شناسهٔ خبر: 71676952 - سرویس فرهنگی
منبع: انتخاب | لینک خبر

خاطرات مامور سابق وزارت اطلاعات؛ قسمت سیزده: سفر‌های استانی یک مامور امنیتی (۱)

احساس وظیفه باعث شده بود سوار ماشین‌های قراضه‌ای شوم که بچه‌ها در تهران استفاده نمی‌کردند. یک بی‌ام و ۳۲۰ قدیمی بود که وقتی می‌رفتم سمت جنوب آنقدر حرارت از کف ماشین بالا می‌آمد که دمپایی می‌پوشیدم بعد جوراب و دمپایی را هم در می‌آوردم و پابرهنه پشت فرمان می‌نشستم کف ماشین حسابی داغ بود و حالا از خودم هم نمی‌پرسیدم که وسط تیر ماه چرا میری بوشهر؟ خب برو تبریز مثلا صبح روز ۹ تیر که کارم در بوشهر تمام می‌شد بدون فوت وقت می‌رفتم استان بعدی. 

صاحب‌خبر -

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «من اطلاعاتی بودم» در دو جلد توسط رضا اکبری آهنگر و راضیه ولدبیگی توسط نشر شهید کاظمی منتشر شده است. این کتاب شرح خاطرات علی مهدوی، کارمند بازنشسته وزارت اطلاعات از سال‌های اول انقلاب و پرونده انجمن حجتیه است. نشر شهید کاظمی به آدرس قم - خیابان معلم - مجتمع ناشران - طبقه اول واحد ۱۳۱ و به شماره تلفن ۶ الی ۰۲۵۳۷۸۴۰۸۴۴ ناشر این کتاب می‌باشد

سفرهای استانی من 
اولین کاری که کردم سر زدن به تک تک استان‌ها بود، اینطور برنامه‌ریزی می‌کردم: من که دارم میرم اصفهان، خب شیراز هم برم، بعدش بوشهر هم هست با بندرعباس، خب از آنجا تا زاهدان هم که راهی نیست. زاهدان هم که می‌خوره به کرمان بغل کرمان هم یزد، بعد برگردم تهران؛
احساس وظیفه باعث شده بود سوار ماشین‌های قراضه‌ای شوم که بچه‌ها در تهران استفاده نمی‌کردند. یک بی‌ام و ۳۲۰ قدیمی بود که وقتی می‌رفتم سمت جنوب آنقدر حرارت از کف ماشین بالا می‌آمد که دمپایی می‌پوشیدم بعد جوراب و دمپایی را هم در می‌آوردم و پابرهنه پشت فرمان می‌نشستم کف ماشین حسابی داغ بود و حالا از خودم هم نمی‌پرسیدم که وسط تیر ماه چرا میری بوشهر؟ خب برو تبریز مثلا صبح روز ۹ تیر که کارم در بوشهر تمام می‌شد بدون فوت وقت می‌رفتم استان بعدی. 
همه‌مان این تیبی بودیم و گریزان از وقت تلف کردن یکی یکی استان‌ها را سر میزدم و موضوعاتی که مربوط به کارم بود را می‌پرسیدم که مثلا آقا پرونده ساواک کدام است؟ اوضاع سلطنت طلبان چه طور است؟ بمبگذاری در استان شما بوده یا نه؟ نهضت آزادی چه خبر؟ دراویش چقدر دارید؟ فرق مذهبی چه دارید؛ عامل دارید ندارید؟

لینک کوتاه کپی لینک