سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): بدیهی است که ظرفیتهای انسانی و سابقه درخشان قزوین در حوزه شعر، داستان و پژوهشهای ادبی، اقتضای شکلگیری چنین مرکزی را بیش از پیش ضروری میسازد. در حال حاضر، ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین ادارهکل کتابخانههای عمومی استان، فضاهایی را به صورت رایگان در اختیار انجمنهای ادبی و پاتوقهای فرهنگی قرار میدهند، اما نبود یک محل دائمی، مستقل و دارای هویت مشخص برای فعالیتهای ادبی، موجب شده تا بسیاری از شاعران، نویسندگان و پژوهشگران استان، از پراکندگی و ناپیوستگی برنامهها گلایه داشته باشند.
این گزارش با نگاهی تحلیلی به وضعیت موجود، دیدگاههای سه تن از فعالان فرهنگی و ادبی استان را بازتاب میدهد و تلاش دارد ضرورت تأسیس خانهای رسمی برای شعر، فرهنگ و ادبیات در قزوین را از منظر آنان بررسی کند.
پشتوانه مالی و هدایت عادلانه؛ شرط شکوفایی ادبیات
حمیدرضا سبحانینژاد، شاعر و فیلمنامهنویس، درباره نبود خانه شعر و ادبیات در قزوین گفت: صرف وجود خانه یا انجمن ادبی در قزوین نمیتواند تضمینکننده بالندگی و پویایی ارزشمند در این عرصه باشد. بنده و سایر اساتید سالها در انجمن ادبی عبید جلسات مستمر برگزار کردهایم و بسیاری از شاعران امروز نخستین گامهای خود را در همان زمان برداشتهاند. من که تجربه فعالیت مستمر و پیگیر را داشتهام، حتی اگر کاخ شعر و ادبیات برایم فراهم کنند، دیگر حاضر به پذیرش مسئولیت در این حوزه نیستم. اما اگر قزوین بخواهد توسعهای همهجانبه فرهنگی، اقتصادی و بهویژه در عرصه گردشگری داشته باشد، ضرورت وجود مکانی برای همایشها و تبادل دائمی افکار و آثار بیش از پیش احساس میشود.
او در ادامه درباره اهمیت انجمنهای ادبی اظهار داشت: ادبیات ایران زیربنای فرهنگ، هنر، اقتصاد و حتی سیاست است و میتواند باشد. به نظر من بسیاری از محافل ادبی یا راه را اشتباه میروند یا عملکردی تکسویه دارند. شاعری که نمایشنامه نمیخواند، فیلم نمیبیند و با داستان، موسیقی، تاریخ و اقلیم بیگانه است، یا باید نابغه باشد یا کارش به حاشیه و درجا زدن میانجامد. همینطور نویسندهای که از سایر وجوه فرهنگی، ادبی و هنری بیبهره مانده، اغلب به بنبست میرسد.
سبحانینژاد درباره لزوم تأسیس خانهای برای ادبیات و فرهنگ گفت: تأسیس این خانه لازم است، اما اینکه چه کسانی آن را اداره کنند، جای بحث دارد. اکنون معیار درستی برای همکاری، تدریس و ایجاد بستر همگرایی در فضای شعر و ادبیات استان قزوین وجود ندارد و تشکیل چنین خانهای ممکن است موجب تکصدایی و خدای نکرده باندبازی شود. تشکیل یک نهاد حمایتگر همراه با هدایت مشفقانه که جلسات هدفمند و مستمر برگزار کند بسیار لازم است، اما همگرایی صنفی اهل قلم و رسیدن به هویت اقلیمی استانی در ادب و هنر میتواند موجب شکوفایی و پیگیری جوانان و مخاطبان فهیم شود. در واقع، تأسیس خانه شعر شرط لازم است اما کافی نیست.
او در پاسخ به این پرسش که «آیا در خانه فرهنگ و ادبیات شهرها و استانهای دیگر حضور داشته است؟» گفت: من در چند استان حضور داشتهام و بهویژه در سالهای بالندگی شعر، در چند جلسه شعر یا داستان در تهران شرکت کردهام. به نظر من رکن اصلی و مهم، ریشهدار بودن و فرهنگ غنی مردم هر منطقه است که میتواند موجب تعالی و شکوفایی هنر و ادب شود. برای مثال، مردم گیلان و کردستان جایگاه قابل توجهی برای شاعران و نویسندگان خود قائلاند که من از نزدیک شاهد آن بودهام. البته تهران امکانات و سازوکار بهتری برای جذب استعدادها دارد.
این شاعر درباره تأثیر تأسیس چنین مراکزی بر توسعه ادبیات توضیح داد: چنین نهادی در قزوین وجود داشته است. انجمن ادبی عبید بیش از ۲۰ سال فعالیت مستمر داشته و استاد حضرتیها در روزآمد کردن برنامهها، دعوت از چهرههای ملی و برگزاری جشنوارههای کشوری بسیار تأثیرگذار بودهاند. اما به هر حال سلیقههای مختلف و حتی مخالف و همچنین جریانهای جوانتر ادبی هم وارد شدند که انگیزه و امکانات انجمن عبید را کاهش دادند. به نظر من شعر و ادب با پشتوانه مطالعات گسترده و حمایت مالی معقول همراه با هدایت عادلانه و دلسوزانه برای جوانان، و فقط از طرف نهادهای دولتی و حاکمیتی، میتواند تکاپو و شکوفایی داشته باشد. وگرنه صرف علاقه و انگیزه فردی، شمعهای کوچک پراکندهای هستند که اگرچه مفیدند، اما نمیتوانند نور گسترده و جریانسازی کنند.
سبحانینژاد در مورد آینده ادبی قزوین گفت: در سالهای گذشته مدیران میانی استان به جای تشویق و امیدبخشی، فضای نامناسب برای من و امثال من ایجاد کردهاند که انگیزه دیدار و حضور با مدیران فرهنگی را بهطور کامل از دست دادهام. تازه متوجه شدهام که معاون فرهنگی اداره کل ارشاد چند ماه است تغییر کرده است. احتمالاً این موضوع مهم نیست چون امکانات این عزیزان نیز بسیار محدود است. در کل، حتی اگر ۱۰ خانه شعر و ادبیات در استان قزوین تشکیل شود، متأسفانه من به آینده این عرصه در قزوین خوشبین نیستم. البته استاد حسن لطفی نیز در عرصه ادبیات داستانی و فیلمنامه جریانسازی مفیدی در استان داشتهاند که نباید فراموش شود.
وی در پایان در پاسخ به پرسشی درباره تلاشهای اخیر برای تأسیس خانه ادبیات تصریح کرد: چندین بار این تحرک انجام شده و جلسات ادبی شکل گرفته، اما در ۱۰ سال اخیر بیشتر نظارهگر بودهام و منتظر برنامهریزی درست و جلسات پرشور و مفید عزیزانی هستم که در ارشاد یا حوزه هنری بر مسند مسئولیت فرهنگی هنری، انجمن شعر یا داستان با همکاری نهادهای دولتی هستند. البته اکنون در فضای مجازی و کافیشاپها هم جلسات و گروههای ادبی فرهنگی تشکیل میشوند که میتوانند مفید باشند.
ادبیات قزوین در غیاب خانه شعر آسیبپذیرتر از همیشه
ندا خوئینی، نویسنده و شاهنامهپژوه با تأکید بر ضرورت تأسیس خانه ادبیات در استان قزوین گفت: به نظر من خانه شعر و ادبیات میتواند زمینه آشنایی بیشتر شاعران و نویسندگان با چهرههای ادبی کشور را فراهم کند. همچنین برگزاری دورههای آموزشی پیشرفته برای این افراد، نقش مهمی در ارتقای سطح کیفی آثار ادبی ایفا خواهد کرد. نبود چنین نهادی در استان، خلأ بزرگی در مسیر رشد ادبیات قزوین ایجاد کرده و آسیبهایی جدی به بدنه شعر و داستان وارد آورده است.
وی ادامه داد: در صورت راهاندازی این مرکز، میتوان بهصورت منظم مراسم رونمایی و نقد آثار را برگزار کرد. همچنین شبهای شعر و نشستهای پژوهشی در زمینه ادبیات ایران و جهان، میتواند در قالب برنامههای خانه ادبیات شکل بگیرد و مسیر تازهای برای گفتگو و بالندگی فرهنگی در استان ایجاد کند.
خوئینی در ارزیابی آسیبهای ناشی از نبود خانه شعر و ادبیات در قزوین اظهار کرد: در حال حاضر، داستاننویسی و شعر به ندرت به صورت جدی از سوی نویسندگان و شاعران استان دنبال میشود. این وضعیت را میتوان به وضوح در کیفیت و تعداد آثار منتشرشده مشاهده کرد. تأسیس خانه ادبیات و ایجاد کارگروههای تخصصی برای ارزیابی آثار پیش از چاپ، اقدامی مؤثر برای ارتقای محتوایی کتابها خواهد بود و میتواند از چاپ آثار ضعیف و غیراستاندارد جلوگیری کند.
این شاهنامهپژوه با اشاره به نقش نهادهای مشابه در دیگر استانها گفت: خانههای شعر و ادبیات در برخی استانها که در حوزه فرهنگی فعال و پیشرو هستند، نقش تعیینکنندهای در پویایی فضای ادبی ایفا کردهاند. این مراکز، دریچههای تازهای را به روی شاعران و نویسندگان گشودهاند. از سوی دیگر، تعامل مستمر این خانهها با رسانههای مکتوب و مجازی باعث شده است که هنرمندان فرصت دیده شدن و ارتباط مؤثر با جامعه را پیدا کنند.
خوئینی در پایان تصریح کرد: بهنظر میرسد چون برای فعالیت در حوزه شعر و داستان مجوز مشخصی تعریف نشده است، ایجاد خانه ادبیات میتواند این خلأ ساختاری را جبران کند. در قزوین آنگونه که باید و شاید به نویسندگی و شاعری توجه نمیشود؛ درحالیکه این استان همواره مهد پرورش چهرههای برجسته ادبی بوده است. اگر ارادهای برای برنامهریزی و حمایت شکل بگیرد، بازگشت به دوران درخشان ادبیات این سرزمین دور از انتظار نخواهد بود.
جلسات خانه شعر نباید به سمت رفاقتی و محفلی شدن کشیده شود
نگارسادات معصومزاده در خصوص نبود خانه شعر و ادبیات در قزوین گفت: واقعیت این است که حالا و در این مقطع سنی، تمایل چندانی به جلسات ندارم؛ احتمالاً همان تاثیرات ۳۰ سالگی است؛ البته من که این حرف را می زنم کسی بودم که در ابتدای دانشجویی دوره کارشناسی یا حتی کمی بعد تر از آن، یکی از پربارترین و شلوغ ترین جلسات ادبی دانشکده ادبیات و علوم انسانی را داشتهام. پس از آن هم مجری- کارشناس جلسات «عصری با ادبیات» حوزه هنری قزوین بودم. اگر از دیدگاه فردی بخواهم بگویم، شاید این سالها تغییری مقطعی در شخص من ایجاد شده است.
این شاعر در مورد لزوم تاسیس خانهای برای فرهنگ و ادبیات در قزوین اذعان کرد: اما در مجموع وجود خانه شعر و ادبیات به عنوان یک مکان فرهنگی برای شاعران و اهالی قلم و به ویژه نوجوانان که میخواهند وارد مسیر نوشتن و سرودن شوند یک ضرورت است و واقعاً نبود چنین مکانی باعث میشود نوجوانان برای ارائه شعر و رفع اشکال نوشتههایشان به جلسات معمولاً سطحی، با نقدهای بیپایه و مغرضانه روی بیاورند و مثل ما لقمه را دور سرشان بچرخانند.
این پژوهشگر ادبیات در خصوص تلاش برای تاسیس خانه ادبیات در قزوین تشریح کرد: درباره جلسه داشتن، مجله داشتن، کار فرهنگی و … خیلی کار و تلاش کردهام. با شاعران و نویسندگان دیگر هم خیلی آمد و شد داشتیم اما در هر دورهای فقط نبود امکانات و نبود بودجه سد راه میشد که البته باز هم در همان سالهای (ابتدای دهه ۹۰) حتی از هزینه شخصی خودمان کارهایی را پیش بردیم که در مقطع خودش خوب بود اما احداث خانه شعر و ادبیات شاید از نظر تعامل، هم اندیشی و تهیه غذای فکری کار شاعر باشد اما از نظر احداث بنا، مجوز گرفتن و کارهای عمرانی واقعاً در حوزه کار شاعر و نویسنده نیست.
معصومزاده در پاسخ به این پرسش که «اگر قرار باشد خانه ادبیات در قزوین احداث شود چه پیشنهادی دارد؟»، تصریح کرد: خیلی دوست دارم که این مرکز در یک بنای سنتی احداث شود اما امکانات امروز را هم داشته باشد؛ چون روح آدمی اساساً قدیمی طلب است؛ شاید هم روحیه برخی شاعران شبیه من باشد. این مرکز حتماً باید یک برنامه دقیق و مدیریت سفت و سخت داشته باشد. به سمت جلسات رفاقتی و محفلی کشیده نشود و واقعاً افراد برای یادگرفتن و پیشرفت در حوزه ادبیات به آنجا بیایند.
برآیند نظرها و تجربههای اهالی ادبیات قزوین، نشان میدهد که نبود یک نهاد مشخص و ساختارمند در حوزه شعر و داستان، به یکی از دغدغههای اصلی فعالان این عرصه تبدیل شده است. در استانی با سابقهای روشن در زمینه فرهنگ و ادب، خلأ چنین مرکزی نهتنها موجب پراکندگی برنامهها و بیانگیزگی جوانترها شده، بلکه به مرور باعث تضعیف بدنه خلاق ادبیات نیز خواهد شد. ایجاد خانهای برای شعر و ادبیات در قزوین، امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد؛ نه صرفاً برای برگزاری رویدادها، بلکه برای انسجامبخشی، هدایت درست استعدادها و پیوند مؤثر میان شاعران و نویسندگان.
∎