به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، کارشناسان دینی معتقدند، مسئولیت اصلی تربیت دینی فرزند بهعهده والدین است و آنها باید برای ایجاد عطش مذهبی، بستر و زمینه مناسبی را براساس ظرفیت فرزندان فراهم کنند.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر نصیر عابدینی، روانشناس بالینی میگوید: باید انسان از کودکی بسته به ظرفیت پذیرش و زمینه مذهبی فراهم شده از سوی والدین با عبادات و تکالیف دینی آشنا شود تا در سن بلوغ به انجام آن رغبت داشته باشد؛ در غیر این صورت انجام اعمالی چون خواندن نماز و گرفتن روزه در سن تکلیف برای نوجوان دشوار خواهد بود و چندان تقیدی به آن نخواهد داشت و با اندک بهانهای ممکن است آن را ترک کند. باید بکوشیم رغبت کودکان نسبت به انجام تکالیف عبادی را به انگیزه و خواست درونی آنها تبدیل کنیم؛ چرا که اگر این علاقه از درون و به اراده آنها نباشد تربیت دینی مؤثر نخواهد بود. والدین باید با بهرهگیری از بُعد عاطفی و هیجانی کودک از ابتدا تصویری زیبا از خدا و تکالیف دینی برای او ترسیم کنند و با تشویق یا انتخاب همسالان تأثیرگذار مذهبی برای او، شور و انگیزه گرایش و عمل به تکالیف و مناسک عبادی و ارتباط با خدا را در کودک درونی کنند. برای خواندن این گفتوگو با ما همراه شوید.
از چه زمانی حس خداشناسی کودک بیدار میشود؟
شروع آشنایی کودک با خدا از زمانی است که او در مورد خدا میپرسد و شروع آن در کودکان متفاوت است و نباید والدین به سؤال یا بیداری دینی فرزند بیاعتنایی کنند یا به او جواب دروغ دهند یا بیشتر از نیاز او و آنچه که میداند به کودک پاسخ دهند، چرا که کودک هنوز آمادگی لازم برای درک دقیق و بیشتر مفاهیم دینی را ندارد. تصویر کودکان از خدا همپوشانی زیادی با تصویر فرزند از والدین بهویژه پدر دارد. در حقیقت چهره مثبت مذهبی والدین میتواند در ناخودآگاه فرزند بهصورت غیرمستقیم اثرگذار بوده و حس خداشناسی او را بیدار کند.
وقتی کودک در مورد خدا میپرسد چگونه باید به او پاسخ دهیم؟
سؤالی که اغلب والدین میپرسند آنکه وقتی کودک از پدر و مادر میپرسد که خدا کجاست، چرا ما او را نمیبینیم و او چگونه زندگی میکند، باید چه پاسخی به او بدهیم. خانوادهها باید بدانند کودک تا پیش از ۱۲ سالگی بیشتر آنچه را که میبیند یا لمس میکند، درک میکند. بر این اساس پدر و مادر باید با توجه به سن و ظرفیت پذیرش کودک به او پاسخ دهند و چون اکثر والدین قادر به تشخیص درجه سطح شناختی کودک نیستند، باید از خود او کمک بگیرند و براساس دانستههایش به او جواب دهند. یعنی از او بپرسند، خودت چه فکر میکنی؟ به نظر تو خدا کجاست؟ شاید او بگوید که خدا در زمین یا آسمان است؛ بر این اساس والدین میتوانند با توجه به جواب او پاسخی کاملتر دهند و مثلا بگویند خدا همهجا حضور دارد یا عبارتهایی مشابه. اما اگر کودک پرسید چرا ما خدا را نمیبینیم چه باید بگوییم؟ با زبانی ساده بگویید همانطور که ما برق و هوا را نمیبینیم، خدا را هم نمیتوانیم ببینیم ولی او همیشه در کنار ما بوده و مراقب و پشتیبان ماست.
چگونه فلسفه روزه گرفتن را به کودک آموزش دهیم؟
اگر بخواهیم کودک را با بحث شناختی روزه آشنا کنیم و در این راه هم موفق شویم باید از بعد هیجانی کودک بهره بگیریم. بهطور مثال وقتی کودک در فضای مذهبی شادی قرار دارد ناخودآگاه هیجانات مثبت همچون نشاط و شادابی در او تقویت میشود و اینجاست که میتوان بهتدریج او را با فلسفه روزه گرفتن و نماز خواندن آشنا کرد. اگر یکی دو سال به همین سبک به کودک آموزش دهیم، ذهن او مانند آهنربا شده و عطش مذهبیاش تحریک میشود. خانوادهها نباید تکالیف دینی را یکباره و طوطیوار به بچه القا کنند، چرا که همین امر تکالیف را سخت و مشقتآور کرده و بهشدت از روحیه دینداری و دینباوری کودک میکاهد. در پاسخ به کودکی که میپرسد چرا باید روزه بگیریم، چه بگوییم و چگونه او را به انجام این تکلیف دینی تشویق کنیم؟ میتوانیم کودک را با مفهوم صبر و گرسنگی محرومان آشنا کنیم و بگوییم با روزه گرفتن بر ثواب اعمال ما افزوده شده و گناهانمان پاک میشود. برای تشویق او به شروع تمرین عملی روزه گرفتن نیز شور و شوق خود را به شروع ماه مبارک و اوقات افطار ابراز کنیم. او را گاهی در وقت سحر بیدار کنیم. در کنار سایر کتابها، گاهی برای او کتابهای داستان دینی بخریم. برای تقویت گرایشهای مذهبی بهخصوص در ماه مبارک، او را به همراه خود به مجالس مذهبی، مساجد، مراسم نماز جماعت، مراسم تفسیر و ختم قرآن یا مهمتر آنکه کودک را به همراه خود به مراسم افطار که اغلب از سوی اقوام برگزار میشود، ببریم. بهدلیل اینکه در این نوع مهمانیها کودک اغلب با همسالان روزهدار که خویشاوند هستند مجاورت دارد، بعد هیجانی و عاطفی او تحریک شده و گرایش او به تکالیف دینی بیشتر میشود.
فلسفه روزه کلهگنجشکی چیست و آیا لازم است قبل از شروع سن تکلیف دینی، کودک را به انجام آن تشویق کنیم؟
وقتی بچه به سن تمیز میرسد و آمادگی و توانایی روزه گرفتن را در او پیدا میکنیم، لازم است او را تشویق کنیم که گاهی به مقدار تواناییاش - نصف روز یا بیشتر یا کمتر- روزه بگیرد و اگر بیتاب شد وسط روز به او آب یا غذای مختصری بدهیم. هر چه توانایی کودک در تحمل گرسنگی و تشنگی بیشتر شود پس از مدتی ارادهاش تقویت شده و میتواند روزه را کامل بگیرد. بهتدریج که تعداد روزههای کودک زیادتر شد در آخر ماه رمضان میتوانیم گاهی برای تشویق به او هدیه بدهیم. این هدیه میتواند یک تحسین کلامی تأثیرگذار در جمع خانواده یا اقوام یا یک هدیه مادی باشد. البته کودک را زیاد وابسته به مشوقهای مادی نکنید، چرا که انگیزه مذهبی او ناپایدار خواهد ماند. روزه با تقویت اراده و انسجام سامانه باورهای مذهبی، کودک و نوجوان را در برابر گرسنگی و تشنگی مقاوم کرده و باعث افزایش اعتماد به نفس و بهداشت روان او میشود.