این رویدادها نشان میدهند که اعتماد بیحد به قدرتهای بزرگ و ورود بیدلیل به تنشهای بینالمللی میتواند به سرنوشتی تلخ منجر شود. رفتار تحقیرآمیز ترامپ با زلنسکی در دیدار اخیر، نمونهای بارز از رویکرد آمریکا در قبال متحدان خود است. این رفتار نشان میدهد که آمریکا حتی با کسانی که از آنها بهره میگیرد، به گونهای تحقیرآمیز برخورد میکند. زلنسکی، که به امید حمایت آمریکا به جنگ با روسیه ادامه داد، اکنون شاهد رفتاری توهینآمیز است که از اعتماد بیحد به قدرتهای بزرگ نشأت میگیرد. نگاهی به حقایق میدانی نشان میدهد که دولت آمریکا پولی در بساط ندارد که بخواهد برای ادامه نبرد به اوکراین کمک کند، بنابراین چارهای نیست که غنائم اوکراین را بین خود و روسیه تقسیم کند. دو طرف بهدلیل منابع غنی زیرزمینی، ازجمله فلزات کمیاب مانند لیتیوم، که برای صنایع آینده ازجمله ساخت رایانهها حیاتی است، به اوکراین علاقهمند هستند. آمریکا نگران است که روسیه این منابع را به چین واگذار کند و چین از آنها بهرهبرداری نماید. بنابراین، آمریکا بهدنبال توافقی است که در آن ۲۰درصد اوکراین به روسیه و ۸۰درصد به غرب تعلق گیرد و به این ترتیب در بازسازی این کشور کمک کند. زلنسکی زیر بار این توافق نرفت و این باعث عصبانیت آمریکا شد. آمریکا تصور میکرد که زلنسکی بدون هیچ مقاومتی این توافق را امضا خواهد کرد، اما او سعی کرد شرایط را تغییر دهد. این موضوع نشان میدهد که حتی متحدان نزدیک آمریکا نیز ممکن است در صورت مقاومت شاهد رفتارهای تحقیرآمیز و توهینآمیز از سوی این کشور باشند. یکی از مسائل قابل توجه در این رویداد، اعتماد بیحد به قدرتهای بزرگ است. اوکراین با اعتماد بیحد به آمریکا و غرب، خود را درگیر جنگی ویرانگر با روسیه کرد. این اعتماد نهتنها مشکلات اوکراین را حل نکرد، بلکه به تحقیر ملی و از دست دادن بخشهایی از خاک این کشور منجر شد. این درحالیاست که اوکراین میتوانست با مدیریت بهتر تنشها و حفظ توازن بین غرب و شرق، از سرنوشت تلخ فعلی جلوگیری کند. هر کشوری باید توانمندیهای خود را در نظر بگیرد و بدون دلیل با همسایگان قدرتمند خود وارد تنش نشود. بهعنوانمثال کشورهایی مانند جمهوریآذربایجان و قزاقستان توانستهاند با حفظ مناسبات با همه طرفها، از درگیریهای بزرگ جلوگیری کنند. دولت اوکراین میتوانست با سیاست «نه شرقی، نه غربی» یا «هم شرقی، هم غربی» توازن را میان آمریکا و روسیه حفظ و کمک کند تا از تنشهای بینالمللی دور بمانند. اما با دلبستن به آمریکا، خود را در موقعیتی قرار داد که غیرقابل بازگشت است و اکنون شاهد آن است که آمریکا و اروپا پشت این کشور را خالی کردهاند. این موضوع نشان میدهد که اعتماد به قدرتهای بزرگ میتواند خطرناک باشد و کشورها باید بهدنبال راهحلهای مستقل باشند. البته ترامپ، با تمام انتقاداتی که به او وارد است، در روابط بینالمللی صداقت خاصی دارد. او بهراحتی با رهبران کشورهایی مانند کرهشمالی و روسیه دیدار و حتی اعلام میکند که به حرف پوتین بیشتر از گزارشهای جامعه اطلاعاتی آمریکا اعتماد دارد. این رویکرد نشان میدهد که ترامپ بهدنبال منافع آمریکاست و حاضر است برای رسیدن به این منافع، با هر کشوری مذاکره کند. از سوی دیگر باید در نظر داشت که مذاکره با قدرتهای بزرگ مانند آمریکا نیازمند قدرت و توانمندی است. کشورهای ضعیف در مذاکره با آمریکا ممکن است شاهد رفتارهای تحقیرآمیز و توهینآمیز باشند. کشورها باید در مذاکرات بینالمللی، توانمندیهای خود را تقویت کنند و از موضع قدرت وارد مذاکره شوند. تحولات اخیر در روابط اوکراین، آمریکا و روسیه درسهای مهمی برای کشورها و ملتها دارد. این رویدادها نشان میدهند که اعتماد بیحد به قدرتهای بزرگ و ورود بیدلیل به تنشهای بینالمللی میتواند به سرنوشتی تلخ منجر شود.
∎درسهای تاریخی برای ملتها
تحولات اخیر در روابط اوکراین، آمریکا و روسیه، بهویژه رفتار تحقیرآمیز ترامپ با زلنسکی در کاخسفید، درسهای مهمی برای کشورها و ملتها در پی دارد.
صاحبخبر -