به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسانجنوبی، در صبح _جمعه ششم تیر_ و نخستین جمعه ماه محرم، بیرجند صحنهای از پیوند اشک، ایمان و مادرانگی شد؛ جایی که زنان خراسان جنوبی با نوزادانشان آمدند تا علیاصغر (ع) را نه فقط سوگواری، که زندگی کنند.
هنوز خورشید کامل طلوع نکرده بود که خیابانهای اطراف مسجد امام حسین (ع) در بیرجند، آرامآرام رنگی از حرکت مادران گرفت، زنانی که نوزادانشان را در آغوش داشتند؛ برخی در سکوت اشک میریختند، برخی زیر لب نوحه میخواندند و صدای نوحهخوان از بلندگوها، قلبهایشان را لرزانتر میکرد.
مراسم شیرخوارگان حسینی، امسال هم فراتر از یک اجتماع مذهبی ظاهر شد؛ جریانی از احساس و باور که نسل امروز را به قافله عاشورا پیوند میداد، لباسهای سبز و سفید نوزادان، پیشانیبندهای نقش بسته با نام یا حسین و یا علیاصغر، نمادی از حضور کودکانی بود که آمده بودند در آغوش مادرانشان، میراثدار عطش و مظلومیت شوند.
مادری که چند سالی است در این مراسم شرکت میکند، میگوید: وقتی اینجا میآیم، مادری را از نو معنا میکنم و هر بار اسم علیاصغر (ع) را میشنوم، دلم میلرزد این بچهها فقط نوزاد نیستند ادامه همان راهاند؛ راهی که با اشک و خون نوشته شده است.
در ضلع شرقی مسجد، مادری با کودکی در آغوش، چشمانش را پاک میکرد لبخند تلخی بر لب داشت و قصهاش پر از امید بود: سال قبل نذر کردم اگر خدا بچهای بهم بده، هر سال لباس علیاصغر تنش کنم و بیارمش اینجا، حالا علیرضا ثمره همون دعاست، وقتی بغلش میکنم انگار بوی کربلا در تمام وجودم میپیچد.
روضه عطش که شروع شد و به لحظهی تیر خوردن علیاصغر (ع) رسید، به جز صدای زمزمه مادران و گریه بیکلام نوزادان شنیده نمیشد فضا مسجد در احساسی فرو ررفت که زبان نمیخواست، فقط قلب میفهمید.
ما اگرچه در کربلا نیستیم، ولی در این مسیر، بینصیب هم نیستیم و با تربیت نسل مؤمن، میتونیم همدوش رباب باشیم.
در پایان مراسم، مادران با چشمانی اشکآلود اما دلهایی آرامتر، برای سلامتی فرزندانشان و فرج مولا دعا کردند مسجد را با نوزادانی محکم در آغوش ترک کردند؛ گویی عهدی تازه بسته بودند؛ عهدی با راه عاشورا.