سرویس تاریخ «انتخاب»: منصور قدر، یکی از چهره های بلندپایه ساواک و سفیر ایران در لبنان و اردن بود. حضور او در لبنان همزمان با فعالیت های امام موسی صدر و شهید چمران در این کشور بود که باعث شکل گیری خاطرات تاریخی قابل توجهی از آن دوره شده است. بنیاد مطالعات ایران در گفتگویی با منصور قدر، بخشهایی از خاطرات او را جمع اوری کرده که روزانه بخشهایی از آن را منتشر خواهیم کرد:
قدر: چمران به طرفداری از جبهه ملی خیلی معتقد بود، با قطبزاده خیلی نزدیک بود. نسبت به قطبزاده با نظر بد نگاه میکرد. سوء اخلاق قطبزاده را همیشه در نظر داشت. به همین دلیل در مجالس خصوصی اینها هیچوقت شرکت نمیکرد، حتی نسبت به سید موسی صدر گاه گاه ایراد کردند میگرفت که قطبزاده زیاد آدم صالحی نیست، بنابراین من میتوانم معتقد باشم به اینکه چمران یک عامل خریداری شده نبوده، یک عامل معتقدی بوده به آن چیزی که ایمان داشته و از این طرز تفکر استفاده و این دیده که راه کار آنست و برای رسیدن به این هدف باید از مقامات امریکائی استفاده بکند.
حالا آیا در وهله اول که او از کالیفرنیا آمده و رفته به قاهره از برکلی رفته به قاهره آیا با ماموریتی آمده یا عقاید و افکار خودش این را وادار کرده که بیاید و دست به یک کارهائی بزند برای تقویت به قول خودش، اسلام دست به این کارها بزند. چون وقتی آدم میتواند صریح بگوید که بداند این با یک ماموریت مشخص آمده و یا اینکه خودش در جایی اقرار کرده باشد.
سؤال: در همین زمان که داریم صحبت میکنیم رابط با خمینی بود که در نجف بود در کشور عراق گفتند روابط بین موسی صدر و داشته خمینی وجود این نکات مشخصی که این رابطه را نشان بدهد در بین نبود. بعضیها میگویند که موسی صدر عملاً مغز متفکر خمینی بوده در برخی از این زمینهها. آقای قدر بله اصولاً بنده یک مطلبی را عرض بکنم که شما طرز تفکر سید موسی صدر را بدانید او یکی از پیام هائی که برای اعلیحضرت فرستاده بود این بود که بعرض اعلیحضرت برسانید که اینجا اکثریت شیعهاند و اگر انتخابات آزاد باشد شیعهها همه چیز را میبرند من که به عرض اعلیحضرت رساندم فرمودند.
شک نکنید سید خیال رئیس جمهوری دارد. این را اعلیحضرت فرمودند و بعد گفتند خوب چه اشکالی دارد یکی ایرانی رئیس جمهور بشود؟ چه اشکالی دارد که وقتیکه من این را به سید موسی صدر گفتم گل از گلش شگفت گفت واقعاً اعلیحضرت یک چنین حرفی زدند گفتم بله گفتم که سید موسی صدر یک چنین چیزی گفته اعلیحضرت فرمودند شکند که سید خیال رئیس جمهوری دارد و بعد هم فرمودند که چه اشکال دارد که یک ایرانی رئیس جمهور بشود بنابراین افکار جاه طلبانه در مغز سید موسی صدر بود منتهی مدفش در اول ایران نبود هدفش لبنان بود و میخواست آنجا رئیس جمهور بشود. بعد افتاده در این جریانات سیاسی دیده خمینی وسیله خوبی بوده برای این کارشروع کرد خمینی را راهنمایی کردن
سؤال: یعنی تا آنجا که شما اطلاع دارید هیچ تماس مستقیمی بین سید موسی صدر و خمینی انجام گرفته؟
قدر: نمیتوانم این را بگویم که ملاقات شده، البته قبلاً ممکن است که شده باشد ولی بعد از زمانی که این آمده به عراق چون سید موسی صدر میترسید به عراق برود چون در عراق عنصر نامطلوب بود و میترسید که اگر پرود آنجا بگیرندش به این دلیل نمیتوانم بگویم که به عراق رفته خمینی هم هیچوقت آدمی نبود که مسافرت بکند، بنابراین نمیتوانم بگویم که ملاقات دست داد یانه. قبل از آن ممکن است در قم اتفاقی افتاده باشد. ولی بعد از آن تاریخی که آقای خمینی تبعید شد تصور میکنم چنین ملاقاتی شده باشد و مدتی هم که در پاریس بود مدتی بود که دیگر سید موسی صدر ناپدید شده بود و از بین رفته بود که اگر بگوئیم آن دوران ملاقاتی بوده سید موسی صدر در جریان نبود ولی ایده رفتن خمینی به کویت را سید موسی صدر داده بود.
سؤال: از طریق؟
قدر: یعنی اول قرار بود که از عراق برود به کویت که به کویت رامش ندادند. بعد وقتی قرار شد برود به فرانسه قطبزاده با راهنمائی سید موسی صدر رفت برایش گذرنامه و ترتیب ویزا را داد که او را بصورت یک شخصیتی مثل خمینی قبولش بکنند.
سؤال: یعنی رابط بین موسی صدر و خمینی در وهله اول قطبزاده بود؟
آقای قدر: بله قطبزاده بود. از چمران هیچ اطلاعی ندارم که به بغداد رفته باشد و او را دیده باشد. مثلاً قطبزاده را یکبار در بغداد گرفتند که گفتند با گذرنامه سوری رفته بوده و آنها گفته بودند که جعلی است و اقداماتی کردند و قطبزاده را در آوردند رابط ما بین سید موسی و خمینی قطبزاده بود و شخص دیگری بنام بحرالعلوم که فوت شد که سابق هم با بختیار کار میکرد و آجودان بختیار بود و رئیس دفترش بود. چمران تمام تمرکز را به امور داخلی لبنان داده بود. یعنی سازمان امل و ابوشریف هم با او بود.
سؤال: ابو شریف جزء آن ۹ نفری بود
. قدر: یکی از آن 1 نفر بود و رئیس سازمان نظامی امل بود. امل مثل حزب بود. یک گروه نظامی داشت و رئیس آن هم ابوشریف بود.
سؤال: ابوشریف که آمد تهران؟
قدر: بله آمد و همه کاره شد و رئیس پاسدارها شد و بعد هم سفیر شد در پاکستان
سؤال: ابو شریف ایرانی بود
قدر: ابو شریف از ایرانیهای مقیم لبنان بود.