه‌مدت است و باید راهکارهای بلندمدت برای حفظ منابع، جلوگیری از تخریب تالاب‌ها و احیای جریان رودخانه‌ها در نظر گرفته شود، تصریح کرد:اگر اقدامات اصلاحی صورت نگیرد، بحران آب و تخریب منابع طبیعی در ایران تشدید خواهد شد و مناطق بیشتری در معرض خشکی و نابودی اکوسیستم قرار خواهند گرفت.

رسوب‌گذاری در سدها و تاثیر برتالاب‌ها و رودخانه‌ها

این فعال محیط زیست به رسوب‌گذاری در سدها اشاره کرد و گفت: رسوب‌های ایجادشده جریان طبیعی آب را محدود کرده و اثرات زیست‌محیطی سدسازی‌ها به ویژه در تالاب‌ها و رودخانه‌ها بسیار جدی است.

وی افزود: مطالعات زیست‌محیطی در سدسازی‌ها رعایت نشده و بیشتر جنبه مالی و توسعه کشاورزی داشته است، بنابراین خشکی تالاب‌ها و کاهش آب رودخانه‌ها نتیجه مستقیم تصمیمات ناصحیح است.

تهدید جدی برای میرایی سرزمین در شیراز

زارع به خشکی رودخانه بلاغی اشاره کرد و توضیح داد: جریان طبیعی آب پس از ساخت سدها و تغییر مسیرها متوقف شده و تالاب‌ها و رودخانه‌ها دیگر قادر به تجدید حیات طبیعی خود نیستند؛ این روند اگر اصلاح نشود، می‌تواند در سایر مناطق ایران از جمله شیراز و مشهد نیز تکرار شود و تهدید جدی برای میرایی سرزمین ایجاد کند.

این فعال محیط زیست تأکید کرد : مسئولان و دستگاه‌های مربوطه باید پاسخگو باشند و منابع آب کشور که سرمایه حیاتی ملی محسوب می‌شوند، با برنامه‌ریزی علمی و مدیریت جامع حفظ شوند تا خطر میرایی سرزمین، نابودی تالاب‌ها و فرونشست زمین ادامه پیدا نکند. ادامه روند فعلی موجب نابودی اکوسیستم‌ها و تشدید بحران آب در ایران خواهد شد و اقدامات فوری و جامع ضروری است.

انتهای پیام/