به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام مسعود راعی، امروز _شنبه یازدهم مرداد_ در نشست خبری چهارمین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه و حکمرانی علوی اظهار کرد: از خداوند سپاسگزاریم که با نام امیرالمؤمنین ما را دور هم جمع کردند و این فرصت را در اختیار همه ما قرار دادند که هر کدام سهمی در مظلومیتزدایی از این چهره مقدس و نورانی و همچنین کتاب شریفش نهجالبلاغه داشته باشیم.
وی ضمن تشکر از برگزارکنندگان کنگره ادامه داد: ما معتقدیم اصفهان باید صاحب مکتبی شود که قبلاً از آن برخوردار بود؛ اگر شیخ بهایی بزرگ توانست مکتب اصفهان را طراحی کند و تأثیرات نه تنها کشوری بلکه جهانی را ایجاد کند، امروز الحمدلله این ظرفیت همچنان وجود دارد و آموزههای فاخر نهجالبلاغه میتواند این راه را برای ما هموار کند.
دبیر علمی چهارمین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه با استناد به سخنان مقام معظم رهبری بیان کرد: رهبر انقلاب فرمودند: «بخش دیگر اسلام عبارت است از محقق کردن این حقایق در متن جامعه و متن زندگی مردم، یعنی هدایت.» این مأموریت به عهده حوزههای علمیه است. کدواژه حکمرانی که خود مقام معظم رهبری بارها به کار بردند، در واقع یک کدواژه شناختهشده بینالمللی است برای اینکه بین آوردههای بشری و آموزههای نهجالبلاغه ارتباط روشن و مشخصی تعریف شود.
راعی ادامه داد: بر این اساس کلمه حکمرانی که امروز شعار چهارمین کنگره بینالمللی شده است، به این معناست که چگونه و از چه مسیری و به چه شکلی کمک کنیم که آنچه حضرت آقا با عنوان محقق کردن حقایق اسلام در متن جامعه در زندگی مردم تعبیر میکنند عملی شود. این مأموریت بر عهده اساتید حوزه و دانشگاه است که در دانشگاه حضور دارند و صاحب دیدگاهها و تخصصهای گوناگون هستند. قرار است با بهرهمندی از این زبان مشترک بینالمللی، مسیری که مقام معظم رهبری به عهده حوزه گذاشته است محقق شود. به عبارت دیگر، جمع دانشگاهیان متخصص در این مسیر به کمک حوزه آمدهاند. مأموریت حوزه محقق کردن معارف اسلامی است. این مسئله میتواند بر اساس اصل خودتشخیصی عمل شود، میتواند بر اساس گفتمانهای گوناگون شکل بگیرد و میتواند بر اساس یک گفتمان جهانی شکل بگیرد.
وی افزود: ما که معتقدیم اسلام دین جامع، دین کامل و خاتم است بعد از گفتگوهای متعدد با صاحبنظران متبحر، چه در اصفهان، چه در شهر مقدس قم و حتی خارج از کشور، به این جمعبندی رسیدیم که اگر بخواهیم به این هدف برسیم، بهترین راه فعلی که الان در اختیار همه است و میتواند گفتمان مشترک را شکل دهد و زبان مشترک انتقال دادهها را رقم بزند، واژهای به نام حکمرانی است.
دبیر علمی چهارمین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه اشاره کرد: پس حکمرانی را به صورت خلاصه اینگونه تعریف میکنیم؛ فرایندی است که در جهان اتخاذ شده برای اینکه اداره هر جامعهای ارزانتر و با کیفیت بهتر انجام شود. وقتی صحبت از ارزانی جامعه را میکنیم، ذهنمان نباید فقط به سمت مسائل اقتصادی برود. ارزانی اجتماعی، ارزانی فرهنگی، ارزانی سیاسی نیز مدنظر است. کمهزینه بودن جامعه و اداره ارزان جامعه، مطلوب و گمشده همه کشورهای جهان است. به همین دلیل هم هر کشوری به دنبال طراحی یک روند و فرایندی است که بتواند این هدف را محقق کند. بر این اساس قدر مشترکی با توجه به آوردههای علمی شکل گرفت و آن قدر مشترک این بود که ما اگر بتوانیم از یک واژهای به نام حکمرانی استفاده کنیم، راحتتر به این هدف میرسیم. حالا مگر حکمرانی چه معجزهای میخواهد بکند؟ مگر آوردههای خود حکمرانی چیست؟
راعی مطرح کرد: ایجاد مشارکت همگانی، شفافیت، پاسخگویی، مسئولیتپذیری و حرکت بر مدار قانون از مهمترین آوردههاست که اندیشمندان با آزمون و خطا به آن رسیدند که اگر جامعه بر اساس این اصول اداره شود، ما میتوانیم به آن هدف برسیم. بنابراین قرار است در دنیای حکمرانی، جامعه، شفاف اداره شود. قرار است کسانی که مسئولیت قبول میکنند پاسخگو باشند و مشارکت همگانی شود. حالا اگر مشارکت همگانی بخواهد بشود، چه اتفاقی باید رخ دهد؟ چه مسیری باید طی شود؟ سخن در این است که بازیگران و کنشگران هر جامعهای باید سهم خود را در اداره جامعه قبول کنند. در این میان این حدیث «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته». تداعی میشود؛ یعنی همه باید مسئولیتپذیر باشند. البته سهم مسئولیتها متفاوت است.
وی افزود: در دنیای حکمرانی برای اینکه این معنا علم شود، یک مثلثی طراحی میشود که سه کنشگر و سه بازیگر اصلی در این زمینه نقشآفرینی میکنند: حاکمیت، مردم و نهادهای اجتماعی. حالا در کشور ما به جای نهادهای مدنی و اجتماعی میتوانیم طیف گسترده از نهادها را ذکر کنیم. مثلاً هیئتهای مذهبی، مثلاً حوزههای علمیه، مثلاً مساجد. در اداره جامعه، مردم منافعی دارند و به دنبال تأمین منافع خودشانند. منافع مردم الزاماً همان منافع حاکمیت نیست. حاکمیت نیز در اداره کشور منافعی را دنبال میکند و الزاماً منافع حاکمیت منافع مردم نیست. در اینجا چه اتفاقی رخ میدهد؟ تعارض منافع رخ میدهد. حال چه فرایندی باید شکل بگیرد؟ یک عامل سوم باید جلو بیاید که عامل رفع تعارض منافع باشد. نهادهای اجتماعی و مدنی، نهادهایی هستند که میتوانند این تعارض منافع را برطرف کنند. زیرا این نهادها از یک طرف از جنس مردم هستند و از طرف دیگر اینها در یک چارچوبی که حاکمیت مشخص کرده باید حرکت کنند.
دبیر علمی چهارمین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه ادامه داد: ما نمیتوانیم فراتر از چارچوبهای حاکمیت رفتار کنیم. بر این اساس یک نگاه به منافع حاکمیت داریم و یک نگاه نیز به منافعی که ما به عنوان نماینده آنها حضور داریم؛ بر این اساس میتوانیم این تعارض منافع را برطرف کنیم. هر جایی که تعارض منافع برطرف شد، جمع منافع رقم میخورد و هر جا جمع منافع رقم خورد، اداره آن جامعه راحت، کمهزینه و به خوبی انجام خواهد شد.
راعی بیان کرد: کلمه حکمرانی که شعار چهارمین کنگره بینالمللی شده، به این معناست که چگونه و از چه مسیری و به چه شکلی کمک کنیم که آنچه حضرت آقا با عنوان محقق کردن حقایق اسلام در متن جامعه تعبیر میکنند، عملی شود. مأموریت حوزه، محقق کردن معارف اسلامی است و دانشگاهیان متخصص به کمک حوزه آمدهاند.
وی با اشاره به مدل بومی حکمرانی گفت: کنگره ما با عنوان «راه نجات»، بر اساس فرمایش امام راحل که فرمودند «نهجالبلاغه راه نجات است»، شکل گرفت. این راه نجات صرفاً برای آخرت نیست، بلکه راه نجات دنیا و آخرت است. برای اینکه جمهوری اسلامی بتواند بهعنوان امالقرای جهان اسلام عمل کند، نیاز به یک مدل اداره جامعه دارد که هم در داخل و هم در سطح جهانی ارائه شود.
دبیر علمی چهارمین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه افزود: قرآن برنامه جامع زندگی است و نهجالبلاغه نیز چون برادر قرآن است، همین ویژگی را دارد. با این تفاوت که قرآن توسط نبی مکرم اسلام اجرایی شده اما نهجالبلاغه نیاز به مفسر دارد و ما این مفسر را امیرالمؤمنین میدانیم؛ شخصیتی که ضریب خطایش صفر است و از عصمت برخوردار است.
راعی تأکید کرد: برای اینکه به هدف علمی کنگره برسیم، ابتدا باید مرجعیت علمی نهجالبلاغه را در حوزه علوم انسانی تثبیت کنیم. پس از گفتوگوهای متعدد با صاحبنظران داخل و خارج کشور، به این جمعبندی رسیدیم که حکمرانی علوی باید مدلی در مقابل نظریه حکمرانی خوب یا مطلوب جهانی باشد. نهجالبلاغه میتواند مرجع علمی حقوق، مدیریت، روانشناسی، جامعهشناسی و دیگر علوم انسانی شود.
وی با تشریح گامهای تحولساز ادامه داد: گام اول این است که فقه باید به معنای اداره جامعه از گهواره تا گور تعریف شود. گام دوم این است که انسان در علوم انسانی باید بر اساس نگاه نهجالبلاغه بازتعریف شود. گام سوم این است که زیستبومی طراحی شود که این انسان تحولآفرین بتواند در آن نفس بکشد؛ کنگره دوم بر محور تعریف انسان و کنگره سوم بر پایه زیستبوم شرافتمندانه شکل گرفت. در کنگره چهارم قرار است این دو به هم پیوند بخورند و به مدل حکمرانی علوی منتهی شوند.
دبیر علمی چهارمین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه خاطرنشان کرد: حوزههای علمیه و دانشگاهها نیازمند یک تحول اساسیاند. دادههای فعلی علوم انسانی برای جامعه ما مناسب نیستند و باید با فرهنگ و دین ما منطبق شوند. ما مأموریم نهجالبلاغه را به عنوان مرجع، وارد این تحول کنیم. این حرکت فقط در مؤسسه نهجالبلاغه نیست، بلکه خانواده فاخر دانشگاه آزاد اسلامی هم در این مسیر نقشآفرینی میکند.