شناسهٔ خبر: 71717826 - سرویس اجتماعی
منبع: دانشجو | لینک خبر

بنویسید آموزش و پرورش، بخوانید وزارت اشتغال زایی

جانشین خواهر مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، در واکنش به درخواست وزیر آموزش و پرورش برای افزایش سقف سنی جذب در دانشگاه فرهنگیان به ۲۷ تا ۳۰ سال، این تصمیم را "غیرکارشناسی" و "تحت‌تأثیر فشارهای اجتماعی" دانست و تأکید کرد که این اقدام می‌تواند به کاهش کیفیت تربیت معلمان و تبدیل دانشگاه فرهنگیان به "بنگاه کاریابی" منجر شود.

صاحب‌خبر -

حدیث روزبهانی، جانشین خواهر مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در پی انتشار درخواست وزیر آموزش و پرورش از شورای عالی انقلاب فرهنگی پیرامون افزایش سقف سنی جذب در دانشگاه فرهنگیان در مصاحبه با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو گفت: اخیراً نامه‌ای تحت عنوان افزایش سقف سنی جذب در دانشگاه فرهنگیان به ۲۷ تا ۳۰ سال از سوی وزیر محترم آموزش و پرورش به شورای عالی انقلاب فرهنگی در شبکه‌های مجازی به انتشار رسیده است که مدت هاست ادله منطقی و مستدل در نفی آن از طرق مختلف به سمع و نظر سیاست گزاران رسیده، اما گویا همچنان در دستور کار است.

بار دیگر استدلال خود را در تاکید بر رد این گزاره مطرح خواهم کرد:

۱. اولین بحثی که مطرح می‌گردد، جلوگیری از به کرسی نشستن مطالبات خیابانی، بلبشویی و غوغاسالارنه‌ای است که به سبب پر کردن سبد آراء متاسفانه بدون پشتوانه نظری و منطقی، در صدر اولویت‌های وزیر آموزش و پرورش و دیگر بخش‌های تقنینی در کمیسیون آموزش و وزارتخانه قرار می‌گیرد و اساساً با توهم اینکه در موضع کارشناسی نشسته‌اند، متاثر از فشار‌های اجتماعی، تصمیماتی غیر کارشناسی و از روی احساسات اتخاذ می‌کنند. مادامی‌که آقایان سیاستگذار، حکمرانی را به هیاهوی خیابانی واگذار کنند؛ ضمانتی بر ریل گذاری‌های صحیح در نظام تعلیم و تربیت نیست.

۲. افرادی که در این سن پذیرش میشوند، اغلب یک دور از فرصت تحصیل تا پیش از مقطع کارشناسی استفاده نموده‌اند. موافقت مجدد با این اتفاق نهایتاً سبب تکثیر نگرش‌های حداقلی به رسالت معلّمی و تقلیل و تحریف نظام آموزش و پرورش به یک بنگاه کاریابی برای جوانانی خواهد شد که پس از ماجراجویی‌های فراوان، حالا به دنبال ضمانت شغلی و درآمد ثابت و این چنین قرائت‌های پیش پا افتاده از معلّمی افتاده‌اند.

۳. اساساً قید تربیت شبانه روزی دانشگاه فرهنگیان به استناد تبصره ذیل ماده ۶ قانون متعهدین خدمت، با اختلال مواجه خواهد شد. چرا که افراد جذب شده در این رده سنی، اغلب به دلایلی نظیر تشکیل خانواده، فرسودگی تحصیلی، شغلی و اساساً به جهت نگاه سطحی به مسئله، به کسب تمام و کمال هویت معلّمی در این بستر شبانه روزی رغبتی نشان نخواهند داد. این نوع از مواجهه یقیناً بر کیفیت کلی فرایند تربیت معلّم تاثیر منفی خواهد داشت.

۴. اختلاف سنی قابل توجه میان دانشجویان و همزیستی ایشان در فضای خوابگاه و در حین تحصیل، تبعاتی احتمالی را در پی‌خواهد داشت کمانکه در سایر دانشگاه‌ها نیز، محل فرایند تحصیل و محل اسکان مقاطع مختلف نیز به همین سبب تفکیک شده است.

۵. با استناد بر شواهد علمی متعدد فاصله سنی بالا میان معلم و دانش آموز خصوصا در مقطع ابتدایی، بازدهی تربیتی را در کلاس به حداقل می‌رساند. ضمن اینکه افزایش سن بازنشستگی از ۴۸ سال به ۶۰ سال، بدون شک کیفیت فرایند آموزش و پرورش در مدارس را کاهش داده و فرسایش شغلی، افت انگیزه و پویایی معلّم را در پی خواهد داشت. ضمن اینکه مدت‌ها قبل بر سر افزایش سن ورود از ۲۲ سال به ۲۴ سال هم مجموعه‌ای از این نکات به سمع و نظر آقایان رسیده بود که با بی توجهی، این عدد در حال افزایش است.

به طور کلی پیشنهاد می‌گردد وزیر محترم آموزش و پرورش به جای طرح ایده‌هایی متزاحم و در عرض قوانین موجود در حوزه تعلیم و تربیت، فکری جدی به حال اجرایی سازی اسناد و قوانین مورد تاکید رهبر انقلاب کند.

درحالیکه هنوز بسیاری از وعده‌هایی که در راستای توسعه کمّی و کیفی دانشگاه فرهنگیان بر زمین مانده‌اند، اولویت وزارت خانه بر پاسخ به مطالبه و فشار عده‌ای انگشت شمار است و این موضوع حقیقتاً جای طرح پرسش از مقام وزارت را دارد. ضمن اینکه شایان ذکر است، در صورت طرح مجدد این مسئله و یا بی اعتنایی به دلایل عنوان شده از سوی وزارتخانه و یا سایر بخش‌های قانون گذار، شبکه دانشجومعلمان کشور قاطع‌تر از گذشته، مقابل چنین نظرات آسیب زایی خواهند ایستاد و جز با توقف آن از پا نخواهند نشست.